صدقه دادن
امام علی (علیه السلام) فرمودند: روزی را با صدقه دادن فرود آورید. هر کس یقین به جایگزین داشته باشد، در بخشش سخاوتمند می شود
امام علی (علیه السلام) فرمودند: روزی را با صدقه دادن فرود آورید. هر کس یقین به جایگزین داشته باشد، در بخشش سخاوتمند می شود
امام علی (علیه السلام) فرمودند: عاجزترین مردم کسی است که از انتخاب دوست و یافتن برادر ناتوان باشد، و ناتوان تر از او کسی است که دوستان خود را نتواند نگه دارد.
امام علی (علیه السلام) فرمودند: خردمندترین مردم کسی است که به عواقب و فرجام کار بیشتر بنگرد.
در تعابيري كه درباره شهادت امام علي(علیه السّلام) بيان شده، يكي از جملات معروف اين است كه «قتل لشدّه عدالته». اما سؤال اينجاست كه چرا امير مؤمنان(علیه السّلام) قرباني عدالتورزي خود شد؟
عدالت خواهي علي (علیه السّلام)
در اسلام شرط عدالت فردي، حتي براي افراد عادي در صورتي كه به مناصبي دست يابند ضروري است. عدالت قاضي، شاهد و امام جماعت از اين قبيل اند. و فقدان عدالت در اين افراد، تصدي ايشان در قضاوت، شهادت و امامت جماعت را نامشروع ميسازد.در عين حال، قرآن همــواره عدل و مشتقــــات آن را به معنـي «عدالت اجتماعي» به كار برده است نظير آيات ذيل:
و امرت لاعدل بينكم
(و فرمان يافتهام كه ميان شما عدالت كنم) «1»
و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل
(و چون ميان مردم حكم كرديد، به عدالت حكم كنيد) «2»
در صورتي كه مفهوم ظلم در موارد غير اجتماعي نيز بكار رفته است. مانند:
ان الشرك ظلم عظيم
(همانا شرك به خداوندظلم عظيمياست) «3»
ربنا ظلمنا انفسنا
(پروردگارا ما به خود ظلم كرديم) «4»
در اين مقال منظور از عدالتخواهي علي (علیه السّلام) نهاين است كه علي (علیه السّلام) در عرصه عدالت فردي، انساني عادل بوده است و به «عدالت فقهي» «5» پايبند بوده است.
بلكه منظور عدالت اجتماعي است با اين توضيح كه عدالت علي (علیه السّلام) يعني اينكه اميرالمؤمنين (علیه السّلام) نه تنها عادل بوده است و به عدالت رفتار ميكرده است كه خواهان اجراي عدالت در اجتماع نيز بوده است.
صفحات: 1· 2
«ابوحمزهی ثمالی نقل میکند از حبیببنعمرو که میگوید: در آن ساعات آخر، در همان شب بیست و یکم، رفتم دیدن امیرالمؤمنین، دیدم یکی از دختران آن حضرت هم در آنجاست؛ آن دختر اشک میریخت، من هم گریهام گرفت، بنا کردم گریه کردن؛ مردم هم بیرون اتاق بودند، صدای گریهی این دختر را که شنیدند، آنها هم بنا کردند گریه کردن. امیرالمؤمنین چشم باز کرد، گفت: اگر آنچه را که من میبینم، شما هم میدیدید، شما هم گریه نمیکردید. عرض کردم یا امیرالمؤمنین مگر شما چه میبینید؟ گفت: من ملائکهی خدا را میبینم، فرشتگان آسمانها را میبینم، همهی انبیاء و مرسلین را میبینم که صف کشیدند، به من سلام میکنند و به من خوشامد میگویند. و پیغمبر را میبینم که پهلوی من نشسته است، اظهار میکنند که بیا علی جان، زودتر بیا. میگوید: من اشک ریختم، بعد بلند شدم، هنوز از منزل خارج نشده بودم که از صدای فریاد خانواده، احساس کردم که علی از دنیا رفت.
صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین، صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین. نسئلک اللّهمّ و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الأعزّ الأجلّ الأکرم یا اللَّه…
پروردگارا! به حق امیرالمؤمنین ما را شیعیان واقعی امیرالمؤمنین قرار بده. پروردگارا! سلوک دنیائی و آخرتی ما را سلوک امیرالمؤمنین قرار بده. پروردگارا! ما را به معنای واقعی کلمه پیرو آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا! گرفتاریهای دنیای اسلام را برطرف کن؛ گرفتاریهای ملتهای مسلمان فلسطین، عراق، لبنان، افغانستان، پاکستان و دیگر مناطق اسلامی را برطرف کن. پروردگارا! به فضل و کرمت، گرفتاریهای ملت ایران را برطرف بفرما. پروردگارا! روز به روز بر عزت این ملت، بر قدرت این ملت بیفزا. پروردگارا! وحدت را که سرمایهی بزرگ ملت ایران است، برای آنها حفظ بفرما. پروردگارا! دستهای تفرقهافکن را قطع بفرما. پروردگارا! ما را در هر مقامی، در هر رتبهای که هستیم، به پایبندی به حق موفق بگردان؛ ما را از ظلم، تعدی، تجاوز به حقوق دیگران محفوظ بدار.» [بیستم شهریورماه 1388]
«تا بهشت…»، عنوان آخرین پادکست از مجموعهی چهار قسمتی «امیر ِ هدایت» است. این مجموعه صوتی به مناسبت سالروز شهادت مولای متّقیان و امیر عارفان، حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیهالسلام)، از روز هجدهم تا بیست و یکم رمضانالمبارک در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR منتشر میشود.
