مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نه دی

رهبر انقلاب: روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد. روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. این مردمند که ناگهان با یک حرکت روز نهم دی را هم متمایز میکنند. ١٣٨٨/١٠/١٩

‌‌

نقش مکتب جبرگرایی در کربلا

27 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

بنابه گفته ابى هلال عسكرى، معاویة بن ابى سفیان مبتكر جبر بود. ابن ابى الحدید نیز مى‎گوید: معاویه آشكارا به جبر و ارجا (پیروى از مرجئه) تظاهر مى‎كرد.(1)

از این رو درباره بیعت با یزید اظهار مى‎داشت: «و ان امر یزید قضا من القضا و لیس للعباد الخیره من امرهم(2)؛ همانا خلافت یزید از مقدرات الهى است و مردم را در تقدیرات الهى؛ اختیارى نیست.»

كعب الاحبار یهودى مسلمان‎نما نیز مى‎گفت: «حكومت هرگز به بنى هاشم نخواهد رسید.» عبدالله بن عمر هم كه در این راستا قرار گرفته بود، اظهار مى‎كرد: “فاذا رایت الهاشمى قد ملك فقد ذهب الزمان(3)؛ آنگاه كه ببینى فردى از هاشمیان به حكومت دست یابد، دنیا به پایان خواهد رسید."(4)

و بدین ترتیب حكومت یزید بن معاویه را از مقدرات الهى تبلیغ كردند و مكتب جبر را به عنوان پشتوانه مذهبى آن به رسمیت شناختند.

بر اساس جبرگرایى، انسانها در كارهایى كه انجام مى‎دهند، فاقد اختیارند، این خداست كه ملك را به كسى كه بخواهد مى‎دهد و از كسى كه بخواهد مى‎گیرد، یكى را ذلیل و دیگرى را عزیز مى‎شمارد و آن كه بر قدرت مسلط شده، حق است و خواست خدا و آن كه مرووس و مظلوم است، محكوم است و خواست خدا چنین بوده، نه ظالم در ظلمش مقصر است و مختار و نه عدالت عادل از روى اختیار است، آنچه خداوند مقدر نموده و از كانال قضا و قدر گذشته، حتمى است و انسانها به ناچار فرمانبرند!

و متاسفانه این بنیان كژ، دیوارهاى كجترى بر آن بنا شد و همچنان این خط انحرافى بر اكثریت جوامع اسلامى سنى مذهب حاكم است و این همان مبنایى است كه ابوالحسن اشعرى مبانى اعتقادى خویش را بر آن بنا گذاشته است.

این تفكر انحرافى، دستاویزى قرار گرفت تا زمینه جنایت هولناك یزید را فراهم آورد و آنگاه توجیه كند، از این رو عمر بن سعد درباره شهادت امام حسین(علیه‎السلام) گفت: “این كار از جانب خداوند مقدر شده بود.”

عبیدالله بن زیاد نیز در تعقیب همان هدف، و در ضمن براى تحقیر اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) خطاب به حضرت زینب(علیهاالسلام) گفت: «الحمدلله الذى فضحكم و قتلكم و اكذب احدوثتكم؛ حمد خداى را كه شما را رسوا كرد و كشت و تكذیب كرد سخنگویانتان را.»

زینب(سلام الله علیها) فرمود: «الحمدلله الذى اكرمنا بنبیه محمد(صلی الله علیه و آله) و طهرنا من الرجس تطهیرا انما یفتضح الفاسق و یكذب الفاجر و هو غیرنا(5)؛ حمد شایسته خدایى است كه به واسطه پیامبرش به ما كرامت داد و از گناه و آلودگى ما را پیراسته ساخت. خداوند، تنها فاسق و فاجر را رسوا مى‎سازد و او غیر ماست (یعنى خدا شما را رسوا ساخت).»

