مروری کوتاه به 14 قرن سوگواری حسینی
«اي محمد! اين حسين توست که بر روي خاک کربلا افتاده است و باد صبا بر روي پيکر بيجانش خاک ميپاشد، آه که چه مصيبت و غمي است براي تو اي حسين» اينها جملاتي هستند که حضرت زينب (س) در اولين مجلس عزاداري در عصر عاشورا بيان کردهاند. طبق گفته آيتا… جعفر شوشتري در کتاب خصائص الحسينيه، عزاداري براي حضرت اباعبدا…(ع) از آغاز خلقت وجود داشته است و تا روز رستاخيز نيز ادامه مييابد. اين عزاداري در طول تاريخ با فرهنگ مردم به شدت آميخته شده است و در هر دورهاي، سبکهايي وارد عزاداري شد که گاهي منجر به تقويت بنيان عزاداري و فرهنگ عاشورا منجر شد و گاهي نيز خرافات را وارد اين فرهنگ کرد. سعي کرديم نگاهي کوتاه به اين سبکها داشته باشيم.
اولين اشعار
پس از بازگشت کاروان اسرا از شام به مدينه، طبق دستور امام سجاد (ع) بشير بن حذلم اقدام به سرودن شعري در مورد مصائب شهداي کربلا و اهل بيت کرد. پس از او نيز شعراي بسياري در مورد اين حادثه در زمان ائمه معصومين شعر سرودند که از بين آنهاميتوان به فرزدق، کميت اسدي و دعبل خزاعي اشاره کرد. در دوران ائمه معصومين فشار دستگاههاي خلافت به حدي بود که امکان برگزاري مجالس علني عزاداري وجود نداشت و ايشان از هر فرصتي از جمله از اشعاري در قالب مرثيه براي زنده نگه داشتن قيام عاشورا استفاده ميکردند.
اولين عزاداريها در ايران
در دوران آل بويه بدليل گرايش شيعي حاکمان، مجالس عزاداري رونق يافت و ماه محرم وارد تعطيلات حکومتي شد. در اين دوره سبکي از عزاداري به نام منقبت خواني رونق پيدا کرد. در اين سبک، منقبت خوانان در کوچهها راه ميرفتند و ذکر فضائل اهل بيت ميگفتند و دشمنان ايشان را لعن ميکردند. اين سبک به تدريج با مجتمع شدن مجالس عزاداري به طور کامل با سبک روضه خواني از بين رفت.
صفويه، حکومتي سبک ساز
ظهور حاکمان صفوي و رسمي شدن مذهب شيعه فرصت زيادي را براي فراگير شدن مجالس عزاداري فراهم کرد. در اين دوره به دليل نگاه خاص حاکمان و نيز الگوبرداري از برخي اديان ديگر (از جمله مسيحيت) و نيز تبادلات فرهنگي با ساير اقوام، برخي مراسم خرافي وارد عزاداري ايرانيان شد. شمايل گرداني، علم (علامت)، کتل (طوق) و بيرق گرداني از ابداعات خاص دوران صفويه است که در ابتدا با مخالفت علما مواجه نشد اما بعدها که عقايد عاميانه و خرافي نيز اضافه شد، گهگاه مورد تذکر علماي دين قرار ميگرفت.
روضهاي به وسعت 500 سال
نوشتن کتاب روضه الشهدا در سال 908 هجري توسط واعظ کاشاني، فصل جديدي در سبکهاي عزاداري گشود. اين کتاب که در ذکر مصائب شهداي کربلا است با هدف برگزاري مجالس عزاداري و با نگاه خاص عاطفي نوشته شد. بعدها واعظان اين کتاب را روي منابر ميخواندند و مردم گريه ميکردند. اين کار به تدريج به روضهخواني معروف شد. يکي از اشکالات اصلي اين کتاب، وجود اغراق در بيان وقايع و سنديت ضعيف برخي نقل قولهاي آن بود. به گفته شهيد مطهري بسياري از خرافات در مورد حوادث عاشورا از همين زمان وارد فرهنگ عامه مردم شد.
عزاداری منحرف می شود!