«جبرئیل امین یا منادی آسمانی بین زمین و آسمان، فریاد برآورد: «تهدّمت واللَّه ارکان الهدی»؛ پایههای هدایت مهندم شد. «قتل علىٍ المرتضی»؛ علی در محراب عبادت کشته شد. و بعدها همه شهادت دادند که: «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله»؛ جرم امیرالمؤمنین، «عدالت» او بود و همین عدالت بود که او را به این مقام والا و به شهادت رساند.» [بیست و یکم مهرماه 1385]
«وقتی ضربت را این دشمنِ خدا بر امیرالمؤمنین وارد کرد، در روایت دارد که حضرت هیچ آه و نالهای نکردند؛ اظهار دردی نکردند. تنها چیزی که حضرت فرمودند، این بود: «بسم اللَّه و باللَّه و فی سبیل اللَّه، فزت و ربّ الکعبة»؛ به خدای کعبه سوگند که من رستگار شدم. بعد هم امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) آمد سر آن بزرگوار را در دامان گرفت. روایت دارد که خون از سر مبارکش میریخت و محاسن مبارکش خونین شده بود. امام حسن همانطور نگاه میکرد به صورت پدر، گریه چشمان امام حسن را پر اشک کرد؛ اشک از چشم امام حسن یک قطرهای افتاد روی صورت امیرالمؤمنین. حضرت چشم را باز کردند، گفتند: حسنم! گریه میکنی؟ گریه نکن؛ من در این لحظه در حضور جماعتی هستم که اینها به من سلام میکنند؛ کسانی در اینجا هستند - در همان لحظهی اول؛ اینی که نقل شده است از حضرت - فرمود: پیغمبر اینجاست، فاطمهی زهرا اینجاست. بعد حضرت را برداشتند - بعد از اینکه امام حسن (علیهالسّلام) نماز را در مسجد خواندند، حضرت هم نشسته نماز خواندند. راوی میگوید که حضرت گاهی متمایل میشد به یک طرفی که بیفتد، گاهی خودش را نگه میداشت - و بالاخره به طرف منزل حرکت دادند و بردند. اصحاب شنیدند آن صدائی را که: «تهدّمت واللَّه ارکان الهدی … قتل علىّ المرتضی». این صدا را همهی اهل کوفه شنیدند، ریختند طرف مسجد؛ غوغائی به پا شد. راوی میگوید: مثل روز وفات پیغمبر در کوفه، ضجه و گریه بلند شد؛ آن شهر بزرگ کوفه یکپارچه مصیبت و حزن و اندوه بود. حضرت را میآوردند؛ امام حسین (علیهالسّلام) آمد نزدیک. در این روایت دارد که اینقدر حضرت در همین مدت کوتاه گریه کرده بودند که پلکهای حضرت مجروح شده بود. امیرالمؤمنین چشمش افتاد به امام حسین، گفت: حسین من گریه نکن، صبر داشته باشید، صبر کنید؛ اینها چیزی نیست، این حوادث میگذرد. امام حسین را هم تسلا داد.
حضرت را آوردند داخل منزل، بردند در مصلای حضرت؛ آنجائی که حضرت در خانه در آنجا نماز میخواندند. فرمود: من را آنجا ببرید. آنجا برای حضرت بستری گستردند. حضرت را آنجا گذاشتند. اینجا دختران امیرالمؤمنین آمدند؛ زینب و امکلثوم آمدند، نشستند پهلوی حضرت، بنا کردند اشک ریختن. امیرالمؤمنین آنجائی که امام حسن گریه کرد، امام حسن را نصیحت کردند و تسلا دادند؛ آنجائی که امام حسین گریه میکرد، حضرت تسلا دادند، گفتند صبر کن؛ اما اینجا اشک دخترها را تحمل نکردند؛ میگوید: حضرت هم شروع کرد به هایهای گریه کردن. یا امیرالمؤمنین! گریهی زینبت را اینجا نتوانستی تحمل کنی، اگر در روز عاشورا میدیدی چگونه زینبت اشک میریزد و نوحهسرائی میکند، چه میکردی؟» [بیستم شهریورماه 1388]
«تا محراب…»، عنوان سومین پادکست از مجموعهی چهار قسمتی «امیر ِ هدایت» است. این مجموعه صوتی به مناسبت سالروز شهادت مولای متّقیان و امیر عارفان، حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیهالسلام)، از روز هجدهم تا بیست و یکم رمضانالمبارک در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR منتشر میشود.
«قبل از اذان صبح وارد مسجد شد و مردم را که در گوشه و کنار مسجد متفرقاً خوابیده بودند، بیدار کرد؛ اذان گفت و وارد محراب عبادت شد. در وسط نماز، ناگهان فریاد منادی بلند شد: «تهدّمت واللَّه ارکان الهدی»؛ پایههای هدایت ویران شد. حتماً مردمِ آن وقت میفهمیدند که ویران شدن پایههای هدایت یعنی چه؛ اما آنگونه که نقل شده است، منادی پشت سر مفهوم آن جمله را روشن کرد؛ ندا سر داد و صیحه بلند شد که: «قتل علىّ المرتضی». صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین.» [شانزدهم مردادماه 1380]
«تا مسجد…»، عنوان دومین پادکست از مجموعهی چهار قسمتی «امیر ِ هدایت» است. این مجموعه صوتی به مناسبت سالروز شهادت مولای متّقیان و امیر عارفان، حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیهالسلام)، از روز هجدهم تا بیست و یکم رمضانالمبارک در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR منتشر میشود.
«دل امیرالمؤمنین پُر از درد بود. امیرالمؤمنین در دعای معروف کمیل - که انشاء آن حضرت است - خطاب به پروردگار عالم مطالبی را عرض میکند: «الهی و سیّدی و مولای و مالک رقّی». از جمله، این خطاب به گوش و ذهن من، بسیار حسّاس کننده آمد: «یا من الیه شکوت احوالی»؛ ای کسی که من شکایتهای خود را به او میکنم. او به خدا شکایت میکرد؛ دل آن حضرت پُر از درد بود. نگرانی امیرالمؤمنین، هم وضعیت جامعه و مردم بود؛ هم وضعیت مسیر دین و جهتگیری دینی در نظام اسلامىِ تازهپای آن روز بود و هم احساس مسؤولیت سنگین خودِ او. البته امیرالمؤمنین یک هزارم از این مسؤولیت را نیز کم نگذاشت…
آن شب [شب نوزدهم ماه رمضان] در خانه امّکلثوم، آن بزرگوار افطار را به همان کیفیّتی که شنیدهاید، صرف کرد. افطارِ با نان و نمک - یعنی در واقع نان خالی - شیر را از سر سفره برداشت و با نان خالی، آن شب افطار کرد. شب را تا صبح به عبادت گذرانید…» [شانزدهم مردادماه 1380]
«تا صبح…»، عنوان اولین پادکست از مجموعهی چهار قسمتی «امیر ِ هدایت» است. این مجموعه صوتی به مناسبت سالروز شهادت مولای متّقیان و امیر عارفان، حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیهالسلام)، از روز هجدهم تا بیست و یکم رمضانالمبارک در پایگاه اطلاعرسانی khamenei.ir منتشر میشود.