در همان مجلس، آنگاه كه ابن زیاد، از نام امام على بن الحسین(علیهماالسلام) مى‎پرسد و آن حضرت مى‎فرماید: من على بن الحسین هستم، ابن زیاد مى‎گوید: “الیس قد قتل الله على بن الحسین؛ آیا خداوند على بن الحسین را نكشت؟!”

امام پاسخ مى‎دهد: “قد كان لى اخ یسمى علیا قتله الناس؛ برادرى داشتم به نام على كه سپاهیان شما او را كشتند!”

ابن زیاد گفت: بلكه خدا او را كشت! و امام فرمود: خداوند (توسط ماموران مخصوصش) هنگام موت (و ایجاد سبب مرگ) انسانها را مى‎میراند.(6)

امام زین العابدین(علیه‎السلام) بدین وسیله در صدد خنثى ساختن تبلیغات امویان برمى‎آید؛ بدین صورت كه اولا: مسوولیت آنها را در جنایت سرزمین کربلا خاطر نشان مى‎سازد، ثانیا: تفكر انحرافى جبرگرایى را مردود مى‎شمارد و عقیده درست اسلامى را كه توسط ائمه معصومین (علیهم‎السلام) تبیین شده گوشزد نمود. آن عقیده این است: “لا جبر و لا تفویض ولكن امر بین امرین."(7) یعنى قضا و قدر الهى در تضاد با اختیار انسان نیست و انسانها به اراده الهى، داراى اختیار، آفریده شده‎اند تا راه هدایت یا شقاوت را برگزینند و اگر چنین نبود و انسانها فاقد اختیار بودند كه پاداش و مجازات، بى معنا بود؛ بلى خداوند پس از آفرینش جهان، اختیاراتش را به بندگانش تفویض نكرده است و لذا در معصیتى كه گناهكاران مرتكب مى‎شوند هم قدرتش را خدا داده است همان طور كه قدرت انجام كارهاى نیك را به نیكوكاران داده است ولى در این كه حر شوند یا یزید، مختارند!

بارى، بنى امیه، نه تنها امام حسین(علیه‎السلام) و فرزندان و یارانش را به شهادت رساندند، و خاندان رسالت را به اسارت بردند و بزرگترین جنایت تاریخ را به وجود آوردند، بل اصول اعتقادى اسلام را دستخوش تدلیس و تحریف قرار داده، پوستین وارونه بر تن اسلام پوشاندند و هولناكترین ضربت را به پیكر اسلام وارد ساختند.

سیدمحمدرشید رضا مولف تفسیر “المنار” مى‎گوید: یكى از دانشمندان بزرگ آلمان به عده‎اى از مسلمانان گفت: “شایسته است ما مجسمه معاویة بن ابى سفیان را از طلا بریزیم و در برلن (پایتخت آلمان) نصب كنیم، گفتند: براى چه؟! گفت: زیرا معاویه بود كه رژیم دموكراتیك حكومت اسلامى را به حكومت استبدادى مبدل كرد و اگر او، این ضربه را به اسلام نزده بود، اسلام همه جهان را مى‎گرفت و اكنون ما آلمانی‎ها و سایر كشورهاى اروپایى، عرب و مسلمان بودیم."(8)

1- شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج1، ص340.

2- ابن قتیبه الدینورى، الامامه والسیاسه، ج1، ص158.

3- تهذیب تاریخ دمشق الكبیر، ج4، ص332.

4- ناگفته نماند بعدها بنى عباس و علویین ـ كه هر دو از بنى هاشم بودند ـ به حكومت رسیدند و دنیا هم به پایان نرسید!

5- الارشاد، ص244.

6- همان.

7- الاصول من الكافى، ج1، ص160.

8- تفسیر المنار، ج11، ص260.

 نظر دهید »

ایام محرم چه مقتلی بخوانیم؟

24 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

تلاش می‌کنیم تا در این مقاله به معرفی برخی از مهمترین مقتل‌های حسینی بپردازیم تا ضمن ارج نهادن بر تلاش راویان مقاتل حسینی، شما را با نحوه انتقال این پرشورترین حماسه دینی یعنی کربلا آشنا گردانیم.

