اگر ميان ويژگىهايى كه انسان از آن بهرهمند است و صفاتى را كه بدان آراسته مىباشد مقايسه نماييم از حيث وارستگى و فضيلت، صفتى را برتر از صفت مهربانى نمىيابيم. مهربانى در اسلام صفتى نيك و برجسته است و يكى از صفات خدايى است كه مسلمانان در عبادت و پرستش، رو به سوى او مىآورند چه اينكه او <رَحمن و رَحيم» است و <وَرَحْمَتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىءٍ».
خداى سبحان، رسول اكرم(ص) را خاصّ اين صفت گرداند و در خطاب به مؤمنين فرموده است:
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ؛(2)
پيامبرى از بين خودتان به سويتان آمد. وضع پريشانى و جهل شما بر او دشوار مىآيد به شما اهتمام دارد و به مؤمنان رئوف و مهربان است.
رأفت و مهربانى پيامبر خدا(ص) در دفع ضرر و زيان از مسلمانان و جلب منافع آنها تجسم يافته بود. اين آيه از قرآن، پيامبر(ص) را مورد مدح و ستايش قرار داده، همچنان كه به اخلاق نكو و پسنديده و قلب مهربانى كه با گرفتارى و زيان و ضرر امتش نگران مىشد اشاره كرده است و نيز فرستادهاش را اين چنين توصيف فرموده است:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ القَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛
خداوند با رحمت خويش تو را با مردم مهربان و خوشخو گرداند و اگر تندخو و سخت دل بودى، مردم از پيرامون تو پراكنده مىشدند.
خداى سبحان او را توصيف نمود، چون با مردم به مهربانى سخن مىگفت و اين ملايمت و مهربانى از عطايايى سرچشمه گرفته بود كه خداوند به وى عنايت كرده بود، و اگر او فردى درشتخو و سنگدل و نامهربان بود، مردم از او متنفّر گشته و از اطرافش پراكنده مىشدند. سراسر زندگى رسول اكرم(ص) رأفت و مهربانى بود، چه در رفتارش با مردم و چه در رهنمودهايى كه به امت خويش داشت. او كسى بود كه به امت خود سفارش مىفرمود: <به زمينيان مهربانى كنيد تا آن كس كه در آسمان است [خدا] به شما مهر بورزد»؛ <كسى كه با مردم مهربانى نكند، مشمول مهر و محبت الهى نخواهد بود»؛ <مهربانى از دل شقاوتمند سلب مىشود».
مهربانى صفتى است كه به روشنى در انسانها پديدار نمىشود، مگر نسبت به كسانى كه از حيث قدرت و مكنت پايينتر از او باشند. شما رفتار رسول خدا(ص) را در مورد خدمتكاران وى ملاحظه كنيد؛ يكى از ياران حضرت مىگويد: <من هرگز نديدم رسول اكرم(ص) يكى از خدمتكاران خود را كتك بزند».
مسلم، از أنس روايت مىكند كه وى گفت: <ده سال خدمتگزارى رسول خدا(ص) را نمودم، آن حضرت هرگز به من اُف نگفت و كارى را كه انجام دادم نفرمود چرا انجام دادى و چيزى را كه انجام ندادم، نفرمود چرا انجام ندادهاى».
از سفارشاتى كه آن حضرت نسبت به بردگان داشتند اين بود كه فرمود: <آنها برادران شما هستند كه زير دستتان قرار دارند. از آنچه مىخوريد بدانان نيز بخورانيد و از آنچه مىپوشيد آنها را نيز بپوشانيد، و كارى را كه در توان آنها نيست به آنان محوّل نكنيد، و اگر محوّل كرديد به آنها كمك كنيد».
مهربانى و عطوفت پيامبر(ص) تا آنجا گسترش داشت كه به حيوانات بىزبان هم رسيده بود. وى به حيوانات مهربانى مىكرد و سفارش مىفرمود كه با آنها مهربانى كنند. از جمله سخنان آن حضرت در اين باب اين است: <هر مسلمانى كه درختى بكارد و يا زراعتى كشت نمايد و پرنده، يا انسان ويا حيوانات از آن بهرهمند شوند، صدقه به شمار مىآيد».
حضرت در اين سخن كسى را كه به حيوانى غذا بدهد ستوده و آن را عمل نيك دانسته است كه انسان به واسطه آن به پيشگاه خداوند تقرب مىجويد. رسول خدا(ص) درباره ثواب كسى كه به حيوان ترحم و مهربانى كند مىفرمايد: <مردى در راهى مىگذشت، تشنگى بر او چيره شد، چاه آبى ديد و از آن پايين رفت و آب نوشيد و بالا آمد. ناگهان سگى را ديد كه از شدت تشنگى زبانش بيرون آمده، مرد با خود گفت: تشنگى، قدرت و توان اين سگ را نيز به اندازه من سلب كرده است، از اين رو از چاه پايين رفت و كفش خود را پر از آب نمود و آن را به دهان گرفت و بالا آمد و سگ را سيراب ساخت. خداوند او را مورد ستايش قرار داد و گناهان او را بخشيد». و نيز پيامبر(ص) فرمود: <زنى در اثر زندانى كردن گربهاى كه به او خوراك و آب نداد و آن را رها نساخت تا از حشرات بيابان بخورد، مورد عذاب قرار گرفت».
البته اسلام، كشتن حيوان موذى مانند سگ هار را جايز مىداند، ولى در كشتن آن رعايت انصاف را شرط دانسته است و ذبح حيوان حلال گوشت را جايز و روا دانسته، ولى دستور داده در كشتن آن رعايت احسان شود. پيامبر(ص) مىفرمايد: <خداوند بر هر چيزى احسان را لازم شمرده، بنابراين اگر حيوانى را كشتيد، صحيح بكشيد و اگر گوسفندى را ذبح نموديد، به شايستگى ذبح كنيد. وسيله ذبح را تيزكنيد تا گوسفندى را كه ذبح مىكنيد به راحتى جان دهد».
اگر بيم به درازا كشيدن سخن نبود، موارد بسيارى از مهربانى رسول اكرم(ص) را در مورد ضعفا و بيچارگان بر مىشمرديم.