رهبر انقلاب:
در روایتی هست که آنقدر امیرالمؤمنین با دست خودش به دهان یتیمان غذا گذاشت که یک نفر گفت آرزو کردیم کاش ما هم یتیم میشدیم تا امیرالمؤمنین اینطور به ما لطف میکرد! آنقدر ناشناس به خانه فقرا و مساکین و گرفتارها و از راهماندهها سر زد که معروف است بعد از ضربت خوردن آن حضرت، فهمیدند آن انسانِ رحیم چه کسی بوده که می آمده است و او را نمیشناختهاند!10/10/78
Ayatollah Khamenei:
There is a narration which says that #Imam_Ali would give food to the orphans with his own hands so many times that once someone said we wished we were orphaned too so that Imam Ali would indulge us so much! He would pay visits to the poor and the needy and the troubled and the stranded so often and so incognito that it is commonly said that it was only after he was stabbed that they just began to realize who that merciful person who would visit them and they never knew him! 31/12/1999
بازخواني وقايع ناظر به ولايت و امامت علي (ع) قبل و بعد از پيامبر (ص)
اگر علي (ع) هيچ فضيلتي جز نزديکي به پيامبر آخرين نداشت، بايد مورد تکريم بزرگان اين امت مي بود؛ اتفاقي که نيفتاد. علي (ع) سرشار از فضيلت هايي بود که داشتن برخي از آنها براي رستگاري يک ملت هم کافي بود. اذعان به اين امر توسط کساني که خون هاي جاهليت هنوز در رگ هايشان جاري بود. باعث مي شد از دور قدرت خارج و در سايه عدالت علي (ع) نابود شوند. اين شد که برادر و وصي پيامبر (ص) در فشار سياسي بي سابقه اي خانه نشين شد و تا مدت ها فقط نقش يک مشاور را بازي مي کرد؛ مشاوري که مشورت هايش ضمانت اجرايي هم نداشت.
فاميل هايش را دعوت کرده بود تا حرفش را بزند و بگويد از طرف خدا پيامبر شده و براي هدايت مردم مبعوث. حرف هايش را زد و گفت: «کدام يک از شماها به من کمک مي کند؟»
سکوت بود و سکوت که جواني نورس بلند شد.
دوباره گفت.
دوباره همان پسر.
براي بار سوم، باز هم همان پسر.
محمد (ص) نترسيد از نوجواني علي (ع) و محکم و با اعتماد به نفس گفت: «اين پسر، علي (ع)، وصي و جانشين من است به حرف هايش گوش کنيد و از او پيروي کنيد.»
***
در سال نهم هجرت ماجراي جنگ تبوک پيش آمد. پيامبر (ص) در اواخر تابستان که گرماي حجاز سوزان و کشنده مي شد، دستور بسيج عمومي داد. خشکسالي، مسافت طولاني، بيابان خشک و بي آب و علف و ترس از جنگ با روميان باعث شد عده اي از منافقان، کارشکني هايي بکنند و به بهانه هاي مختلف همراه پيامبر (ص) نروند. از طرفي برخلاف تمام مسافرت هاي جنگي ديگر، پيامبر، علي (ع) را همراه خودش نبرد. او را به جاي خودش در مدينه گذاشت تا از شهر و مردم و خانواده پيامبر (ص) مواظبت کند.
اين ماجرا بهانه اي شد براي منافقان تا بگويند علي (ع) از ترس گرما و دوري راه با پيامبر (ص) نرفت. بعضي ديگر هم گفتند: «پيامبر (ص) نخواست علي (ع) همراهش باشد و او را اين طور از خودش دور کرد.»
علي (ع) اين حرف ها را تحمل نکرد، شمشيرش را برداشت و خودش را رساند به رسول خدا (ص) و سپاهش در بيرون مدينه. گفت: «مرا با ماندگان و متخلفان جا گذاشتي؟»
پيامبر (ص) جواب داد: «کار مدينه جز با وجود من يا تو اصلاح نمي شود. خوشحال نيستي که جايگاه تو نسبت به من مثل جايگاه هارون نسبت به موسي (ع) باشد؟»
پيامبر (ص) مي خواست بگويد فقط علي (ع) مي تواند به جاي او بنشيند؛ وقتي او مي خواهد جاي دوري برود.
پيامبر مي خواست بگويد اگر من از ميانتان رفتم، برويد سراغ علي (ع).
***
صفحات: 1· 2
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: لکل شیء زکاة وزکاة الابدان الصیام؛ هرچیزی زکاتی دارد و زکات بدنها روزه است. میزان الحکمه، ج7، ص 3208.
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند: فرض الله الصیام تثبیتا للاخلاص؛ خداوند روزه را برای استواری اخلاص، واجب فرمود. بحارالانوار، ج96، ص 368.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: خدای تبارک و تعالی می فرمایند: روزه از من است و پاداش آن را هم می دهم. اصول کافی، ج4، ص 63.
امام علی علیه السّلام فرمودند: خواب روزه دار، عبادت و سکوتش، تسبیح و دعایش پذیرفته و عملش دو چندان است. دعای روزه دار به هنگام افطار از درگاه خدا رد نمی شود. میزان الحکمه، ج7، ص 3210.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: هر که روزه او را از خوردن غذایی که هوس آن را کند باز دارد، بر خداست که وی را از غذای بهشت سیر کند و از شراب بهشتی بنوشاندش. بحارالانوار، ج40، ص 331.
امام حسن عسکری علیه السّلام فرمودند: در پاسخ به پرسش از علت واجب شدن روزه فرمودند: تا توانگر درد گرسنگی را بچشد و در نتیجه به نیازمند کمک کند. بحارالانوار، ج96، ص 369.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: خواب روزه دار، عبادت و سکوتش، تسبیح و عملش، پذیرفته و دعایش مستجاب است. من لایحضرالفقیه، ج2، ص 76.
امام علی علیه السّلام فرمودند: روزه دوری کردن از حرامهاست، همچنان که مرد از خوردن و آشامیدن خوداری می کند. بحارالانوار، ج96، ص 294.
امام علی علیه السّلام فرمودند: صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام روزه نفس از لذتهاى دنیوى سودمندترین روزه هاست. غرر الحكم، ج 1 ص 416
امام صادق علیه السّلام فرمودند: اذا صمت فلیصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك؛ آنگاه كه روزه مى گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند.(یعنى از گناهان پرهیز كند.) الكافى ج 4 ص 87
زید شحام گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا کسى از پدران شما ماه شعبان را روزه مى گرفتند؟، حضرت فرمودند: نَعَمْ أنَّهُ کانَ آبائى یَصُومُونَهُ وَ أنَا أصُومُهُ، وَ آمُرُ شیعَتى بِصَوْمِهِ؛ آرى، پدرانم آن ماه را روزه مى گرفتند، من هم روزه مى گیرم، و شیعیانم را هم به روزه آن فرمان مى دهم. [وسائل الشیعه 7: 377 ح 32]
از امام حسین علیه السلام سؤال شد: چرا خداوند روزه را بر بندگانش واجب کرد؟ حضرت فرمودند: لِیَجِدَ الْغَنىُّ مَسَّ الْجُوعِ فَیَعُودَ بِالْفَضْلِ عَلَى المَساکینَ؛ براى این که ثروتمند سختى گرسنگى را بچشد و در نتیجه از زیادى ثروتش به بیچارگان کمک کند. [موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام، ص 692، ح 759.]