۱. مقتل «ابی‌مخنف»

آغاز محرم که همواره همراه است با مشارکت مردم در بزرگترین تجربه دینی سالانه یعنی عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، مقاصد فراوانی در بطن خویش برای دینداران دارد. این بزرگترین تجربت دینی اما نقل شده است بر دوش راویان صدیق و درست کرداری که گزارشگران مقاتل حسینی نام گرفته‌اند. تلاش می‌کنیم تا در این مقاله به معرفی برخی از مهمترین مقتل‌های حسینی بپردازیم تا ضمن ارج نهادن بر تلاش ایشان، شما را با نحوه انتقال این پرشورترین حماسه دینی یعنی کربلا آشنا گردانیم. در اینکه نخستین مقتل حسینی، یعنی اولین گزارش جامع از زمینه‌ها و نفس حادثه کربلا، از آن ابومخنف لوط‌بن‌یحیی‌بن‌سعیدبن‌مخنف ازدی غامدی (م۱۵۷ ه. ق) است،

تقریبا اختلافی میان رجال‌نویسان به چشم نمی‌خورد؛ هرچند برخی، از ابوالقاسم اصبغ بن نباته تمیمی نام برده‌اند که از ویژگان و یاران امیرمومنان (ع) بوده و پس از عمری دراز در حوالی سال ۱۰۰ه. ق وفات کرده است (الفهرست شیخ طوسی، صص ۳۷و۳۸، ش۱۰۸؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲۲، صص۲۳و۲۴، ش۵۸۳۸).

اما از آن‌رو که بر فرض صحت چنین باوری، هرگز اثری از این مقتل یافت نشده است، به نحو قطعی نمی‌توان بر تقدم ابی‌مخنف در میان مقتل‌نویسان خدشه وارد کرد. هرچند از مقتل ابی‌مخنف نیز جز در تاریخ الامم و الملوک محمدبن جریر طبری (م۳۱۰ه. ق) یعنی بزرگترین مورخ ایرانی تاریخ اسلام، نمی‌توان نشانی یافت. طبری در مجموع در جلد پنجم تاریخ خویش ۱۲۵ روایت درباره تاریخ کربلا گزارش کرده که از این تعداد، ۱۰۰ روایت را به صورت مستقیم و البته با واسطه‌هایی از ابی‌مخنف نقل کرده است.

۱۰ روایت را نیز با واسطه هشام بن محمد کلبی از ابی‌مخنف روایت کرده است؛ از ۱۵ روایت باقیمانده، ۱۴ روایت از آن هشام و یک روایت از آن عمار دهنی است که منبع آن امام محمدباقر(ع) است.

گزارش‌های ابومخنف باتوجه به این امر که خود او در صحنه کربلا حاضر نبوده، بر دوگونه‌اند:

الف) آنهایی که در کربلا بوده‌اند.

اینان نیز خود بر چند دسته‌اند:

۱- گروه نخست خود از آل‌هاشم‌اند که در کربلا بوده‌اند و از حادثه جان به سلامت برده‌اند؛ مانند امام سجاد و امام باقر(ع)

۲- یاران امام حسین از غیر آل‌هاشم مانند عقبه بن سمعان و همسر زهیر بن قین

۳- ناظران بی‌طرفی چون عبدالله بن سلیم و مذری بن مشمعل

۴- شاهدان حاضر در سپاه عمر بن سعد؛ برخی از ایشان چون عبدالله شعبی و هانی بن ثبیت در کشتار دست داشتند و برخی چون حمید بن مسلم که از قضا مهمترین منبع ابی‌مخنف به شمار می‌رود.

با آنکه در سپاه ابن سعد مشارکت داشتند ولی در کشتار دست نداشتند. برخی از ایشان از جمله خود حمید از امضاکنندگان نامه دعوت برای امام حسین(ع) بودند.

ب) گروه دوم آنانی هستند که در کربلا حاضر نبوده‌اند.

اینان را می‌توان در ۵‌گروه دسته‌بندی کرد.

