…زیارت وارث كه از زیارتهای معتبر در مورد حضرت اباعبدالله علیهالسّلام است، این حقیقت را بیان میكند كه امام حسین علیهالسّلام، میراثدار همهی انبیای الهی از آدم تا خاتم است.
امام حسین علیهالسّلام؛
وارث آدم علیهالسّلام، صفوة الله،
وارث نوح علیهالسّلام، نبی الله،
وارث ابراهیم علیهالسّلام، خلیل الله،
وارث موسی علیهالسّلام، كلیم الله،
وارث عیسی علیهالسّلام، روح الله؛
و وارث محمّد صلّی الله علیه و آله، حبیب الله است؛
و این امر مبیّن این است كه حقیقت واحدی در طول تاریخ جریان داشته كه امروز آن را به عنوان حقیقت عاشورایی و حسینی میشناسیم. همهی اولیای خدا در زمان خودشان نقش حسینی ایفا كردند. بعد از رسول الله هم همهی ائمّه همین نقش را داشتند.
از این رو اباعبدالله علیهالسّلام؛
وارث امیرالمؤمنین علیهالسّلام، ولی الله است،
وارث فاطمهی زهرا سلام الله علیها، سیدهی نساء العالمین است،
وارث حسن بن علی امام مجتبی علیهالسّلام است
و وارث همهی اولیای خداست.
از این تعبیر زیارت وارث میتوان دریافت كه گویا وجود اباعبداللهالحسین علیهالسّلام، در تمام تاریخ تكثیر شده و جلوههایی از وجود اباعبدالله را در همهی انبیاء و اولیاء میتوان دید و میراث همهی انبیاء و اولیاء است.
حسینی بودن و حسینی زیستن مربوط به یك زمان نیست. لازم نیست تنها یزید بن معاویه بر اریكهی قدرت بنشیند تا نقش حسینی بر دوش صاحبان رسالت قرار بگیرد. عاشورا یك الگوست برای اقتدا.
در طول این سفر كه از مدینه آغاز شد تا مكّه و از مكّه تا كربلا، خود اباعبدالله علیهالسّلام، بارها و بارها تأكید فرمودند كه این حركت من یك حركت سمبلیك است. یك حركت الگویی است. نه اینكه علیه این شخص غاصب باید قیام كرد؛ علیه هر كسی كه مثل او بود باید قیام كرد. در واقع حضرت، خودشان را یكی از مصادیق قانونی كلّی در همهی تاریخ معرفی كردند.
در یكی از بیاناتشان حضرت فرمودند: فلكم فیَّ اسوة:[۱] در وجود من برای شما دوستداران و شیعیان و پیروان و دلدادگان من، یك اسوه و الگو است كه باید به آن تأسّی شود. حضرت نمیگوید من یك آدم هستم، در یك موقعیت خاصی قرار گرفتم، یك رفتاری هم كه به دوشم بوده انجام دادم. نه دیگران من هستند و نه زمان دیگران زمان من است و نه این مسئولیت و مأموریت به دوش دیگران است. این را نمیگوید.
میگوید: فلكم فیَّ اسوة: در وجود من برای شما یك الگوست و باید به من تأسّی كنید.
یا وقتی كه بحث بیعت با یزید بن معاویه مطرح شد، حضرت نفرمود من با یزید بیعت نمیكنم؛ فرمود: مِثْلِی لا یبَایعُ مِثْلَهُ:[۲] كسی كه مثل من است با كسی كه مثل یزید است بیعت نمیكند. در واقع قانون بیان میكند. خودش را مصداقی از یك واقعیت جاری در تاریخ معرّفی میكند. یزید را هم سمبلی از یك واقعیت دیگر…
[۱]- علی بن عیسی اربلی، كشف الغمّة، ج 2، ص 63.
[۲]- مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 325.
* بخشی از سخنرانی استاد مهدی طيّب در جلسهی اهل ولاء
به کوشش مهتاب ابیان