امام سجاد علیه السّلام فرمودند: صَومُ الإعتکاف واجبٌ؛ روزه گرفتن (در) اعتکاف واجب است. الکافي/ ج4/ ص 83
امام علی علیه السلام فرمودند : حُبِّبَ إلَیَّ الصَّومُ بِالصَّیفِ؛ روزه در تابستان، نزد من محبوب است. مستدرک الوسایل، ج 7، ص 505
امام صادق علیه السلام فرمودند: لاَ فْطارُکَ فى مَنْزِلِ اخیکَ افْضَلُ مِنْ صِیامِکَ سَبْعینَ ضِعْفا؛ اگر افطارى روزه ات را در منزل برادر - مؤ منت -، انجام بدهى ثوابش هفتاد برابر اصل روزه است . من لایَحضره الفقیه : ج 2 ص 51 ح 13.
امام صادق علیه السلام فرمودند: إذا افْطَرَ الرَّجُلُ عَلَى الْما الْفاتِرِ نَقى کَبِدُهُ، وَ غَسَلَ الذُّنُوبَ مِنَ الْقَلْبِ، وَ قَوىَّ الْبَصَرَ وَالْحَدَقَ؛ چنانچه انسان روزه خود را با آب جوش افطار نماید کبدش پاک و سالم باقى مى ماند، و قلبش از کدورت ها تمیز و نور چشمش قوى و روشن مى گردد. وسائل الشیعه : ج 10 ص 157 ح 3.
امام مهدی علیه السلام فرمودند: فیمَنْ أفْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضان مُتَعَمِّداً بِجِماع مُحَرَّم اَوْ طَعام مُحَرَّم عَلَیْهِ: إنَّ عَلَیْهِ ثَلاثُ کَفّارات؛ کسی که روزه ماه رمضان را عمداً با چیز یا کار حرامی افطار - و باطل - نماید، هر سه نوع کفّاره (60 روزه، اطعام 60 مسکین، آزادی یک بنده) بر او واجب می شود. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 74
بالاترين جهاد امام علي عليه السلام که بايد آن را «جهاد اعظم»ناميد، جهاد بيست و پنج ساله آن حضرت پس از رحلت رسول خدا صلي الله عليه و اله ، با دنيا پرستان و جاه طلبان در لباس اسلام و پوشش مسلماني و صحابي پيامبراکرم صلي الله عليه و اله، بود که هدفشان بازگرداندن جاهليت و ريشه کن کردن اسلام بود و بالطبع مردم تازه مسلمان که هنوز نهال اسلام و توحيد در سرزمين وجودشان ريشه نگرفته و در عمق جانشان نشسته بود که با تنش و چالش در مظهر آن که خلافت باشد از اصل اسلام دست مي شستند و به جاهليت باز مي گشتند.
لذا اميرمؤمنان عليه السلام به خاطر حفظ اسلام و مصلحت مسلمين نه تنها با خلفاء درگير نشد و سکوت کرد بلکه آنچه از خيرخواهي و ارشاد بود مضايقه نفرمود.
اين صبر و سکوت از دوجهت سنگين و شکننده بود: يکي آنکه امام عليه السلام خلأعظيم شرايط رهبري را در پوشنده لباس خلافت مي ديد و خطر آنها را که مدعي ادامه رسالت نبوي در سير انسان وجامعه به کمال مطلوب بود، احساس مي کرد، و ديگر آنکه شرايط کامل رهبري که در رأس آن فرمان خداوند و تعيين و تصريح پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله در موارد متعدد من جمله در غدير خم بود در خود مي ديد و آن را مسؤوليتي الهي و وظيفه اي شرعي مي دانست ولي متأسفانه دستهايش بسته و جامعه که در قفس تهديد و تطميع افتاده و فضاي توطئه و جوّ مسموم نفاق حاکم گرديده، زمينه و آمادگي را به کلي منتفي ساخته بود.
با توجه به اين موقعيت و تضادّ، که هر دو سوي ان در بردارنده ضررها و خطرهاي زيادي بود، دورنماي آن جهاد عظيم ترسيم مي گردد.
اگر غير از علي هر کس ديگر بود اساس اسلام متزلزل و نابود مي شد، اين جهاد اعظم امام بود که در سايه عنايات الهي توانست کشتي متلاطم اسلام را به ساحل نجات برساند، و زمينه اي فراهم سازد که امروزه در دنيا بيش از يک ميليارد و نيم مسلمان جبهه گسترده و نيرومندي را تشکيل داده و انقلاب اسلامي ايران که همان اسلام ناب محمدي است سياست دنيا را تحت الشعاع خود قرار داده و قدرتي مافوق همه قدرتهاي مادي بودجود آورده که نمونه آن پيروزي در دفاع مقدس هشت ساله بود که محققان از مورخان معاصر بدان اعتراف دارند. گر چه امپرياليسم خبري و مزدوران رسانه اي و خبرگزاري هاي صهيونيستي که متأسفانه حوزه اطلاعات و اخبار بين المللي را در تيره خود گرفته اند آن را مخفي کرده و به سکوت و يا تحريف آن پرداخته اند. اما عاقلان دانند که اين اسلام بود که برکفر جهاني پيروز شد.
صفحات: 1· 2
«انسان کامل»،عنواني است که از ديرباز مورد توجه بوده و نه تنها انديشمندان و فلاسفه در اين وادي وارد شده و کتابهايي نوشته اند بلکه براي عموم مردم هم جاذبه زيادي داشته است و با اينکه صنعت و علوم هر روزه کشف و اختراع تازه اي مي آفرينند و لوازم و ابزار جديدي در اختيار مي گذارند ولي همچنان انسانها هر جا که با خود خلوت کنند و از اسارت وسايل و ابزار برهند و مجال انديشه و بازگشت به خويشتن خويش را دريابند، در جاذبه اين آرمان قرار گرفته و دوست مي دارند که اگر بدان جايگاه رفيع نرسيده لااقل سيماي او را به تماشا بنشينند و از حال و هواي او برخوردار گردند.