۱- محبان امام حسین(ع) چون علی‌بن حنظله که پدرش جزو شهدای کربلا بود و نیز پسر حربن‌یزید ریاحی که در کربلا شهید شد.

۲- طرفداران امویان مانند قاسم بن‌عبدالرحمان

۳- طرفداران زبیریان مانند حسان بن قائد.

۴- محدثین بی‌طرف چون محمد بن بشر همدانی پدر هشام بن محمد کلبی همدانی.

۵- خویشان نزدیک ابومخنف چون عبدالرحمان بن جندب ازدی.

مقتل ابومخنف را که در واقع مهمترین «مقتل الحسین» است. می‌توان از چند جهت مورد بررسی قرار داد؛ هرچند نتیجه این بررسی هرچه باشد، باید به این نکته اذعان داشت که این مقتل اساس کار تمام مقاتل بعدی است.

و از این جهت می‌توان به این نتیجه دست یافت که لااقل این مقتل از نگاه راویان بعدی که آن را گزارش کرده‌اند، کاملا مورد اعتماد بوده است.

از نظر رجال‌شناسی، راویان ابومخنف طیف وسیعی از گرایش‌های فکری و سیاسی آن روز را شامل می‌شوند و از این حیث می‌توان مقتل الحسین را پرگستره‌ترین مقتل به شمار آورد. این امر بی‌شک بر اعتبار آن می‌افزاید.

ادامه »

 1 نظر

فتوای‌ رهبر‌ انقلاب‌ درباره‌ نذری‌،‌ قمه‌زنی و مقدسات اهل سنت

23 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین فلاح‌زاده کارشناس مسائل فقهی سال گذشته به پرتکرارترین سؤالات مطابق با فتاوای حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای پاسخ داد که نظر به اهمیت آن‌ها، بار دیگر و در آستانه محرم الحرام ۱۴۳۷ هجری بازنشر می‌شود:

*با توجه به اطعام‌هایی که در ایام محرم داده می‌شود و انسان به حلال بودن آن‌ها یقین ندارد، آیا خوردن آن‌ها اشکال دارد؟ لطفا هم از نظر فقهی و هم از نظر اخلاقی پاسخ فرمایید، اگر نذری کسی که خمس نمی‌دهد را بخوریم، چطور؟

-در مواردی که انسان غذایی را یقین ندارد به حرام بودنش، اطعام می‌کنند عزاداران را، غذایی پختند در این ایام برای شما می‌آورند یا فردی مثلاً نذری می‌دهد و شما یقین دارید که خمس نمی‌دهد، به نظر حضرت آقا خوردن آن غذا، چون یقین به حرام بودن یا مخلوط به حرام بودن ندارید، یعنی یقین ندارید این غذا حرام است، یقین ندارید که متعلق خمس است، یعنی خمس در این غذا است، خوردنش اشکال ندارد.

حضرت آقا توصیه فرمودند به برخی از مداحان که در عزاداری‌ها برهنه نشوند. اما این به عنوان یک فتوای فقهی نیست که ما بگوییم حرام است

اما از نظر اخلاقی - چون پرسیدند - بعضی‌ها می‌گویند اگر باشد ممکن است اثر وضعی داشته باشد. خب اگر بتوانید احتیاط کنید خوب است؛ به این معنا که اگر تبعات سویی ندارد نخورید، قبول نکنید، یا اینکه اگر مثلا متعلق خمس هست - نه به این معنا که حتما متعلق به خمس است یعنی شبه دارید - خودتان خمسش را بپردازید یا اگر موردی هست که ممکن است از باب شبهه حرام، یعنی مال مردم مثلا باشد، به عنوان رد مظالم بپردازید؛ گرچه واجب نیست. حکم اولی که گفتیم شما یقین ندارید غذا از حرام است یا مخلوط به حرام است، خوردنش اشکالی ندارد. بنابراین در مجالس عزا که شرکت می‌کنید و اطعام می‌کنند غذا می‌دهند طعام برای شما می‌آورند و امثال اینها، خوردنش اشکال ندارد، از نظر فقهی حرام نیست. اما اگر کسی بخواهد - خلاصه به قول معروف جز اولیای الهی باشد - پرهیز بیشتری داشته باشد احتیاط خوب است.