صفويه حکومتي سبک ساز بود. در اين دوران سبکهايي وارد عزاداري شد که قبل از آن مرسوم نبود و بدعتي ايجاد شد که بعدها به شکل علني با آن مخالفت شد. قمهزني، سنگ زني و تيغزني از جمله اين سبکها بودند. در زمان صفويه بنا به مصالحي، علما در مورد اين سبکها سکوت کردند اما در دوران ناصرالدين شاه قاجار بار ديگر اين کار رواج يافت تا اينکه آيتا… سيد ابوالحسن اصفهاني قمه زني را حرام اعلام کردند. در اين دوره بدليل اختلاف فتواي علما، قمهزني به طور کامل از رسوم عزاداري حذف نشد. در دوره پهلوي اول اين کار ممنوع اعلام شد و تا اوايل دهه هفتاد از رونق افتاد. پس از جنگ تحميلي بار ديگر اين رسم در برخي نقاط کشور احياء شد تا اينکه با فتواي صريح آيتا… خامنهاي در سال 1373 و حمايت طيف کثيري از مراجع عظام تقليد، قمهزني حرام اعلام شد و برخورد با قمهزنان آغاز شد.
ادبيات نمايشي به ميدان ميآيد
اين سبک از عزاداري که به تعزيه خواني – يا شبيه خواني – معروف شد از اواسط دوران قاجار رواج پيدا کرد. سبکي که به صورت يک نمايش برخي از حوادث عاشورا را بازسازي ميکند. برخي از جامعه شناسان آن را بازآفريني مراسم سياوشان ايرانيان باستان ميدانند و برخي ديگر آن را اقتباس شده از مراسم مصائب مسيح معرفي کردهاند. اين سبک در ابتدا مورد تأييد علما بود اما به تدريج به خصوص با برگزاري مجالس شاهانه توسط حکومت، عزاداري از ماهيت خود خالي شد و به امري سرگرم کننده و عرفي تبديل گشت. به دليل کمکهاي مالي حکومت – به خصوص ناصرالدين شاه – شکل مجالس اشرافي شد و نگاه مردم مذهبي نسبت به اين مراسم عوض شد. در اين دوره عده زيادي از بازيگران و مطربان براي منافع مالي تعزيهخوان شدند که منجر به مخالفت گسترده علما منجر شد. اين سبک پس از دوره قاجار به تدريج از رونق افتاد و امروزه در برخي مناطق کشور به صورت محلي برگزار ميشود.
خرافه به اوج ميرسد
در عهد ناصرالدين شاه، به دليل توجه غير معمول حکومت به عزاداري و نيز فاصله گرفتن هر چه بيشتر شاه از علما، علاوه بر ورود سبکهاي جديد و گاه خرافي، خرافات به کتابها نيز سرايت کرد. کتاب اسرار الشهادة ملا آقاي دربندي از جمله اين کتب است. کتابي که مخالفت همه علما را در پي داشت. نسبتهاي کذب و روايات جعلي از مشخصات اين کتاب است. اين دوره روضه خوانيهاي دروغ و کشيدن تمثال اهل بيت رواج مييابد و عزاداري از مسير صحيح خود به شدت منحرف ميشود.
سبکهايي که قديمي نشدند
از زمان ائمه معصومين بودند سبکهايي که هرگز دچار خرافه نشدند و همواره مورد تأييد علماي هر عصر نيز قرار گرفتند. از جمله مرثيه سرايي، نوحه خواني، مقتل خواني، سينه زني و از همه مهمتر گريستن بر مصائب اهل بيت. اين سبکها با پيروزي انقلاب اسلامي به طور قابل ملاحظهاي تقويت شدند و بازگشت بيشتر هيئتهاي مذهبي به سبکهاي قديمي منجر شد.
خانمها چه ميکردند؟
حضور خانمها درکنار آقايان يکي از مشخصات اصلي تمامي مجالس عزاداري و تکيههاي مذهبي بوده است. در کنار اين حضور، برخي از مراسم از جمله حلوا پزي، غذاي نذري دادن، شربت درست کردن و اسپند دود کردن براي هيئتها و دسته جات جزو مراسم اختصاصي خانمها بوده است. در آستانه و پس از انقلاب نيز برگزاري مجالس عزاداري زنانه – با مداحي زنان – گسترش چشمگيري يافت.
نسلهاي سوم و چهارم
از دهه هشتاد به بعد با ظهور مداحان جديد و مدلهاي جديد عزاداري، استقبال نسلهاي انقلاب و جنگ نديده، از مراسم عزاداري رونق پيدا کرد. در کنار اين حضور – که گاهي با آسيبهايي هم همراه بود- سبکهاي جديدي نيز وارد فرهنگ عزاداري شدند. از جمله برپايي ايستگاههاي صلواتي که عموما توسط جوانان و نوجوانان اداره ميشوند. نقاشي کردن و شعار نويسي روي ماشينها و اخيرا نيز تيشرت و شال محرم. سبکهايي که اگر به درستي با آنها برخورد شود و معارف اهل بيت نيز کنار آنها قرار گيرد، فرصتي بينظير را براي آشنايي نسل جوان کشور با فرهنگ عاشورا فراهم ميکند.
به قلم و کوشش : ح . نادری