راستي انسان کامل کيست و چه صفات و خصوصياتي را داراست؟
کمال انسان در چيست؟
بجز مکتب «ماترياليسم»که اصولاً از انسان تعريف ديگري دارد، عموم مکاتب بشري مانند«بودا»،«يوگا»،«بهاکتي»از هند باستان و «لائوتسه»،«کنفوسيوس»از چين باستان و «افلاطون»و«ارسطو»از يونان باستان و «اپيکور»،«رواقيون»از يونان و روم، تا «اومانيسم»و«اگزيستانسياليسم»(1)اعتراف دارند که کمال انسان در وراي «خور و خواب و خشم و شهوت»است، و از همه بالاتر در منظر اديان الهي بويژه اسلام، کمال آدمي از اين زاويه نگريسته مي شود، و اميرالمؤمنين علي عليه السلام در بيش از يکصد و چهل مورد در اين رابطه سخن ايراد فرموده است.(2)
در اين مقاله مشخصات انسان کامل در سه عنوان ذيل خلاصه مي شود:
1ـ تقوي «انّ اکرمکم عند الله اتقيکم»
حاکميت هدايت و فرمان الهي در وجود آدمي که گفتار و کردار نيکو، خدمتگزاري و خيررساني، راستي و درستي، بلند نظري و آينده نگري را در پي دارد.(3)
2ـ علم «هل يستوي الذين يعلمون و الذين لا يعلمون»
آگاهي و دانش از علوم و معارف سعادت بخش و راهگشا.
3ـ جهاد«فضّل الله المجاهدين علي القاعدين اجراً عظيما»
دفاع از پاکي و عزت و شرافت و ايستادگي در برابر باطل، ظلم و فساد
محصول اين سه رکن، ايجاد جامعه برتر انساني و عدالت اجتماعي است و جامعه انساني بدون تقوي، علم و جهاد هرگز تحقق نخواهد يافت.
البته کمال انساني داراي مراتب و درجات مختلف است و افرادي بالنسبه از آن برخوردار بوده اند ولي آنچه مهم و مورد نظر است انسانهايي هستند که به اوج اين کمال دست يافته و در قله آن قرار گرفته اند و در نتيجه الگو و مربّي انسانها در راه رسيدن به کمال مي باشند.
اميرالمؤمنين عليه السلام نمونه عالي انسان کامل است که در آن سه ويژگي(تقوي ، علم و جهاد)سرامد روزگار بود، و در طول عمر پربرکت خود به ويژه دوران زمامداري آن را به اوج خود رساند. بطوري که محصول آن يعني عدالت اجتماعي در تاريخ ضرب المثل شد.
صفحات: 1· 2
محدث گرانقدر مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان به نقل از شيخ كفعمى مؤلف كتاب بلد الامين دعایی را نقل كرده و گفته: اين دعا را مقاتل بن سليمان از امام زین العابدین علیه السلام روايت كرده و گفته: هركه اين دعا را (برای رفع گرفتاری و مشکلات) صد مرتبه بخواند و دعايش اجابت نشود، پس مقاتل را لعنت كند و آن دعا اين است:
«إِلَهِي كَيْفَ أَدْعُوكَ وَ أَنَا أَنَا وَ كَيْفَ أَقْطَعُ رَجَائِي مِنْكَ وَ أَنْتَ أَنْتَ إِلَهِي إِذَا لَمْ أَسْأَلْكَ فَتُعْطِيَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي إِلَهِي إِذَا لَمْ أَدْعُكَ فَتَسْتَجِيبَ لِي فَمَنْ ذَا الَّذِي أَدْعُوهُ فَيَسْتَجِيبُ لِي إِلَهِي إِذَا لَمْ أَتَضَرَّعْ إِلَيْكَ فَتَرْحَمَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي أَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ فَيَرْحَمُنِي إِلَهِي فَكَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلامُ وَ نَجَّيْتَهُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُنَجِّيَنِي مِمَّا أَنَا فِيهِ وَ تُفَرِّجَ عَنِّي فَرَجا عَاجِلا غَيْرَ آجِلٍ بِفَضْلِكَ وَ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
ترجمه دعا: «خدايا چگونه تو را بخوانم و حال آنكه من منم، و چگونه اميدم را از تو قطع كنم و حال آنكه تو تويى، خدايا! آنگاه كه از تو نخواهم، به من عطا می كنى پس كيست كه از او درخواست عطا كنم؟ خدايا! آنگاه كه تو را نخوانم مرا اجابت می كنى، پس كيست كه او را بخوانم تا اجابتم كند؟، خدايا! آنگاه كه به سوى تو زارى نكنم به من مهر آورى، پس كيست كه به جانب او زارى كنم تا به من مهر آورد؟ خدايا! چنان كه دريا را براى موسى (درود خدا بر او) شكافتى و نجاتش دادى، از تو درخواست مىكنم بر محمّد و خاندانش درود فرستى و از آنچه در آن گرفتارم مرا رهايى بخشى، و بر من گشايش دهى گشايشى فورى نه دير، به فضل و مهربانىات، اى مهربانترين مهربانان.»
توضیح: این که مقاتل گفته اگر اجابت نشد او را لعنت کنید، ظاهرا سخن اوست و نه امام زین العابدین علیه السلام و این بدان معناست که مقاتل از تجربه شخصی خود در مورد تاثیر این دعا سخن می گوید. البته باید توجه داشت که به گفته امیرالمؤمنین علیه السلام «إنّ كرم اللّه سبحانه لا ينقض حكمته فلذلك لا يقع الإجابة في كلّ دعوة» (کرم و بخشش خداوند حکمتش را نقض نمی کند لذا هر دعایی را از بندگان /حتی اگر در باطن و نهایت کار به ضرر دنیا یا آخرت بنده باشد/ اجابت نمی کند).
بنا بر این بر آورده شدن هر حاجتی بر اساس این دعا یا ادعیه دیگر غیر معقول است با این وجود برخی از دعاها ممکن است تاثیر ويژه و یا فوری تری داشته باشند و به اصطلاح مجرّب و آزموده باشند که دعای مقاتل یکی از این دعاها است.
قال الصادق عليه السلام : ان من تمام الصوم اعطاء الزكاة يعني الفطرة كما ان الصلوة علي النبي (صلي الله عليه و آله) من تمام الصلوة. تكميل روزه به پرداخت زكاة يعني فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر (صلي الله عليه و آله) كمال نماز است.
عن فضيل بن يسار قال: كان ابو جعفر (عليه السلام) اذا كان ليلة احدي و عشرين و ليلة ثلاث و عشرين اخذ في الدعا حتي يزول الليل فاذا زال الليل صلي. فضيل بن يسار گويد: امام باقر (عليه السلام) در شب بيست و يكم و بيستسوم ماه رمضان مشغول دعا ميشد تا شب بسر آيد و آنگاه كه شب به پايان ميرسيد نماز صبح را ميخواند.
قال الصادق عليه السلام : التقدير في ليلة تسعة عشر و الابرام في ليلة احدي و عشرين و الامضاء في ليلة ثلاث و عشرين. برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام ميگيرد و تصويب آن در شب بيست ويكم و تنفيذ آن در شب بيستسوم.