*پرسیدند نظر آقا در مورد برهنه شدن در عزاداری چیست؟ اگر فیلمبرداری نشود و زنان نیز نبینند چطور؟ آیا از نظر فقهی، ایشان حرام می‌دانند این کار را؟

-در پاسخ به این سوال باید عرض کنیم حضرت آقا توصیه فرمودند به برخی از مداحان که در عزاداری‌ها برهنه نشوند. اما این به عنوان یک فتوای فقهی نیست که ما بگوییم حرام است. خب اگر نامحرمانی نیستند، اگر مسأله سویی بر آن مترتب نیست، دشمنان سوءاستفاده نمی‌کند، خب ممکن است بگوییم حرام هم نباشد؛ مثلاً یک جمع محدودی هستند فیلمبرداری هم نمی‌کنند، فقط مردان هستند حالا پیراهن را از تن درآوردند و سینه می‌زنند؛ اما به طور کلی توصیه ایشان این هست - به عنوان یک توصیه - که در عزاداری‌های مردها برهنه نشوند. چرا؟ چون ممکن است هم در معرض دید نامحرمان باشند و هم دشمنان باز از این مسأله سوءاستفاده کنند برای تبلیغ علیه مکتب اهل بیت.

*پرسیدند اگر شخصی در روضه‌ها به صورتش دست بزند تا جایی که صورتش زخم شود، حتی کبود شود، آیا این عمل مشکلی دارد؟

کارهای متعارف هیأت‌های عزاداری مثل سینه‌زنی و زنجیرزنی به طور متعارف اینها اشکالی ندارد و جز شعائر دینی ما الان محسوب می‌شود

-در پاسخ باید عرض کنیم در حد کبود شدن که حالا ممکن است با زنجیر زدن با سینه زدن بدن کبود شود، اگر ضرر معتنابهی برای بدن نداشته باشد، به نظر حضرت آقا اشکالی ندارد. اما کارهایی فراتر از اینها که ممکن است دشمنان سوءاستفاده کنند، مثل مجروح کردن خود، مثلاً بدن را زخم کردن مثل قمه زدن، مثل عبور از روی آتش و امثال اینها که در بعضی جاها برخی از افراد انجام می‌دهند، چون به هر حال اینها اعمال مستندی نیست، در عزاداری‌ها نه وارد شده است، نه سیره بر این بوده است و امروزه هم دشمنان از اینگونه اعمال علیه مکتب اهل بیت و پیروان اهل بیت سوءاستفاده می‌کنند، اگر در آن حد باشد بله اشکال دارد. اما اگر در همین حد که متعارف است، سینه می‌زنند زنجیر می‌زنند، بدنشان ممکن است سرخ شود کبود شود، در حد متعارفش که ضرر معتنابهی برای بدن نداشته باشد، اشکالی ندارد.

ادامه »

 نظر دهید »

درس‌های استاد قرائتی درباره محرم

23 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حجت الاسلام و المسلمین قرائتی به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در نامه ای با عنوان «درس هایی از كربلا» به عزارداران حسینی توصیه هایی نموده است.

متن پیام به ین شرح است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

حساب امام حسین(ع) از همه كس جداست. وقتی امام حسین(ع) وضع دل‌خراش مسموم شدن برادرش امام حسن(ع) را دید، گریه كرد؛ ولی امام حسن(ع) فرمود: «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه» هیچ روزی مثل روز تو نیست.

تنها مهمانی كه دوازده هزار نامه دعوت داشت، اما در برابر زن و بچه، آن هم بین دو نهر آب با لب تشنه به شهادت رسید، امام حسین (ع) بود. شهیدی كه بر كشته‌اش اسب تاختند و كودك و جوان و برادر و همه یارانش را شهید كردند. اگر امسال برای بازماندگان قربانیان منا خیمه‌هایی بود تا در آن عزاداری كنند، در كربلا خیمه‌ها را هم سوزاندند.