امام صادق عليه السلام : قال لابي عبد الله عليه السلام كيف تكون ليلة القدر خيرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فيها خير من العمل في الف شهر ليس فيها ليلة القدر. از امام صادق (عليه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ حضرت فرمود: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است.
قال الصادق عليه السلام : راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الي السنة. آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته ميشود.
قال الرضا عليه السلام : من قرا في شهر رمضان اية من كتاب الله كان كمن ختم القران في غيره من الشهور. هر كس ماه رمضان يك آيه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اينست كه درماههاي ديگر تمام قرآن را بخواند.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : لو يعلم العبد ما في رمضان لود ان يكون رمضان السنة اگر بنده «خدا» ميدانست كه در ماه رمضان چيست [چه بركتي وجود دارد] دوست ميداشت كه تمام سال، رمضان باشد.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : ان ابواب السماء تفتح في اول ليلة من شهر رمضان و لا تغلق الي اخر ليلة منه درهاي آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده ميشود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : … و هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار. رمضان ماهي است كه ابتدايش رحمت است و ميانهاش مغفرت و پايانش آزادي از آتش جهنم.
قال اميرالمومنين عليه السلام : شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهري رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
قال الصادق عليه السلام : من افطر يوما من شهر رمضان خرج روح الايمان منه هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا ميشود
قال الكاظم عليه السلام : فطرك اخاك الصائم خير من صيامك. افطاري دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبي) بهتر است.
قال الصادق عليه السلام : من فطر صائما فله مثل اجره هر كس روزه داري را افطار دهد، براي او هم مثل اجر روزه دار است.
امام صادق عليه السلام : من صام ثلاثة ايام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان كتب الله له صوم شهرين متتابعين. هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه دو ماه پي در پي را برايش محسوب ميكند.
قال الكاظم عليه السلام : رجب نهر في الجنه اشد بياضا من اللبن و احلي من العسل فمن صام يوما من رجب سقاه الله من ذلك النهر. رجب نام نهري است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرينتر هركس يك روز از ماه رجب را روزه بگيرد خداوند از آن نهر به او مينوشاند.
قال الصادق عليه السلام : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلك صيام ثلاثة ايام من كل شهر. هر كس كار نيكي انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه است.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : الشتاء ربيع المومن يطول فيه ليله فيستعين به علي قيامه و يقصر فيه نهاره فيستعين به علي صيامه. زمستان بهار مومن است از شبهاي طولانياش براي شب زندهداري واز روزهاي كوتاهش براي روزه داري بهره ميگيرد.
قال الكاظم عليه السلام : دعوة الصائم تستجاب عند افطاره دعاي شخص روزهدار هنگام افطار مستجاب ميشود.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : ان للجنة بابا يدعي الريان لا يدخل منه الا الصائمون. براي بهشت دري استبنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد ميشوند.
قال الصادق عليه السلام : للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه براي روزه دار دو سرور و خوشحالي است: 1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قيامت)
قال الصادق عليه السلام : من صام لله عزوجل يوما في شدة الحر فاصابه ظما و كل الله به الف ملك يمسحون وجهه و يبشرونه حتي اذا افطر. هر كس كه در روز بسيار گرم براي خدا روزه بگيرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را ميگمارد تا دستبه چهره او بكشند و او را بشارت دهند تا هنگامي كه افطار كند.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : طوبي لمن ظما او جاع لله اولئك الذين يشبعون يوم القيامة خوشا بحال كساني كه براي خدا گرسنه و تشنه شدهاند اينان در روز قيامتسير ميشوند.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : من منعه الصوم من طعام يشتهيه كان حقا علي الله ان يطعمه من طعام الجنة و يسقيه من شرابها. كسي كه روزه او را از غذاهاي مورد علاقهاش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاي بهشتي بخورانند و از شرابهاي بهشتي به او بنوشاند.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : قال الله تعالي الصوم لي و انا اجزي به روزه براي من است و من پاداش آن را ميدهم.
قال الصادق عليه السلام : صدقه درهم افضل من صيام يوم. يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبي برتر و والاتر است.
قال الصادق عليه السلام : عن الصادق عليه السلام في قول الله عزوجل «واستعينوا بالصبر و الصلوة» قال: الصبر الصوم. امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
قال اميرالمومنين عليه السلام : كم من صائم ليس له من صيامه الا الجوع و الظما و كم من قائم ليس له من قيامه الا السهر و العناء. چه بسا روزهداري كه از روزهاش جز گرسنگي و تشنگي بهرهاي ندارد و چه بسا شب زندهداري كه از نمازش جز بيخوابي و سختي سودي نميبرد.
قال الباقر عليه السلام : لا صيام لمن عصي الامام و لا صيام لعبد ابق حتي يرجع و لا صيام لامراة ناشزة حتي تتوب و لاصيام لولد عاق حتي يبر. روزه اين افراد كامل نيست: 1 - كسي كه امام (رهبر) را نافرماني كند. 2 - بنده فراري تا زماني كه برگردد. 3 - زني كه اطاعتشوهر نكرده تا اينكه توبه كند. 4 - فرزندي كه نافرمان شده تا اينكه فرمانبردار شود.
عن فاطمه الزهرا سلام الله عليها : ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه. رزهداري كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزهاش به چه كارش خواهد آمد.
قال الصادق عليه السلام : اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك. آنگاه كه روزه ميگيري بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزهدار باشند.
قال اميرالمومنين عليه السلام : صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن. روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.
قال اميرالمومنين عليه السلام : الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب. روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردني و نوشيدني پرهيز ميكند.
قال اميرالمومنين عليه السلام :
صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام.
روزه نفس از لذتهاي دنيوي سودمندترين روزههاست.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : الصوم في الحر جهاد. روزه گرفتن در گرما، جهاد است. 7 8- روزه نفس
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : الصوم جنة من النار. روزه سپر آتش (جهنم) است.
قال رسول الله صلي الله عليه و آله : لكل شيئي زكاة و زكاة الابدان الصيام. براي هر چيزي زكاتي است و زكات بدنها روزه است.
قال الرضا عليه السلام : انما امروا بالصوم لكي يعرفوا الم الجوع و العطش فيستدلوا علي فقر الاخر. مردم به انجام روزه امر شدهاند تا درد گرسنگي و تشنگي را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگي آخرت را بيابند.
قال اميرالمومنين عليه السلام : فرض الله الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.
قال الصادق عليه السلام : انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير. خداوند روزه را واجب كرده تا بدين وسيله دارا و ندار (غني و فقير) مساوي گردند.