برادران و خواهران عزیز به عزاخانه امام حسین (ع) خوش آمدید.

امام حسین (ع) به بشریت آموخت، سر به نی بدهید ولی به نزد ظالم سر خم نكنید.

امام حسین (ع) به مسلمانان آموخت: محاصره اقتصادی و حتی نداشتن آب برای طفل شیرخوار بهتر از بیعت با یزید است.

امام حسین (ع) آموخت: من و هفتاد و دو یارم در محاصره سی هزار نفر بودیم، پس از محاصره نظامی نترسید.

امام حسین (ع) به مردم ترسو شجاعت و با خطبه‌ها و دعای عرفه به مردم معرفت داد.

شهادت امام حسین (ع) با انتخاب، عشق، اخلاص و با هدف مقدس (برانداختن رژیم بنی‌امیه) بود.

امام حسین (ع) به ما درس داد كه اگر سرم از تنم جدا شود، اما از قرآن جدا نمی‌شود و روی نیزه هم قرآن می خواند.

مشكل كشورهای اسلامی در دنیای امروز، ترس از محاصره اقتصادی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی دشمن است و امام حسین (ع) درس مقاومت به بشریت آموخت.

اشك و عزاداری برای امام حسین (ع) نشانه قدردانی از شهید، معرفت، شور و مودت اهل‌بیت علیهم‌السلام، تهدید ستمگران و ظالم كوبی و مظلوم یابی و بصیرت است.

امام حسین (ع) با قیام كربلا ثابت كرد كه حفظ اسلام و مقاومت در برابر طاغوت آن‌قدر ارزش دارد كه اگر همه هستی انسان فدا شود، جا دارد.

اگر امروز روسای جمهور دنیا بخواهند یك راهپیمایی ده كیلومتری بدون الزام و بودجه راه بیندازند امكان ندارد ولی امام حسین (ع) كاری كرد كه بعد از حدود ۱۴۰۰ سال، با یك «یا حسین» تنها در كشور ایران هفتاد میلیون عاشق، به خیابان‌ها می‌آیند و گرمای تابستان و سرمای زمستان در این حركت تأثیری ندارد.

حركت و قیام امام حسین (ع) یك انرژی هسته‌ای بود كه افكار جامد را متلاشی و معرفت و عشق را زنده كرد.

عزیزان! یكی از كارهای زیبای امام حسین (ع) نماز او بود، نمازی كه در دو ركعت، حدود سی تیر به سوی او پرتاب شد و او نه تنها از نماز بلكه از مستحبات آن از قبیل اذان و اقامه و جماعت و اول وقت نیز صرف‌نظر نكرد.

همین كه طبل جنگ در روز تاسوعا به صدا درآمد، امام حسین (ع) فرمود: جنگ برای فردا باشد زیرا من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم و می‌خواهم یك‌شب دیگر با نماز و قرآن باشم.

امام حسین(ع) به زینب كبری سلام الله علیه فرمود: مرا در نماز شبت دعا كن.

در جبهه های جنگ ما نیز، بیش از نود و پنج درصد جوانان رزمنده، بچه‌های مسجد و هیئت بودند.

شما كه در عاشورا، در عزاداری‌ها شركت می‌كنید، یك قرار و عهدی تازه با نماز و امامت داشته باشید.

هر كار خیری انجام دهیم، اگر نماز ما ناقص و مردود باشد سایر اعمال قبول نخواهد شد.

ما در زیارت امام حسین (ع) اول به نماز او گواهی می‌دهیم: «اَشْهَدُ انَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ» سپس به شهادت او.

بیایید كاری كنیم كه امام حسین(ع) نیز در لحظه‌ی مرگ به ما بگوید: «اَشْهَدُ انَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ».