قال الباقر عليه السلام : بني الاسلام علي خمسة اشياء، علي الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولايه. اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت (رهبري اسلامي).
امام علی علیه السّلام فرمودند:
صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِكرِ فِی الآثامِ أفضَلُ مِن صِیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعامِ
روزه دل ، اندیشیدن به گناهان ، برتر است از روزه شكم ؛ یعنى غذا خوردن؛ میزان الحكمه ، ح 10948
امام حسن علیه السّلام فرمودند:
إنَّ اللَّهَ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضماراً لِخَلقِهِ فَیستَبِقونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ؛
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه اى براى آفریدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از یکدیگر پیشى گیرند. بحارالأنوار ، ج 75، ص 110
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند:
إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولا تُغلَقُ إلى آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ؛
درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى شود و تا آخرین شب این ماه بسته نمى شود النوادر، ص 246
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
إنَّ الشَّقِی حَقَّ الشَّقِی مَن خَرَجَ مِنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم یغفَر ذُنوبُهُ ؛
بدبخت واقعى كسى است كه این ماه(رمضان) را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزیده نشود. میزان الحكمه ، ح 7458
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
إذا أحَبَّ أحدُكُم أن يُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلْيَقرَأْ القرآنَ ؛
هر گاه فــردى از شما دوست داشته باشد كه با پروردگارش سخن بگويد ، قرآن بخواند . كنز العمّال : 2257 منتخب ميزان الحكمه : 460
پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
إنَّما سُمِّيَ الرَّمَضانُ لأِنَّهُ يُرمِضُ الذُّنُوبَ ؛
رمضان ، رمضان ناميده شد؛ زيرا گناهان را مى سوزاند . ميزان الحكمه ، ح 7441
پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
الصَّومُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ ؛
روزه سپرى است در برابر آتش . بحار الأنوار ، ج 4 ، ص 62
پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
لِكُلِّ شَى ءٍ زَكاةٌ و زَكاةُ الأبدانِ الصِّيامُ ؛
براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدن ها روزه دارى است . الكافى ، ج 4، ص 62
پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
صُومُوا تَصِحّوا ؛
روزه بگيريد تا تن درست باشيد . الدعوات ، ص 76
پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
أَكثِرُوا فيهِ (شَهرِ رَمَضانَ) مِن تِلاوَةِ القُرآنِ ؛
در ماه رمضان ، قرآن بسيار تلاوت كنيد . فضائل الأشهر الثلاثه ، ص 95
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
لاتَغفُل عَن قِراءَةِ القُرآنِ ، فَإنَّ القُرآنَ يُحيِي القَلبَ و يَنهى عَنِ الفحشاءِ و المُنكَرِ و البَغيِ ؛
از خواندن قرآن غافل مشو ؛ زيرا قرآن دل را زنده مى كند و از فحشا و زشت كارى و ستم باز مى دارد . ميزان الحكمه ، ح 16503
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
إنَّ اللّه يَقولُ كُلَّ لَيلَةٍ مِن هذَا الشَّهرِ: وَ عِزَّتي و جَلالي لَقَد أمَرتُ مَلائِكَتي بِفَتحِ أبوابِ سَماواتٍ لِلدّاعِينَ مِن عِبادي و إمائي ؛
خداوند در هر شبِ ماه رمضان مى گويد: «به عزّت و جلالم سوگند ، به فرشتگان فرمان داده ام درهاى آسمان ها را بر روى بندگان دعا كننده من بگشايند» . فضائل الأشهر الثلاثة ، ص 99
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
هُوَ شَهرُ الإستِغفارِ و هُوَ شَهرُ الصِّيامِ و هُوَ شَهرُ الدُّعاءِ ؛
ماه رمضان ماه استغفار، ماه روزه و ماه دعا است . فضائل الأشهر الثلاثة ، ص 117
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
. . أقبَلَ إلَيكُم شَهرُ اللّه . . إنَّ أنفُسَكُم مَرهُونَةٌ بِأعمالِكُم فَفُكُّوها بِاستِغفارِكُم . . ؛
ماه خدا به سوى شما روى آورده است . . . جان شما در گرو اعمال شما است ؛ پس آن را با استغفار آزاد كنيد . عيون أخبار الرّضاعليه السلام ، ج 2 ، ص 265
پيامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
و دُعاؤُكُم فيهِ مُستَجابٌ ؛
دعاى شما در اين ماه(رمضان) به اجابت مى رسد . الأمالى ، صدوق ، ص 154
امام على علیه السّلام فرمودند:
عَلَيكُم في شَهرِ رَمَضانَ بِكَثرَةِ الاِستِغفارِ و الدُّعاءِ ؛
بر شما باد در ماه رمضان به بسيارىِ استغفار و دعا . الكافى ، ج 4 ، ص 88
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ (عليه السلام) إذا كانَ شَهرُ رَمَضانَ لَم يَتَكَلَّم إلاّ بِالدُّعاءِ و التَّسبيحِ و الاِستِغفارِ و التَّكبيرِ ؛
امام سجّاد (عليه السلام) در ماه رمضان جز به دعا و تسبيح و استغفار و تكبير لب نمى گشود . الكافى ، ج 4 ، ص 88
عربی كه صورتش خیلی زشت و قبیح منظر بود سر سفره امام حسن مجتبی آمد و از روی حرص تمام غذا را خورد و تمام كرد. امام حسن علیه السلام كه كرامتش برای همه معلوم بوده از غذا خوردن عرب خوشش آمد و شاد شد و در وسط غذا از او پرسید: تو عیال داری یا مجردی ؟ گفت : عیالمندم ، فرمود: چند فرزند داری ؟ گفت : هشت دختر دارم كه من به شكل از همه زیباترم ، اما ایشان از من پرخورترند. امام تبسم فرمود: و او را ده هزار درهم انعام دادند و فرمودند: این قسمت تو و زوجه ات و هشت دخترت باشد.
روزی معاویه به امام حسن (علیه السلام) گفت : من از تو بهترم امام فرمود: چرا؟ او گفت : بخاطر اینكه مردم دور من اجتماع كرده اند.
امام فرمود: هیهات ، هیهات (چقدر این سخن تو دور از حقیقت است) ای فرزند جگر خوار! آنان كه به دور تو جمع شده اند دو دسته اند:
1 - از روی زور و اجبار، در دور تواند
2 - از روی آزادی و اختیار، دسته اول بر اساس فرموده خداوند در قرآن معذورند.
اما دسته دوم ، گنهكارند و از فرمان خدا نافرمانی كرده اند. حاشا كه من به تو بگویم : من بهتر از تو هستم زیرا در تو خوبی نیست تا من خوب تر از تو باشم ، ولی بدان كه خداوند مرا از صفات پست دور ساخته و تو را از صفات نیك انسانی دور ساخته است .
طاغوت شكن
پس از شهادت امام علی (علیه السلام) معاویه كم كم بر همه جهان اسلام مسلط شد، روزی با دارو دسته خود به كوفه آمد، طرفدارانش به او گفتند: حسن بن علی(علیه السلام) در نظر مردم كوفه بسیار محترم و محبوب است ، خوب است شما به منبر بروی و در و خطبه خود كاری كنی كه آن حضرت از چشم مردم بیفتد. امام حسن (علیه السلام) از جریان آگاه شد، در مسجد پیش دستی كرد و قبل از سخنرانی معاویه برخاست و خطاب به مردم كرد و فرمود: ای مردم آیا اگر شما همه جهان را بگردید كسی را غیر از من و برادرم حسین (علیه السلام) می یابید كه جدش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) باشد؟ ما برای حفظ خونهای مردم دست از جنگ كشیدیم و حكومت در دست این طاغوت - اشاره به معاویه - قرار گرفت و این جز فتنه ای تا وقتش نمی یابم . معاویه گفت : منظورت چیست ؟
امام حسن (علیه السلام) فرمود: منظورم همان است كه خدا خواسته است . معاویه به خشم آمد و بالای منبر رفت و در خطبه خود از علی (علیه السلام) و آل علی (علیه السلام) بدگویی كرد. امام حسن (علیه السلام) از پای منبر برخاست و خطاب به معاویه فرمود: ای فرزند زن جگر خواره آیا امیرمؤ منان(علیه السلام) را سبب می كنی به او ناسزا می گویی با اینكه پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: كسی كه به علی (علیه السلام) ناسزا بگوید به خدا ناسزا گفته و خداوند چنین فردی را تا ابد وارد دوزخ می كند. آنگاه امام از روی بی اعتنایی به معاویه پشت كرد و به طرف منزل آمد و دیگر به آنجا برنگشت.
قالَ(علیه السلام): أكْیَسُ الْكَیِّسِ التُّقى، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْكَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ.(41) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: زیركترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزكار میباشد; أحمق و نادان ترین افراد، كسى است كه تبهكار و اهل معصیت باشد; گرامیترین و باشخصیّت ترین افراد، آن كسى است كه به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان، كمك نماید.
قالَ(علیه السلام): وَ اعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأنَّكَ تَعیشُ أبَداً، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأنّكَ تَمُوتُ غدَاً.(40) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: در دنیا ـ از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و… ـ چنان برنامه ریزى كن مثل آن كه میخواهى همیشه دوام داشته باشى، و نسبت به آخرت به نوعى حركت و كار كن مثل این كه فردا خواهى مُرد.
قالَ(علیه السلام): إنَّ الدُّنْیا فى حَلالِها حِسابٌ، وَ فى حَرامِها عِقابٌ، وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَةِ المیتَةِ، خُذْمِنْها مایَكْفیكَ.(39) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: چیزهاى دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسى میشود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت. پس باید دنیا (و موجوداتش) را همچون میته و مردارى بشناسى كه به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده كنى.
قالَ(علیه السلام): لَقَضاءُ حاجَةِ أخ لى فِى اللّهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِكافِ شَهْر.(38) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشكل دوست و برادر، از یك ماه اعتكاف، در مسجد ـ و عبادت مستحبّى، نزد من ـ بهتر و محبوب تر است.
قالَ(علیه السلام): أللُؤْمُ أنْ لا تَشْكُرَ النِّعْمَةَ.(37) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: از علائم پستى شخص، شكر نكردن از ولى نعمت است.
قالَ(علیه السلام): ألْمِزاحُ یَأْكُلُ الْهَیْبَةَ، وَ قَدْ أكْثَرَ مِنَ الْهَیْبَةِ الصّامِت.(36) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:مزاح و شوخى ـ هاى زیاد و بیجا ـ شخصیّت و وقار انسان را از بین میبرد، و چه بسا افراد ساكت داراى شخصیّت و وقار عظیمی میباشند.
قالَ(علیه السلام): إنَّ الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ، وَ شِفاءُ الصُّدُورِ، فَیَجِلْ جالَ بَصَرُهُ، وَ لْیَلْجَمُ الصِّفّةَ قَلْبِهِ، فَإنَّ التَّفْكیرَ حَیاةُ الْقَلْبِ الْبَصیرِ، كَما یَمْشی الْمُسْتَنیرُ فىِ الظُّلُماتِ بِالنُّورِ.(35) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: همانا در قرآن چراغهاى روشنائى بخش; و شفا بخش دردها و گرفتارى هاى درونى وجود دارد، پس كسى كه (خود را) با قرآن جلى دهد چشمانش قوى و روشن میگردد; و قلب و درون خویش را صفا خواهد داد، چون كه تفكّر و اندیشه (در قرآن سبب) حیات قلبِ آگاه میباشد، همچنان كه شخص روشن دل در تاریكى ها به وسیله نور چراغ حركت مینماید و راه میرود.
قالَ(علیه السلام): إنّما یُجْزى الْعِبادُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ.(34) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درك و شعورشان مجازات میشوند.
قالَ(علیه السلام): مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.(33) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود:كسى كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد و نسبت به آنها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است.
قالَ(علیه السلام): إنّ الْحِلْمَ زینَةٌ، وَ الْوَفاءَ مُرُوَّةٌ، وَ الْعَجَلةَ سَفَهٌ.(32) امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: صبر و شكیبائى زینت شخص، وفاى به عهد علامت جوانمردى، و عجله و شتابزدگى (در كارها بدون اندیشه) دلیل بى خردى میباشد.
امام حسن علیه السلام دوستی شوخ طبع داشت . روزی به خدمت او رسید. امام علیه السلام فرمود: شب را چگونه صبح كردی ؟ او در جواب گفت : یابن رسول اللّه ! شب را بر خلاف رضای خود و خدا و شیطان به صبح آوردم . امام علیه السلام خندید و فرمود چگونه ؟ عرض كرد: خدای عزوجل دوست دارد كه او را اطاعت كنم و مرتكب معصیت او نشوم و من چنین نیستم و شیطان دوست دارد معصیت خدا كنم و او را اطاعت نكنم و این چنین هم نیستم و خودم دوست دارم هرگز نمیرم و این گونه نمی باشم . از این داستان استفاده می شود كه امام علیه السلام با همه ابهت و بزرگی كه داشتند به گونه ای با دیگران برخورد می كردند كه آنها براحتی در محضر او بلكه با خود او شوخی می كردند و حضرت گوش می دادند و می خندیدند.