نماز را باید اقامه كرد و اقامه نماز به این است كه صحیح، به جماعت و در مسجد انجام گیرد.

جلسات عزاداری را از مساجد جدا نكنیم و اگر با مسجد فاصله است، عزاداری‌ها یا با نماز شروع شود یا با نماز خاتمه یابد.

عزاداری‌های شبانه آن‌قدر طول نكشد كه به نماز صبح لطمه وارد شود.

در عزاداری‌ها از ایجاد ترافیك، زدن طبل‌ به هنگام استراحت مردم، بلند كردن صدای بلندگو، رقابت‌های منفی، كارهای چشم و هم‌چشمی، آهنگ‌های مبتذل، اشعار غلو و مبالغه، برهنه شدن و اموری كه این عزاداری‌های مقدس را از بهترین حالات خارج می‌كند، دوری كنیم.

در پذیرایی از عزاداران، به مسائل بهداشتی و محیط زیست و دوری از اسراف توجه كنیم.

بدانیم از عزاداری‌های ما فیلم‌برداری می‌شود و در دنیا پخش می‌گردد. اگر كسی به گونه‌ای عزاداری كند كه دشمنان از آن سوءاستفاده كنند و چهره خشنی از اسلام را نشان دهد، این مورد رضای خداوند نیست.

امروز استكبار جهانی از طریق وهابیت، طالبان، داعش و تكفیری‌ها آن‌چنان چهره خشنی از اسلام معرفی می‌كند كه دنیای سرخورده از كمونیست و سرمایه‌داری به فكر توجه به اسلام نیفتد.

پیامبر اكرم(ص) فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن» : حسین از من است و من از حسینم. آری! بقای دین پیامبر من از قیام حسین است. پس باید مكتب رسول‌الله(ص) در عزاداری‌ها با استدلال معرفی شود، همان‌گونه كه تاكنون بسیاری از معارف اسلام در جلسات عزاداری منتقل شده است.

بیایید با عقل به سراغ استدلال و با اشك به سراغ حماسه و با فریاد، ظالمان را محكوم و از مظلومین دفاع كنیم.

خواننده عزیز، این نامه تذكرات برادرانه‌ای بود از متن اسلام، از معلمی كه حدود سی و پنج سال است از طریق تلویزیون با شما صحبت می‌كند.

از شما می‌خواهم با همین نامه و اطلاعات و مطالبی كه به آن می‌افزایید به اهل خانه و محله تذكر دهید كه قرآن می‌فرماید: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنين» تذكر برای مؤمنین مفید است و اگر امكان نشر آن را دارید به خاطر معرفی بیشتر كربلا دریغ نفرمایید، زیرا قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام و معارف دینی برای شخص خاصی نیست بلكه برای همه است. من به شما گفتم و دست شما را می‌بوسم و شما هم این را به دیگران بخصوص افراد محوری و تأثیرگذار در هیئت‌ها منتقل كنید.

محسن قرائتی
۲۱ مهر ۱۳۹۴

 نظر دهید »

چرا عزاداری؟ کدام هیئت؟

23 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

هر سال با آمدن ماه محرّم الحرام،خود را برای شرکت در مجالس عزای امام حسین علیه السّلام، آماده می کنیم. ممکن است برخی با این سؤال مواجه شوند که اساساً عزاداری برای چیست؟
حجة الاسلام محمدحسن بشیری - 
عزاداری
هنگامی که انسان با شخصی یا چیزی ارتباط داشته باشد سپس آن را از دست بدهد غمگین می شود این ناراحتی با توجّه به ارزشِ آن از دست رفته، دارای مراتب است؛ به عنوان نمونه اگر فردی لباسی داشته باشد و آن را گم کند، ناراحت می شود؛ همین فرد اگر خودرویی داشته باشد که دزدیده شود، حتماً بیشتر ناراحت می شود؛ حال اگر عزیزی از اطرافیان خود را از دست دهد، قطعاً ناراحتی و اندوه آن بیشتر خواهد بود. به سبب ارتباط بسیار مستحکم نفس با بدن، حالاتی که برای نفس پدید می آید، در بدن او هم جلوه می کند غم زیاد که عارض بر نفس می شود، به صورت گریه در بدن انسان، متجلّی می شود. اکنون ملاحظه بفرمایید در خصوص از دست دادن عزیزی، چون افراد مختلفی با او در ارتباط بودند و انسی برقرار بود، غم و اندوه حاصل از این مصیبت به صورت عزاداری در می آید.
بنابراین عزاداری به صورت طبیعی در میان انسان ها هنگام بروز غم و اندوه شدید، وجود دارد گرچه نوع و مدل این عزاداری در جوامع مختلف، متفاوت می باشد. در اینجا نکته ای هست که اشاره می کنیم : هنگام از دست دادن عزیزی، غم بر ما مسلّط شده به گریه می افتیم، این غم و در ادامه گریه برای کیست؟ آیا ما برای آن مرحوم گریه می کنیم یا برای خودمان که آن مرحوم را از دست دادیم و گرفتار فراق او شدیم؟ البته ممکن است بفرمایید مورد با مورد، تفاوت می کند.
امّا درباره عزاداری برای اولیای الهی مخصوصاً آنها که دارای مقام عصمت هستند، مطلب روشن است. گاهی گفته می شود ایشان با گذر از این مرحله از نظام هستی به مرحله بسیار نزدیکی به مبدأ متعالی (کمال نهایی که قرب الهی است) رسیدند و این وصال به حقّ که ناراحتی ندارد چرا گریه؟ چرا عزاداری؟
عزاداری ما نباید خارج از چهارچوب شریعت باشد، این سخن که آقا چرا شما در دستگاه امام حسین اشکال می کنی و ایراد می گیری، سخنی باطل و مخالف هدف متعالی سیّدالشّهداء می باشد. اگر هدف امام از این نهضت، حفظ دین و تربیت دینی جامع انسانی باشد، نحوه برگزاری جلسات ما باید مناسب با این هدف باشد
در تبیین این مسئله باید گفت ولیّ خدا از سویی مرتبط به مبدأ متعالی است (ساحت ملکوتی) و از طرفی مردم با ولیّ خدا در ارتباطند (ساحت ملکی) اگر ما در سوگ ولیّ خدا می نشینیم به دلیل محروم شدن جامع انسانی از حضور ولیّ خدا می باشد، در مورد سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السّلام، علاوه بر محرومیّت جامع بشری از حضور ایشان، مظلومیّت امام و نحو برخورد دستگاه حاکم با ایشان هم در برگزاری مجالس عزا، مؤثّر بوده است.
نوه پیامبر گرامی اسلام صلی الله و علیه وآله به دنبال حفظ اسلام با دعوت مردم منطقه ای، با همه عزیزانش به سوی آن منطقه حرکت کند آنگاه توسّط همان دعوت کنندگان به آن شکل غیر انسانی که می دانید با عزیزانش به شهادت برسد، باقی ماندگان هم به اسارت بروند، این حادثه بزرگ به صورت طبیعی، عزاداری را به دنبال دارد. یعنی هر فردی با شنیدن جریان عاشورا متأثّر شده به سوگ می نشیند.
پس تا اینجا معلوم شد که اقامه عزا برای اباعبدالله الحسین علیه السّلام یک اتفّاق کاملاً طبیعی و انسانی می باشد. حال اضافه کنید سفارش های فراوانی که از سوی پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام نسبت به اقامه عزا برای حسین بن علیّ بیان شده است.1
اقامه عزای حسینی در مراکز مذهب مانند مساجد، حسینیّه ها و هیئات تشکیل می شود، این جلسات که منسوب به امام حسین علیه السّلام می باشد، چه خصوصیّاتی باید داشته باشد تا

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 91
  • 92
  • 93
  • ...
  • 94
  • ...
  • 95
  • 96
  • 97
  • ...
  • 98
  • ...
  • 99
  • 100
  • 101
  • ...
  • 734

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس