مدرسه علمیه الزهرا (س)  نصر تهران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

 فاطمه معصومه (س) كيست ؟

20 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

به مناسبت وفات حضرت معصومه.س.
فاطمه معصومه (س) كيست ؟
نام شريف آن بزرگوار فاطمه و القاب ايشان ” معصومه” ، ” كريمه اهل بيت” ، ” ستّي” ، و ” فاطمه كبري” است.پدرش حضرت موسي بن جعفر (ع) و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا (ع) است.(1)
از ولادت تا هجرت :
آن حضرت اوّل ذي القعده سال 173هـ . ق در مدينه منوّره به دنيا آمد. و در سنّ28 سالگي در روز دهم(2)يا دوازدهم (3)ربيع الثاني سال 201هـ . ق در شهر قم از دنيا رفت.
سفر مقدّس به شهر مقدّس :
در سال 201 هـ . ق ، يك سال پس از سفر تبعيدگونه حضرت رضا (ع) به شهر ” مرو” حضرت فاطمه معصومه (س) همراه عدّه اي از برادران خود براي ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهي ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند، ولي در آنجا عده اي از مخالفين اهل بيت با مأموران حكومتي همراهي نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند كه عدّه اي از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند.(4)حضرت در حالي كه از غم و حزن بسيار مريضه بود با احساس نا امني در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد ، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود:” شهر قم مركز شيعيان ما مي باشد” ؛ (5)سپس حضرت به طرف قم حركت نمود. بزرگان قم وقتي از اين خبر مسرّت بخش مطّلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالي كه ” موسي بن الخزرج ” بزرگ خاندان ” اشعري” زمام شتر آن مكرّمه را به دوش مي كشيد ؛ ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدّس شد و در منزل شخصي ” موسي بن خزرج ” اجلال نزول فرمود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدّت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاي عمر پر بركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهي به پايان رساند.
غروب مهتاب در شهر ستارگان :
سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ، از اجلال نزول كوكب ولايت و توفيق زيارت بانويي از تبار فاطمه اطهر ، با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت ، مبدّل به دنيايي از حزن و اندوه شد ، و اين غروب غم انگيز عاشقان امامت و ولايت را در سوك و عزا نشاند. در رابطه با علّت مريضي نابهنگام حضرت و مرگ زود رس آن بزرگوار گفته شده است كه زني در شهر ساوه ايشان را مسموم نمود كه اين مطلب با توجه به درگيري دشمنان اهل بيت با همراهان حضرت و شهادت عده اي از آنها “‌در ساوه” و جوّ نامساعد آن شهر و حركت نابهنگام آن بزرگوار در حال مريضي به سوي شهر قم ، مطلبي قابل قبول مي تواند با شد. آري آن حضرت كه مي رفت زينب وار با سفر پر بركتش سند گويايي بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير مأموني باشد، و همانند قهرمان كربلا پيام آور خون سرخ برادري باشد كه اين بار مزّورانه به قتلگاه (بني عباس ) برده مي شد ، ناگاه تقدير الهي بر اين شد كه مرقد آن بزرگ حامي خط ولايت و امامت براي هميشه تاريخ ، فريادگر مبارزه با ظلم و بي عدالتي ستم پيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيّع علوي در طول قرون و اعصار باشد.
مراسم دفن :
بعد از وفات شفيعه روز جزا آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند ، سپس به سوي قبرستان ” بابلان” تشييع كردند ولي به هنگام دفن آن بزرگوار ” به خاطر نبودن محرم ” ” آل سعد” دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردي به نام” قادر” اين كار را انجام دهد. ولي قادر و حتّي بزرگان و صلحا ، شيعه قم هم ، لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند ؛‌چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن ” آن پيرمرد صالح ” بودند ، كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از جانب ريگزار به سوي آنان مي آيند و قتي نزديك جنازه رسيدند ، پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا را در داخل سردابي ” كه از قبل آماده شده بود ” دفن كردند و بدون اينكه با كسي تكلّمي نمايند ، سوار شده و رفتند ، و كسي هم آنها را نشناخت (6). به قول يكي از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار ، امامان معصومي باشند كه براي اين امر مهم ّ به قم آمدند.(7) پس از پايان رسيدن مراسم دفن ، موسي بن الخزرج سايباني از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زماني كه حضرت زينب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبّه اي آجري بر آن مرقد مطهّر بنا كرد.(8) و بدين سان تربت پاك آن بانوي بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت (ع) و دارالشّفاي دلسوختگان عا شق ولايت و امامت شد.
پی نوشتها:
(1) دلائل الامامه , ص 309 .
(2) وسيله المعصوميّه , ص 65 به نقل از نزههالابرار.
(3) مستدرك سفينه البحار , ج 8 , ص 257.
(4) زندگاني حضرت معصومه , مهدي منصوري , ص 14 ( به نقل از رياض الانساب , تأليف ملك الكتّاب شيرازي).
(5)درياي سخن , سقازاده تبريزي , نقل از وديعه آل محمّد , محمد صادق انصاري , ص 12.
(6) تاريخ قديم قم , ص 214.
(7) آيه الله فاضل لنكراني ” دام ظله".
(8) سفينه البحار , ج 2 , ص 376 .

 نظر دهید »

به مناسبت میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی.ع.

14 دی 1395 توسط الزهرا (س) نصر

عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد . پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبة بن قیس .

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت ۷۹ سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمّه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین ، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .

ستایشهایی که ائمّه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را که سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .

در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشّهداء، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.

زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمّه علیه السّلام بسیار سختگیری می کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفاء ، متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دوره او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا ، تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.

سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری ها قرار می دادند، در چینن دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد ، حضرت امام هادی علیه السّلام او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی .

دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می کرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهمّ سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز کربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری ، هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری ، بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود .

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

زن چگونه در نیمی از دارایی مرد سهیم می‌شود؟

03 آذر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

نصف شدن دارایی مرد با زن یا به تعبیری سهیم شدن زن در نیمی از دارایی مرد، از مواردی است که تحت شرایطی خاص، امکان حصول و تحقق آن وجود دارد.

 سهیم شدن در دارایی مرد و برخورداری از منافع آن از موضوعاتی است که در شرایطی خاص محقق می شود.

بر اساس ضوابط و قوانین تعریف شده،این ظرفیت در مواردی برای زن پیش بینی شده که در ذیل این گزارش در گفت و گویی با کارشناسان حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری به آن پرداخته خواهد شد.

مصطفی حب اولیاء،دانش آموخته رشته حقوق و وکیل پایه یک دادگستری در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،در تشریح قوانین مرتبط با مالک شدن زن در نصف اموال منقول و غیر منقول شوهر عنوان کرد:حصول این امر،منوط به چهار شرط است و به واقع در صورت وجود این شروط،زن می تواند از مالکیت نیمی از اموال مرد برخوردار شود.

شرط اول: باید درخواست طلاق از سوی مرد مطرح شود و در صورت طرح جدایی از سوی زن و ارائه دادخواست از سوی او،زن نمی تواند از اموال شوهر خود منفعتی ببرد یا نیمی از اموال او را تحت تملک خویش در آورد.

محب اولیاء عنوان کرد: شرط دوم این تملک معطوف به این امر می شود که عامل طلاق به دلیل سوء اخلاق یا سوء رفتار زن نباشد و به واقع در صورت اثبات این امر،زوجه نمی تواند از نصف اموال شوهر خویش برخوردار شود.

وکیل پایه یک دادگستری گفت: شرط سوم بر این امر تکیه می کندکه اموالی که مقرر است به زن تعلق گیرد باید پس از ازدواج در مالکیت شوهر او درآمده باشد و در صورتی که اموال مرد پیش از ازدواج نیز در ید اختیار و تملک او بوده،زن نمی تواند از این دارایی برخوردار شود.

وی افزود: به عنوان نمونه ارثی که به مرد تعلق می گیرد در زمره اموالی است که پیش از ازدواج تحت تملک وی قرار گرفته،حتی اگر انحصار ورثه بعد از ازدواج محقق شده باشد.

حب اولیاء گفت: شرط چهارم معطوف به این امر می شود که اموالی به زن تعلق می گیرد که موجود باشد و در صورت از بین رفتن اموال،پیش از داد خواست،امکان برخورداری از آن وجود ندارد و به واقع حصول این امر تنها مشمول دارایی موجود می باشد نه آنچه که در گذشته وجود داشته و در طول زمان از بین رفته یا اثری از آن باقی نمانده است.

وی افزود: به واقع این قانون از ظرفیت هایی است که دال بر جنبه حمایتی از حق و حقوق زن پس از طلاق است و در صورت عدم برخورداری از شروط قید شده،زن به حصول و وصول آن قادر نخواهد بود.

وکیل پایه یک دادگستری در خاتمه یادآور شد: البته ممکن است مرد در هنگام عقد،متعهد شود که نیمی از اموال خویش را تحت مالکیت او(زوجه) آورد که در چنین شرایطی این توافق و تعهدی است میان طرفین که در شرایط خاص،ضرورتی برای جاری بودن چهار شرط مورد اشاره وجود ندارد.

 

به نقل از خبرگزاری تسنیم

 نظر دهید »

مرضیه دباغ برای من اسطوره زن انقلابی بود

02 آذر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

همسر شهید دکتر شهریاری در یادداشتی به مناسبت درگذشت مرضیه حدیدچی نوشت: او بخش بزرگی از تاریخ انقلاب بود که پس از سال‌ها مجاهدت و تحمل رنج و درد فراوان در راه به ثمر نشستن انقلاب آرام گرفت.

 متن یادداشت بهجت قاسمی به شرح زیر است:

« اولین بار در ضیافت افطاری یکی از دوستان او را دیدم. باورم نمی‌شد. زنی را می‌دیدم که سال‌ها داستان حماسه‌هایش را شنیده بودم و برایم یک اسطوره بود. رفتم و با سلامی عرض ادب و خودم را معرفی کردم: “سلام حاج خانم. من شهریاری هستم. همسر شهید هسته‌ای دکتر شهریاری". ناگهان چشمان بانفوذش برقی زد و مرا مورد لطف و محبت قرار داد. این زن سرتاسر حماسه به من بابت حماسه‌ای به نام دکتر شهریاری تبریک و آفرین می‌گفت! و این شروع یک ارتباط عمیق بین ما بود. وقتی نگاهش می‌کردم تاریخ انقلاب را در عمق چشمانش می‌دیدم. در ملاقات‌های بعدی برایم گفت. از کودکی گفت. از آیت‌الله سعیدی گفت. از زندان گفت. از رضوانه و فریادهایش و از ضجه‌های خودش به هنگام شنیدن فریادهای دخترش گفت. از لبنان و سوریه گفت. از دموکرات و کومله و جنایاتی که نسبت به پاسداران انجام می‌دادند گفت و گاه یادآوری آن فجایع حلقه اشک را به چشمانش می‌آورد…..

هر از گاهی به دیدارش می‌رفتم. با هم راحت صحبت می‌کردیم. گاهی خودش تماس می‌گرفت و جویای حالم می‌شد. یکبار که به دیدار آیت‌الله جوادی آملی می‌رفتم او را نیز با خودم بردم. دو یار دیرین امام پس از سال‌ها دیداری مجدد داشتند. چقدر خوشحال بود و بسیار تشکر می‌کرد.

آخرین بار چهارشنبه ۱۹ آبان به ملاقاتش رفتم. خواب بود. دخترش گفت خیلی درد داشته و مسکن زده‌اند. بعد از مدتی بیدار شد. دخترش پرسید که مادر این خانم را می‌شناسید؟ سلام دادم. نگاهی بی‌رمق به من انداخت و گفت: “بله. ایشون خانم دکتر شهریاریه، زحمت افتادی مادر” و بعد دوباره به خواب رفت و دیگر او را ندیدم…..

خانم مرضیه دباغ برایم اسطوره بود. اسطوره زن انقلابی. او بخش بزرگی از تاریخ انقلاب بود که پس از سال‌ها مجاهدت و تحمل رنج و درد فراوان در راه به ثمر نشستن انقلاب آرام گرفت و به دیدار معبودش شتافت. خداوند رحمان روح بزرگش را قرین رحمت واسعه خویش گرداند و او را با امامش محشور نماید. فقدان این شیرزن انقلابی را به ملت ایران و خانواده محترم ایشان به خصوص سبیه‌های محترم تسلیت عرض کرده و برای ایشان از خداوند متعال صیر جمیل را خواستارم.

با احترام _ بهجت قاسمی، همسر شهید دکتر شهریاری »

 نظر دهید »

اینکه امام حسین(ع) می فرمایند: من کشته اشکم، یعنی چه؟

30 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

اینکه امام حسین(ع) می فرمایند: من کشته اشکم، یعنی چه؟
تفسیر این جمله چیست؟
انَا قَتيل العَبَرة و السّلام عَلى قَتيلُ العَبَرات مربوط به اهميت و نقش اشك ريختن بر امام‏ حسين(ع) است و در جاهاى مختلفى ذكر گشته كه از آن جمله مى‏توان به زيارت اربعين امام‏ حسين(ع) اشاره كرد.
ظاهرا جمله بعدی “لا یَذکُرنی مُؤمن اّلا اَستَعبر” تفسیر جمله “انا قتیل العبرات” است و امام آن لقب را معنا کرده است. پس “من کشته اشکم"، یعنی من کشته شده مظلومی هستم که هر کس به یاد من بیفتد، #بی_اختیار بر من می ­گرید. مظلومیت من به این اندازه تأثّر برانگیز است.
علامه مجلسی در معنای این جمله (من کشته اشکم ) می ­فرماید: هیچ مومنی به یاد من نمی افتد مگر این که گریه می کند یا بغض گلوی وی را می­ گیرد.
امالی، شیخ صدوق، ص 118؛ منتهی الامال، محدث قمی، ص 538
بحارالانوار، ج 11، ص 356.

 نظر دهید »

آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شهر شام تلاوت نموده است

29 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شهر شام تلاوت نموده است

 أمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً
 آیه ٩ سوره مبارکه کهف
اینگونه تصور می کنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از نشانه های عجیب ماست؟

 آری هدف سر بریده امام حسین(ع) با خواندن این آیه شریفه از قرآن کریم این بوده که از همه حق طلبان عالم بپرسد
آیا زنده ماندن اصحاب کهف درغار برای شما عجیب است یا زنده ماندن
شهدای کربلا در دلهای حقیقت طلب
و همواره ثابت کند که مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند بلکه زنده به معنای واقعی آنان هستند.

 نظر دهید »

اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه .س.

15 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه (س) می باشد. ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت دردانه اباعبدالله الحسین(ع)،در ابتدا زیارت نامه حضرت رقیه(س) را می خوانیم و در ادامه نگاهی اجمالی به زندگانی این شهیده سه ساله می اندازیم.

زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه (س)

یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تاثیر‌گذاری درتبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه (س)، دختر سه‌ساله امام حسین (ع) است (که بارگاه آن مخدره در شهر شام واقع شده است). بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه(س) سعی در شبهه پراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب منتخب التواریخ نقل شده می‌توان به تمام این شک و دودلی‌ها پایان داد.

در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سه ساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانواده‌اش در عالم رویا خواب این بانوی سه ساله را می‌بینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته می‌شود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زيرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود.

ادامه »

 نظر دهید »

لطفاً به کارم، کار داشته باش!

10 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

فرقی نمی‌کند چند ساله باشی، چه کاره باشی، دیپلم داشته باشی یا دکترا، زن باشی یا مرد، سالم باشی یا بیمار، و موفق باشی یا شکست خورده. هر کسی که باشی به کسی یا کسانی نیاز داری که برایشان با بقیه تفاوت داشته باشی. کسی یا کسانی که به تو توجه نشان بدهند و از کنار خودت و دلت بی‌تفاوت رد نشوند. خلاصه‌اش این می‌شود که تو هم مثل همه آدم‌های روی این زمین، نیاز داری که کسی یا کسانی نسبت به تو با‌تفاوت باشند، نه بی‌تفاوت! حالا که این‌گونه است از تو یک سؤال هم دارم: خودت نسبت به خانواده‌ات چقدر باتفاوت هستی؟

چند سال قبل در یک مرکز درمانی بیماران مبتلا به سرطان روی یک روش روان‌درمانی گروهی برای بهبود افسردگی بیماران کار می‌کردم که با یک پیشنهاد جالب از طرف بیماران مواجه شدم. بیماران درخواست کرده ‌بودند که بعد از این جلسات، برایشان جلساتی گذاشته بشود که دور هم بنشینند و از حرف‌های نگفته‌شان برای هم بگویند. با خودم فکر کردم که لابد این حرف‌ها راجع به بیماری و فرآیند درمان خواهد بود اما وقتی این جلسات به جریان افتاد، دیدم که حدود 10 درصد حرف‌های آن‌ها از جنس غده و شیمی‌درمانی و… است و 90 درصد بقیه، حرف‌هایی با همسر و فرزند و پدر و مادر و خواهر و برادر است که گرچه خیلی هم پیچیده و سنگین نیستند، اما چون گوشی برای شنیدنشان نبوده، ناگفته باقی مانده‌اند. وقتی داستان هر یک از این افراد را چند گام عقب و جلو کردیم، رسیدیم به اتفاقاتی که خواسته یا ناخواسته از جانب آن‌ها سر زده بود و اطرافیانشان را به این نتیجه رسانده بود که رسماً اعلام کنند «دیگر کاری به کارت نداریم».

ادامه »

 نظر دهید »

ام‌علی، زنی با غیرت مردانه

08 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

جنگ، به دلیل طبیعت خشنی که دارد، بیشتر انتظار می رود که صحنه حضور مردان باغیرت باشد، اما ‘ام علی’ مادر شهید ‘علی الفتلاوی’ با پوشیدن مانتویی به شکل لباس جنگی رزمندگان عراق، زنی با غیرت مردانه است که این روزها برای کمک رسانی به رزمندگان عراقی، در منطقه عملیاتی حضور دارد.

این زن عراقی با جمع آوری کمک های مردمی از اهالی محله ‘بلدیات’ بغداد در شمال پایتخت عراق، اکنون 230 کیلومتر راه را به سمت شمال کشورش طی طریق کرده و خود را به قلب درگیری ها در محور القیاره در جنوب موصل رسانده است تا کمک های مردمی را بین رزمندگان عراقی توزیع کند.

کمک ها شامل پاره ای لباس‌های زیر، انواع میوه، انواع بیسکویت و شکلات و شیرینی جات خانگی است که در یک وانت دو تنی به منطقه حمل شده و در دو راهی القیاره - موصل در 59 کیلومتری جنوب مرکز استان نینوا توقف کرده و در حال توزیع کمک هاست.

ام علی با سلام و صلوات از رزمندگانی که عازم جبهه جنگ که فقط چند صد متر فاصله دارد، یا رزمندگانی که در حال برگشت از جبهه هستند، استقبال می کند و میوه و شیرینی جات و لباس های زیر را بین آنها توزیع می کند.

چند مرد که از بستگانش هستند، او را در این سفر پرمخاطره همراهی کرده اند.

او برای اینکه روح حماسه را در بین رزمندگان تقویت کند، یکباره با ‘هوسه’ معروف عراقی بیت شعر حماسی ‘در سایه حیدر (امام علی (ع) به موصل هم رسیدیم’ را خواند و سربازهای جوان دور او حلقه زدند و عده ای هم به نشانه پیروزی شروع به شلیک هوایی کردند.

یکی از جوانان رزمنده جلو رفت سر این پیرزن را بوسید و به خاطر این کمک ها از وی تقدیر و تشکر کرد.

وقتی سر سخن را با ام علی الفتلاوی بازکردیم، متوجه شدیم که ایشان یک زن عادی نیست، بلکه عضو شورای منطقه بلدیات است.

ام علی گفت: ‘پسرم را صدام چند سال قبل از سقوط، به خاطر همکاری با شاخه نظامی سازمان بدر اعدام کرد و امروز احساس می کنم داعشی ها ادامه همان رژیم بعثی صدام هستند و برای همین بر خودم واجب دانستم، به خاطر پسر شهیدم هم که شده در جبهه حاضر شوم.

وی اضافه کرد که از زمان فتوای جهاد کفایی در دو سال قبل که مرجعیت عالی عراق صادر کرد، همواره کوشیده است از طریق کمک های مردمی که از اهل محله اش جمع آوری می کند، در جبهه ها حاضر شده و این کمک ها را بین رزمندگان توزیع کند.

وی ادامه داد که اهالی منطقه بلدیات یک هیات مذهبی به نام ‘کوکبه الآوفیاء لدعم الحشد الشعبی’ (مجموعه وفاداران برای حمایت از الحشد الشعبی) تشکیل داده اند و کمک ها از مردم جمع آوری می شود و در روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته این کمک ها را به جبهه می رسانیم.

ام علی، در هفته بطور میانگین یک یا دو بار به مناطق عملیاتی مختلف می رود و این کمک ها را بطور مستقیم بین رزمندگان توزیع می کند.

وی در خصوص علت حضور شخصی اش در میادین نبرد با توجه به اینکه این میادین، میدان مردان است، گفت: همه این جوانان را مثل پسرم علی می دانم و برای همین از دیدن آنها در صحنه نبرد خوشحال می شوم و در عین حال آنها هم وقتی مرا می بینند، انگار مادر خود را دیده اند و روحیه می گیرند.

ام علی را در میان حلقه رزمندگان جوان، درحالی که همچنان شعار می دادند، ترک کردیم و به سمت خط مقدم پیش رفتیم، در حالی که کاروان خودروهای نظامی نیروهای عراقی از دو سوی جاده پیشروی می کردند.

نیروهای عراقی در هنگام پیشروی از جاده اصلی به دلیل مین گذاری شدن دو طرف جاده، استفاده نمی کنند و از طریق راه های انحرافی و پر دست انداز، به پیش می روند.

در طول مسیر حرکت از بغداد به سمت محور عملیاتی القیاره صدها کاروان کمک مردمی در مسیر راه مشاهده شدند که کمک های مردمی را به جبهه ها انتقال می دادند و هیات های مذهبی مختلف در طول مسیر، ایستگاه صلواتی ایجاد کرده و از رزمندگان پذیرایی می کنند.

رزمندگان عراقی در گفت وگو با ایرنا تاکید کردند که حمایت های بی دریغ مردم باعث شده است که آنها خاکریزها و صحنه جنگ را ترک نکنند و خود را در مقابل این همه محبت مردم، مسئول بدانند.

یکی از کاروان های مردمی هم از دیوانیه در جنوب عراق خود را به القیاره رسانده بود (حدود 500 کیلومتر). مسئول این کاروان از دیوانیه می گفت که کاروان آنها متشکل از کارکنان دولتی است که کمک ها را از سطح ادارات تابعه خود جمع کرده و در هفته یک یا دو بار به جبهه ها می آیند و این کمک ها را بین رزمندگان عراقی توزیع می کنند.

 نظر دهید »

نقش حوز‌ه‌‌های علمیه خواهران در کاهش آسیب‌های اجتماعی

06 آبان 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مدیر حوزه علمیه خواهران کشور گفت: حوزه‌های علمیه خواهران در کاهش آسیب‌های اجتماعی تاثیر بسیاری دارند و در این عرصه پیشتاز هستند.

به نقل از حوزه، حجت‌الاسلام والمسلمین جمشیدی در دیدار اعضای مجمع خیّرین کشور که در مرکز مدیرت حوزه‌های علمیه خواهران برگزار شد، با تاکید بر این‌که خداوند در قرآن بارها مومنان را انجام اعمال نیک برای آخرت سفارش کرده است، گفت: حوزه‌های علمیه خواهران ظرفیت و تمکنی عظیم است که خداوند متعال به ما اعطا کرده است و ما باید از این ظرفیت و تمکن عظیم به بهترین شکل استفاده نمائیم.

وی افزود:‌ وجود قریب به ۵۰۰ مدرسه علمیه خواهران در سراسر کشور، وجود ۷۰ هزار طلبه شاغل به تحصیل و ۹۰هزار طلبه فارغ‌التحصیل نشان‌دهنده ظرفیت عظیم ‌حوزه‌های علمیه خواهران است.

عضو جامعه مدرسین حوزه‌ علمیه قم با اشاره به فعالیت بیش از ۷هزار خواهر وبلاگ‌نویس در سامانه کوثربلاگ و ۷۰ هزار خواهر‌طلبه در سامانه کوثرنت، به حضور جدی و فعال بانوان طلبه در فضای مجازی تأکید نمود.

مدیر حوزه‌‌های علمیه خواهران افزود:‌ طلاب حوزه‌های علمیه خواهران در اکثر جشنواره‌ها و المپیاد‌های علمی که مشترک با حوزه‌های علمیه برادران برگزار شده است هم از لحاظ تعداد شرکت کننده و هم از لحاظ کسب نمره موفق‌تر بودند.

وی با اشاره به این‌که حوزه‌های علمیه خواهران ثابت کردند که تولید علم فقط مختص حوزه‌های علمیه بزرگ و شاخص نیست اظهار داشت: در بسیاری از استان‌ها، مدارس علمیه خواهران تبدیل به قطب علمی برای تربیت و رشد بانوان شده‌اند و این ثمره تلاش‌های بسیار زیاد خواهران طلبه است.

حجت‌الاسلام والمسلمین جمشیدی بیان کرد: امیدواریم در مدارس علمیه خواهران،‌ مهد کودک‌هایی تأسیس کنیم تا فرزندانمان که نسل آینده جمهوری اسلامی ایران هستند، توسط بانوانی که معتقد به انقلاب و اسلام هستند آموزش ببیند.

مدیر حوزه علمیه خواهران کشور گفت: حوزه‌های علمیه خواهران در کاهش آسیب‌های اجتماعی تاثیر بسیار زیادی دارند و در این عرصه پیشتاز هستند.

در ادامه این دیدار حبیب‌الله بوربور رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین کشور، درباره چرایی شکل‌گیری این مجمع گفت: ما مدرسه سازی را با توصیه مقام معظم رهبری شروع کردیم و توانستیم با کمک مردم، انقلاب مدرسه‌سازی را به راه بیاندازیم.

وی افزود: در سال‌های اخیر میزان مشارکت بانوان در عرصه‌های علمی بیشتر از آقایان بوده است و باتوجه به این‌‌که بانوان تشکیل دهنده نیمی از جامعه هستند و در نیم دیگر تاثیر دارند، رفع نیاز‌های بانوان بسیار ضروری است و اهمیت دارد.

رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین کشور با تاکید بر این‌که حوزه‌های علمیه خواهران تاثیر زیادی درجامعه دارند افزود: باتوجه به ظرفیت عظیم حوز‌ه‌های علمیه خواهران در زمینه‌های مختلف به ویژه در رفع آسیب‌های اجتماعی، فراهم کردن امکانات برای تحصیل بانوان در حوزه‌های علمیه خواهران از اهداف مجمع خیرین کشور است.

وی ادامه داد: مجمع خیرین کشور در هر فصل یک اجلاس برگزار می‌کند و می‌کوشیم اجلاس بعدی را به معرفی حوزه‌های علمیه خواهران و تمام افرادی که در تشکیل آن نقش داشتند اختصاص دهیم تا مسئولان و خیرین شاخص کشور، از ظرفیت‌های عظیم حوزه‌های علمیه خواهراه آگاه شوند.

 نظر دهید »

کربلا پایان نمیابد

29 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

کربلا بی تو، منظومه پایان نیافته ای است که ماه در مدارش نیست تا ستاره هایِ بعد از خورشید را روشنی ببخشد.

کربلا بی تو، ادبیات پهلوانی را کم دارد.

وفاداری، با هر چه زیبایی اش در نام تو جمع شده است؛ فداکاری نیز. شجاعت و جوان مردی به تو اقتدا می کند. تو معنا بخشیده ای به کلمه های رشید، به جمله های حماسی. تو جرئت بخشیده ای به تصاویر سرد، به معانی فقیر.

عظمتِ نام تو، هنوز میدان های عراق را گوش به فرمان نگه داشته است و هنوز به بازوهای توانگر، نیرو می دهد.

کربلا بی تو، آسمانی است که ماه ندارد و آسمانی که ماه ندارد، ستاره هایش برکت نخواهند دید.

«و الشَّمسِ وَ ضُحیها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلیها»؛ قسم به خورشید در طلوعش؛ قسم به ماه در خضوعش! تو پیشاهنگ کاروان خورشیدی در میدان سیاهِ شب؛ دلیل عظمت کاروان خورشید تویی و بلندای شوکت، از ماه چهره ات برق می زند. تو، پرچم دار قافله خورشیدی. هر که می خواهد به خورشید برسد، باید از مدار تو بگذرد.

منظومه شمسی، با تمام ابهتش در هلالِ جمال تو خلاصه شده است؛ هر که می خواهد به شهر خورشید برسد، باید از باب تو بگذرد. تو ادامه خورشیدی، تو اذان و اقامه خورشیدی و خورشیدِ کربلا بعد از تو، تاب تابیدن را نخواهد داشت.

 نظر دهید »

همان کوفه

28 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

آسمانِ اندوه‌های زینب‌(س)، آن روز، بارانی تند فرو ریخت و بذری که برادر، با نثار خون، در سرخ دشت کرب و بلا پاشیده بود درخت شد؛ خطبه!

این بار، برادر بود که توفان را آرام کرد؛ از بام نیزه. و خواهر، با نگاه بر خورشید مشفق‌گونه که بر نیزه‌ها گل کرده بود، خطبه شکاند؛ چشم در چشم برادر: یک روز بر دوش پیامبر (ص) و دیگر روز بر نیزه مردمانی خیره سر، و بر لب گل‌نغمه‌های قرآن!

آری! این سر برادر بود، آن هنگام که دسته دسته سنگ‌های غُراب فام، از بام‌های خانه پرواز می‌کردند و بر پیشانی بلند سپیده‌دمان گل انداخته بودند؛ و آن سوتر، خواهری که پرده محمل به یک سو می‌زد و با دیدن آن باغ پر از لاله، سر به چوبه محمل آشنا می‌ساخت.

آیا این کوفه، همان کوفه است که علی (ع) هر روز در بازار آن، گام می‌نهاد و کم مانده بود دکّان‌ها از هیبتش فرو بریزند؟ آیا این کوفه همان کوفه است که طعم خوش روزهای فرمانروایی علی (ع) را چشیده بود؟ آیا این کوفه همان کوفه است که روزی فرمانروایی خود را در کنار تنور پیرزنی، با کودکان یتیم تماشا می‌کرد؟ آیا این کوفه، همان کوفه است که در برق ذوالفقار، شب و روز را به خوبی باز نمی‌شناخت؟ و آیا این کوفه، همان کوفه است که دخت علی (ع)، در آن محفلِ تفسیر قرآن، بر پا می‌ساخت؟

ای کوفه! بی‌شکوفه بمانی که بهار شادمانی آل پیامبر (ص) را خزان ساختی و دلِ فرزندان فاطمه (س) را، آن زمان که سربریده را در تنورِ خولی وانهادی، گداختی. چشمه سارانت، تَرَک برداشته عطش بماند که لب‌های فرزندان بانوی آب را، در حسرت جرعه‌ای پسندیدی و گمان نمودی که دست‌های قلم شده برادر آب آورش، پای نخل‌های سوزان، کتاب خواهد نوشت؟ پیشانی‌ات در تبِ هراس بسوزد، که سرِ سرداران سپاه عشق را به بان نیزه بردی و بر نگاه یتیمکان دلخسته‌اش، رحم روا نداشتی. ننگ بر تو که با خطبه‌های جانسوز فرزند علی (ع)، جان ندادی.

 نظر دهید »

هم‌جرس با کاروان

27 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

ای شعله‌های شرور، بر بدن پاک سجادم تازیان مزنید. ای پنجه‌های پلید! گونه یتیمانم را به سیلی کبود نسازید. ای قاتلای یحیی! سر عزیزانِ ما را از تن جدا نکنید!

حرف‌های دل زینب بود شاید؛ در آن غروب غم‌انگیز، با بی‌کرانه‌ای از درد، در ماتم برادران و برادرزادگان. و اکنون به دنبال کودکان، تا آتش دامانشان را فرو نشاند و مهربانانه در آغوششان بگیرد؛ که مبادا خردسالی، ره بیابان پیش گیرد یا کنار بوته‌ای، از ترس جان دهد یا پنجه‌ای، دوباره چهره‌اش را کبود سازد.

چون کوه ایستاده بود تا پیامبری کند! چون کوه ایستاده بود تا بیست و سه سال باغبانی پیامبر، پر شکوه بماند. چون کوه ایستاده بود تا مادرانه، گیسوان صبر را شانه بزند، تا بیت‌الاحزان مادرش استوار بماند.

چون کوه ایستاده بود تا به یاد روزهای خوش با علی (ع)، کوفه را خطبه بخواند. چون کوه ایستاده بود تا مجتبایی کرده باشد کوچه‌های باریک مدینه را. و چون کوه ایستاده بود تا «کل یوم عاشورا» زنده بماند که ماند!

آری، چون کوه ایستاد تا کوه بماند، نماد همیشه ایستادن!

به یاد می‌آورد روزهای مدینه را، روزهای کوفه را و روزهای واپسین با حسین را! آن روزها که عطر خوش حسین، خیمه‌اش را پر کرده بود و آن وداع غم‌انگیز که روح را از تن او چند بار به در بُرد و پس آورد و آخرین بار، به انتظار دمیدنِ روحِ تازه در کالبد، اسبی با یالِ خونین و خیمه‌گاه سراسر شیون!

باید از او جدا شود؛ فرصتی نمانده است. ای کاش می‌شد بار دیگر او را در آغوش گرفت، آن تن ستاره باران را! اما افسوس که کاروان‌سالار، کاروان را به دنبال می‌کشاند. باید گذشت؛ کاروان در راه است …

 نظر دهید »

نصربن ابی نیزر ، در آغوش میدان

25 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

خرما پزانِ دردها فراهم آمده بود و نخل‌ها به مهربانی، برسر عابران سایه می‌افکندند. خورشید تازیانه شعله‌های خود را برزمین می‌نواخت و عطش از لبانِ انتظار لبریز می‌شد. صدای مردمی از تبار آسمان، حجم زمین را در آغوش کشیده بود. صدایش باران بود و می‌بارید. هنگامی که در نخلستان، قوتِ لایموتِ خود را می‌خورد، نخل‌ها برای تماشا خم می‌شدند و خورشید از شرم، عرق می‌ریخت. هر ضربه‌اش بر خاک، چشمه‌ای می‌شد جوشنده‌تر از آتشفشان و هر جرعة آن، زلال‌ترینی برای محرومان و دردکشان؛ و در خاک بذر می‌افشاند، آن‌گونه که «الدنیا مزرعه الاخره» هم برای خدا و با هر دانه‌اش، هزار «یا قدوس» می‌شکُفت.

به روزگار می‌اندیشید، و به آدمی که در فریب ابوالمال‌ها «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان» را به دست فراموشی سپرده بود! به این می‌اندیشید که پای انسانی چگونه در شن‌زارها و ماسه‌ها، حماسه‌ها را به مرگ وامی‌دارد و چگونه خاطر خود را بدین خوش می‌دارد که پیروزی، فرار از مرگ است! در این فکر بود که چگونه مرده روح‌ها از خوبی سخن می‌گویند و با آن زندگی نمی‌کنند!

هم او بود که به «علی» می‌اندیشید؛ فرابشری که همیشه بشارت بود،؛ فراحماسه‌ای که دشمنش همیشه در هراس بود؛ فراعرفانی که دعای کمیلش، درخشنده‌تر از ستاره سهیل بود؛ فرافرهنگی که زیستنش تمدن ساز بود؛ فرا اندیشه‌ای که آسمان‌پیشه بود؛ می‌بارید و درختان فطرت را طراوتِ برگ و میوه و ساقه و ریشه بود.

و در سال شصت هجری به هجرت آماده می‌شد و به کربلایی که برایش آغوش گشوده بود. به سالاری که «هل من معین‌»‌اش ندایی برای آزاد ساختن هر آن که مرغِ روحش در قفس گرفتار است، بود؛ و اکنون فرافرصتی که در کاروان سربداران، نام‌نویسی کند؛ چرا که حروف مشترک «حماسه» و «حسین» را حس می‌کرد.

«نصربن ابی نیزر» به میدانی می‌رفت که شقایق نام خدای را می‌توان دید و هر زخمی، مُهری است که عشق را در تن آدمی به یادگار وامی‌نهد؛ و اینک «نصر» به نَصْر نزدیک می‌شود و جاودانه خواهد شد!

 نظر دهید »

آموزگارِ عشق بُریر

24 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

از بزرگان تبار خود بود و قاری قرآن. سالیانی را در کوفه به معلمی گذرانده بود و هرکسی در کوفه، از گلستان محضرش، اگرچه به قدرِ شاخه‌ای، گل چیده بود. علی(ع) را دیده بود و حکومتش را و این ‌که چگونه آقای کوفه، در مسجد درس می‌گفت تا آن زمان که فرقِ گلگون به آنچه آموخته بود، شهادت داد. مسجدی را دیده بود که علی (ع) بر آن منبر می‌رفت و فلسفه عشق را می‌آموزاند. همان زمان آموخته بود که از مدرسه و مسجد تا «میدان» راهی نیست و خوش‌تر آن‌که علم کسی به عمل بیانجامد.

آموزگاری بود با مدرسه‌ای به پهنای هستی و همه‌جا سرگرم تعلیم و تعلم. او آموزگار هنر بود و سرمشق دانش‌آموزانش «هیهات منّا الذله»ای که از امامش آموخته بود. پیر آموزگاری بود که در احیای «کلمه الحق» قلم به خانه وانهاده بود و سلاح رزم به دست گرفته بود؛ آن‌گونه که عقل و عشق را درس دیگری آموخت از جنس «جاءالحق و زهق الباطل».

… و اکنون روز موعود است و موعود روز! خورشید از برق شمشیرها نور می‌گیرد و مردانی از تبار آسمان پای در رکابِ اسب فرو برده‌اند تا هنگامه دیگری گرم کنند. دو سپاه رو به روی هم ایستاده‌اند، یکی با آرزوی قرب الی الله و دیگری به امید غنیمت جنگی! یکی به انگیزه حیات طیبّه و دیگری به شوق زنده ماندنی چند روزه. یکی با خدای خود خلیل شده و دیگری با ادعای خود فسیل شده.

یکی حماسه‌ساز و جانباز و دیگری هر روز به یک ساز و نیرنگ‌باز؛ یکی همرکاب با بزرگانِ مردان شهید و دیگری هم‌پیاله با پلیدترین، یعنی یزید!

این «بُریر» بود که سرکرده سپاه خصم را سرزنش می‌کرد و دشمن آن قدر خیره که از خواسته‌اش سرباز می‌زد. این‌گونه بود که بُریر، اندیشه شهادت پیاپی می‌کرد و عُمَر سعد فکر حکومتِ ری! و ای کاش زخم زبان‌های خصم پایان می‌یافت و ای وای بر دانش‌آموزانی که بر آموزگار خویش شمشیر می‌کشند برای اندکی غنیمت و چند روز ماندن زودگذر و چه دردناک که شاگردان مکتبی، استاد خود را دروغگو صدا بزنند!

بریر آموزگاری بود که با خونِ خود افتخار نوشت تا دانش‌آموزانِ تاریخ، راز ماندگاری را فرا گیرند!

 نظر دهید »

تقدیم به حنظله بن اسع

23 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

به کاروان حسین (ع) درآمد؛ با تبسّمی به باغ چهره و ترنّمی در سخن. از آنان بود که هرگاه لب می‌گشود، چلچله‌ها مدهوش می‌شدند و چون می‌نگریست، آهوان از خویش می‌رمیدند. هنگامی که قرآن می‌خواند، فرشتگان به دهانش بوسه می‌زدند و آن‌گاه که به سجاده در می‌آمد، گل‌های جانماز می‌شکفتند. نسیم، هر صبح به شوق شانه بر گیسوانش روان بود و آفتاب به تمنایش سَرَک می‌کشید. ابرها را اشک او شوق بود. هنگامی که باران می‌شدند و دشت‌ها را استقبال از او بود که سبز می‌کرد.

مردم را بیم می‌داد از روز بازخواست و آن روز که فریادرسی به فریادشان نباشد. از این‌که پیش رسول خدا (ص) سرِ شرم فرود آورند، از این‌که به روی فرزندش به بی‌وفایی شمشیر آخته‌اند و کوفه را به نامردمی‌ها مشهور سازند، و از این‌که سرِ فرزند علی (ع) را به بام نیزه برند و شهر به شهر بگردانند و از این‌که کوفه باشند؛ همان‌گونه که با این نام می‌شناسندشان.

اما چگونه؟ مردمی که مردی را به زیر پای نهاده‌اند و یوسف آل پیامبر (ص) را به زر ناسره فروخته‌اند. مردمی که به شیشه دلِ دخترکان حسین (ع)، سنگ ستم زده‌اند و فرات را از کینه خود گل‌آلود ساخته‌اند، مردمی که در میدان علم تاختند و در معرکه عمل رنگ باختند؛ و مگر با سرزنش و سفارش می‌توان این قوم پاییز خواه را به بهار امیدوار ساخت؟!

و اکنون، خود در شوقِ سوختن، پروانه می‌شد و به دنبال شمع؛ و پروانه اگر شیفته باشد، روز و شب نمی‌شناسد و تنها به شمع می‌اندیشد. دلِ ماندن نداشت؛ آن هم ماندنی که پایانش لجنزار است. پس چه گواراتر از این‌که روان باشد که به اقیانوس بپیوندد و بی‌کرانه شود. چه دلپذیرتر از این‌که آبیِ آب، به «یا قدّوس» متصل شود؛ چه شیرین‌تر که قیامت شود، توفان شود، گردباد شود و از خاک به افلاک برخیزد، و شُد.

به سوی حسین (ع) آمد و سپس اذنِ سوختن! و شرار شوق آن‌چنان در تن انداخته بود که آفتاب را به تسخیر هُرِم خویش در آورده بود. خود سپاهی بود با هزاران سرباز جان برکف. خود حضوری بود پر شور، خود شکوهی بود جاودانه. خود طلوعی بود در خور. خود در عدو برقی بود توفان‌زا. خود آسمانی بود همیشه آبی، خود کهکشانی بود پرستاره. خود، خودی بود تا خدا!

«حنظله بن اسعد» به سمت معرکه تاخت آن‌گونه که لرزه بر سپاه دشمن افتاد. برق شمشیرهایش چشم خورشید را می‌زد و رکابِ اسب، با خشنودی، پایش را در آغوش کشیده بود.

اینک عشق، بر زمین افتاده است از زین، و فرشتگان‌اند که پیکرش را بوسه‌باران کرده‌اند

 1 نظر

تقدیم به جَون

21 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

بود سپید دل! از نژاد سیاه بود ولی نسبتش به تاریکی نمی‌رسید، بلکه از نسل نور بود، آن هم در روزگاری که شب بودن، سکه رایج بود و بهای آدمی در گونه پوست و پوسته خلاصه می‌شد. روزگاری که مردمان، برده نفس خویش بودند و خود را به اندک سکه‌ای می‌فروختند. در دلش تازیانه هزاران سال ستم فرعونیان را حس می‌کرد؛ آن‌گاه که پدرانش را به سنگ بر سنگ وانهادن وامی‌داشتند تا اهرامِ عیش را در مصرِ خاطره‌ها بنا سازند و گاه نیز خود دیواری می‌شدند تا پادشاهانِ چند روزه، روزی چند بر آن بایستند. در دلش، تاولِ دستان و پاهای برادرانِ ستمدیده‌اش را حس می‌کرد، وقتی که حلقه‌های زنجیر، به این شهر و آن شهر کشانده می‌شدند که شاید قیمتی بیش یابند.

و ناگاه سپیده دمی برای سیاهان! شکوه آیینی که برده را نیز برادر می‌خواند و «انّما المؤمنون اخوه» را فریاد می‌زد؛ همان آیینی که روزگاران را برتر می‌شمرد و دیگر برتری‌ها را اَبْتَرً! و این «جون» بود که روزگاری میهمان سفره «فضل بن عباس» و سپس همنشین خورشید ربذه، ابوذر، همان پیرمردی که خون عدالت، رگهایش را لبریز ساخته بود و تپش قلبش «یا محمد یا علی» را فریاد می‌زد، تا روزگاری که ربذه، سوگوار رفتنش از خاک شد. دیگر بار جَوْن به علی پیوست؛ همان‌که ذکر تپش‌های دل ابوذر بود! و تماشاگر کوفه سرشار از نامردمی‌ها و محرابی که از خون سرِ علی، لاله‌زار شد.

و اینک غلام سیاه اباعبدالله است که می رزمد و از خونِ خویش وضو می‌سازد تا در نماز قیامت، زودتر از همه و در صفِ اول بایستد؛ و جَوْنِ سیاه، هم‌اکنون سرخ شده است، همچون شقایق‌ها!

 نظر دهید »

تاریخی به وسعت عاشورا

21 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

برخیز! برخیز و بالا را نگاه کن! ملکوت را می‌گویم! همان‌جا که گمان می‌داری پرنده اندیشه‌ات، توان پرواز بدن را نخواهد داشت. راهت را بازیاب و قیامت آغاز کن! از این‌که به سمت مشرقِ آفتاب گام برمی‌داری و سرشار از روشنی می‌شوی و سنگلاخ‌ها را در زیر گام‌هایت لِه می‌کنی، برخود ببال!

برخیز! آن‌گونه که نشستن و ماندن، پیش رویت دست و پا بزند و خواب، در بستر تنهایی بیارامد.

آن‌گونه برخیز که برخاستن با تو برخیزد و قیام تو، بهار را از خاک برخیزاند. آن‌گونه برخیز که چشم‌ها، چون اشک، از چشمان و اشک‌ها چون آب، از چشمه‌ساران برخیزند.

برخیز که نفسِ گرم پیامبران پیشین، به تو روح بخشیده است و خونِ شهیدان عشق، همراه با سپیده، چهره تو را سرخ و سفید خواسته است. برخیز که قیام مصلحان تاریخ، تو را قامت آفریده است و همت دلیرمردان دشت جنون، تو را بازوان فراخ ساخته است. برخیز که خون دل‌های باغ فضیلت، در سینه تو شقایق شده است و ملکوتِ نیایش شب زنده‌داران عشق، روح تو را پرنده کرده است.

برخیز! برخیز و پنجره‌ای رو به عاشورا بگشا؛ پنجره‌ای به حماسه، پنجره‌ای به عرفان، پنجره‌ای به احساس و پنجره‌ای به هر چه پنجره! برخیز و پای در خنکای فرات نه تا دلت از گرمای نخل‌های سوزان کربلا آتش بگیرد. برخیز و دست در خاک‌های تفتیده کربلا فرو بر تا به خنکای بی‌وفایی نامردْ مردمان کوفه، نفرین روانه سازی. برخیز! برخیز که برخاسته بمانی.

 نظر دهید »

برای دست های آب آور

20 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

عباس جان! از تو که می نویسم، تمام کلمات خیس اند و در سکوت یاد تو، چیزی جز دریا نمی گذرد. ای ایستاده ترین دریا ! مشک خالی ات، اشتیاق تمام آب های جهان را برانگیخته است تا قطره قطره تو را فریاد کنند.

امروز، کتاب عاشورا را که ورق می زنی، با مقدمه عباس آبرو می گیرد تا بلندترین شعر خون، به نام تو سروده شود و به امضای حسین علیه السلام برسد.

بوسه می زنم بر دستانی که از مسیر فرات برگشت تا نمایش وفا را در قلب هر مسلمان، به تعزیه بنشیند؛ از آن روز، تمام رودها سراسیمه پی تو می گردند.

امان نامه همه به دست توست

در سوگ تو، فراتی از گریه بر دیده ام جاری است؛ بیا و تصویر بلند ماه رخسار خویش را بر فراتِ جانم بینداز که دستانم از دامانت بریده است. تو، حکایت دستان بریده را می دانی.

گناهانم، آب چشمه حیات را به روی جانم بسته اند و تو تشنگی را می فهمی؛ جز تو چه کسی را امان نامه می دهند تا روز محشر، شفیع تشنگی حال زارمان باشد؟!

به منزلتت سوگند، درهای روشنی را به روی تیرگی مان بگشای تا چون تو، در صراط مستقیم حسین علیه السلام قدم بگذاریم و مشک تیرخورده قلبمان را با اشک دیدگان خود، از فرات یادت پر کنیم!

بقلم ر.نعمتی

 نظر دهید »

مقتل

19 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مقتل به چه معناست؟

مقتل در لغت به معنای زمان و مکانی که فردی در آن به قتل می رسد. جمع این واژه مقاتل است و اما در تعریف اصطلاحی بایستی گفت که این کتاب ها زمان و مکان مردن یا به تعبیری شهادت فرد را می گوید اما دارای یک سری ملاک ها از جمله مبادی و مبانی یک حادثه و نحوه کشته شدن یکی از بزرگان اسلام را بیان می کند، می باشد. بنابراین اولین مقتل رسمی در تاریخ اسلام در سال 130 هجری قمری نگارش شده است و اولین مقتل رسمی به شمار می رود مربوط به ابومِخنَف است و از آن زمان به بعد این کتاب ها به رشته تحریر درآمده اند که از جمله آنها و تحت عنوان مقتل الحسین، یا مقاتل الطالبیین اشاره کنیم. مقاتل الطالبیین تنها مربوط به امام حسین علیه السلام نیست و به دلیل آنکه اهل بیت زیاد شهید داده اند به این اسم مشهور شده است. مقتل نگاری یک شاخه ای است در تدوین تاریخ اسلام، یکی از وقایع فجیع و مصیبت بار در طول تاریخ اسلام مسئله کشته شدن بزرگان اسلام به دست کسانی است که به ظاهر مسلمان هستند.

چرا این مقاتل جدا شدند؟

جدا شدن یک موضوع از دل یک کتاب جامع و شامل نشان از اهمیت و شاخص بودن آن موضوع است و آن موضوع اهمیت خاصی دارد. مقاتل به صورت کلی و به شکل خاص مقتل هایی که به شهادت امام حسین علیه السلام پرداختند از دل کتب تاریخی جدا شدند و به شکل جداگانه به رشته تحریر درآمدند. گاهی اوقات ما از دل گزارش های تاریخی این حوادث را در دل کتاب های تاریخی دیگری داریم.

چند نمونه از این کتاب ها را نام ببرید؟

برای نمونه شیخ مفید که از بزرگان شیعه است کتابی به اسم الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد یعنی کتابی که به جهت شناختن حجت های الهی بر مردم نگارش شده است، وقتی به زندگانی امام حسین علیه السلام می پردازد، به صورت مفصل و جامع به مسئله شهادت امام حسین علیه السلام اشاره می کند. نکته مهم این است که شیخ مفید اکثر این نقل ها را از همان مقتل ابومخنف که از دانشمندان اهل سنت است، در کتاب خویش می آورد و این نشان دهنده اهمیت و اعتبار این مقتل است.

ما یک جامعه منتظر هستیم و امام خود را دعوت می کنیم، همان کاری که مردم کوفه کردند. تحلیل این واقعه و این موضوع که چه اتفاقی افتاد که امام حسین علیه السلام اقدام به چنین کاری کردند که بر اساس سخن ایشان، برای اصلاح امت جد بزرگوارشان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است

پرداختن به این مقتل ها و استفاده از آنها چه فایده ای برای ما دارد؟

مقاتل به خود رخداد تنها نمی پردازد و به نقل تاریخ پیش و پس از واقعه بوجود آمده نیز می پردازد و مجموعه عوامل مختلفی که باعث به وجود آمدن آن رخداد است را نیز بیان می کند. اطلاع و دانستن ما از این رخداد ها و مقدمات و همچنین تحلیل هایی که برخی از صاحبان این مقاتل به ما ارائه می دهند و یا با در کنار هم قرار دادن این رخداد ها توسط خود ما، همچنین تحلیل های سیاسی و دینی و تاثیراتی که این واقعه در میان مردم بر جای گذاشته است، کل این مجموعه ما را به کشف و فهم وقوع آن فاجعه می رساند و همچنین معرفی چهره های جنایت کاری که این مصیبت را رقم زدند، را نیز نشان می دهد.
ما یک جامعه منتظر هستیم و امام خود را دعوت می کنیم، همان کاری که مردم کوفه کردند. تحلیل این واقعه و این موضوع که چه اتفاقی افتاد که امام حسین علیه السلام اقدام به چنین کاری کردند که بر اساس سخن ایشان، برای اصلاح امت جد بزرگوارشان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است و به قصد تبهکاری و فساد خروج نکرده ام و از آن طرف تقاضا و خواستن مردم کوفه از ایشان مبنی بر اینکه ما فقط شما را امیر خویش می دانیم و می خواهیم شما بر ما حکومت کنید، این عوامل به ما می آموزند که چگونه بایستی به یاری امام زمان خود بپردازیم تعمق و فهم این موضوع و نصب العین قرار دادن این گزارش ها، ما را به حقیقت می رساند. این که کجای کار مردم اشتباه بود که وقتی امام به سمت مردم حرکت کردند، به شهادت رسیدند و ما چه اشتباه هایی را نباید تکرار کنیم و این کوچکترین منفعتی است که ما می توانیم از مطالعه مقاتل به آنها برسیم.

نویسنده های مقاتل همه شیعه هستند؟

خیر- همین ابومخنف گرایش به شیعه دارد اما شیعه نیست زیرا در آن زمان شیعه به معنای رافضی بوده است یعنی کسی که خلافت سه خلیفه نخست را رد کرده است در صورتی که می دانیم ابومخنف خلافت خلفای سه گانه اول را قبول دارد و به رسمیت می شناسد اما به شیعه نیز گرایش دارد. سبط بن جوزی نیز یکی دیگر از نویسندگان مقاتل است که او نیز شیعه نیست. طبری، ابن قتیبه دینوری و… نیز به این صورت هستند.

جدا شدن یک موضوع از دل یک کتاب جامع و شامل نشان از اهمیت و شاخص بودن آن موضوع است و آن موضوع اهمیت خاصی دارد. مقاتل به صورت کلی و به شکل خاص مقتل هایی که به شهادت امام حسین علیه السلام پرداختند از دل کتب تاریخی جدا شدند و به شکل جداگانه به رشته تحریر درآمدند. گاهی اوقات ما از دل گزارش های تاریخی این حوادث را در دل کتاب های تاریخی دیگری داریم.

به جز کتاب هایی که مستقلا به تحت عنوان مقتل نگارش شده اند، در سایر کتب نیز از واقعه عاشورا سخنی آمده است؟

بله- برای نمونه در جهان تشیع، شیخ مفید، سید بن طاووس و… همچنین در جهان اهل سنت نیز کتاب تذکره الخواص که به زندگانی افراد معروف می پردازد نیز به مقتل امام حسین اشاره می شود. همچنین کتاب مرآة الزمان از سبط بن جوزی و تاریخ طبری، ابوالفرج اصفهانی، ابن اثیر، ابن عساکر و… به شهادت امام حسین علیه السلام به صورت مفصل پرداخته اند.

در این کتاب ها به تحلیل واقعه نیز پرداخته شده است؟

غالب این کتاب های که پیش تر نگارش شده اند عاری از تحلیل واقعه عاشورا هستند. جالب است عمده این کتاب ها روایات را نقل کرده اند. بنابراین معمول این است که نویسندگان این کتاب ها، تنها به نگارش سطور تاریخی اهتمام داشته اند و به تحلیل نپرداخته اند و به صرف نقل تاریخ اشاره کرده اند. در منابع حدیثی هم به گزارش های آن واقعه اشاره شده است.

در مورد امانت داری جناب مسلم بن عقیل نیز تحلیلی داشتید، لطفا بیان بفرمایید.

در دورانی که جناب مسلم در کوفه بودند، افراد زیادی به جهت کمک به امام حسین علیه السلام، کمک های مالی زیادی را به حضرت مسلم داده بودند که در واقع ایشان به عنوان نماینده امام به امانت آنها را در اختیار داشتند. ایشان برای تامین معاش زندگی شخصی به مشکل مالی برخورد کرده بودند و مجبور بودند که از شیعیان، قرض بگیرند. اما به اموالی که در دست ایشان به رسم امانت سپرده شده بود، دست نزدند. هنگامی ایشان را برای آخرین لحظات به بالای دارالعماره برده بودند، به ایشان گفته شد که اگر وصیتی داری، بگو. جناب مسلم گفتند من دو تا وصیت دارم.

مقاتل به خود رخداد تنها نمی پردازد و به نقل تاریخ پیش و پس از واقعه بوجود آمده نیز می پردازد و مجموعه عوامل مختلفی که باعث به وجود آمدن آن رخداد است را نیز بیان می کند.

اول آنکه پیکی را به سوی امام حسین علیه السلام ارسال کنید و شرح واقعه را بگویید تا ایشان به کوفه نیایند و برگردند و دوم آنکه قرض هایی که در طول این مدت از مردم گرفته اند را بپردازند تا حق الناسی به گردن ایشان نباشد. ذکر این موضوع از آن جهت مهم است که امانت داری ایشان را نشان می دهد و در تاریخ ثبت و ضبط شده است.

در مورد تاثیر اقامه نماز سیدالشهدا در روز عاشورا چه برداشتی می توان داشت؟

در همین دورانی که حضرت مسلم در کوفه بودند و این اموال را در اختیار داشتند، خزانه دار و صندوق دار او فردی بود به اسم ابوثمامه ساعدی. او در واقعه کربلا حضور داشته است و به شهادت رسیده. در ظهر عاشورا به خدمت امام می آید و می گوید، که وقت نماز گویا نزدیک شده است. من دوست دارم در زمان لقای الهی آخرین نمازم را با شما بخوانم. حضرت نگاهی به آسمان کردند و گفتند رحمت خدا بر تو، آری وقتش نزدیک شده است. حضرت مهلت می خواهند. وقتی مهلت نمی دهند، حضرت نماز خوف که در زمان وحشت و ترس خوانده می شود، را اقامه می کنند.
این نکته تنها برای این موضوع است که پیرو امام حسین علیه السلام، ایشان را به عنوان الگو قرار دهند. به ویژه و به عنوان مثال در مجلسی که منتسب به سیدالشهداء است، روا نیست که با کوچکترین مشغولیتی، حتی در اقامه عزای سیدالشهداء، به واجبات خودشان عمل نکنند.

 نظر دهید »

مشق وفاداری

19 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

انگار باید تاسوعا را هر روز نوشت ،خواند و تکرار کرد ..عصر تاسوعا را هر روز با عباس باید تکرار کرد.امانی که امانی جز شقاوت نداشت .به راستی کدام امان ،امانمان می دهد در دار دنیا و آخرت …آیا باقی ماندن در لباس جان به معنای همیشه ماندن است ؟!!

روزی که عباس شمر را لعنت کرد وامان نامه را بر سر او کوبید گویی امانی از شر شیطان گرفت …قراری که هنوز بی قراری شیطان را پایان نداده است.

اینجا عصر تاسوعا است و عباس در میدان پاسداری از ولایت دست که نه جان را پیشاپیش به میدان آورده است .ولایتمداری عباس خورشید عاشورا است .وفایی که هر روز وفاداری می کند به خدا.شاید لحظه ای که علی بن ابیطالب (ع) بر دستان نوزاد ام البنین بوسه زد، بوسه ای به پاداش ولایتمداری عباس بود که از لب مولای مردان بر دست مولای وفاداران زده می شد …

تاسوعا تکرار هر روز ولایت است .گویی شمر مولود هر روز جهان است و این عباس است که می گوید این مولود خوش خبر نیست .مولودی زاییده شیطان برای شکستن و خمودگی ولایت …تاسوعا حرف دل خداست که از زبان عباس بر امان نامه ای جاری می شود که لعنت خدا را به دنبال دارد…عباس از طاعت ملعونانی سر باز می زند که قهر زمین و آسمانند …

عباس ولایتی را پرچمدار است که نماد ولایت دیروز و امروز و فردای جهان است .این تاسوعا هر روز تکرار شده است در لابه لای سجاده زین العابدین (ع) و نجواهایی که امان از دل یزیدیان و امویان گرفت تا اینک که امام عصر در غیبت شاهد و ناظر امان نامه هایی است که به دست شیعیانش می رسد…آیا عصر تاسوعای عباس را می توان از یاد برد؟آن سعادتی که در مچاله کردن امان نامه آنچنان به عباس آبرو بخشیده که اینک نام او طراوت ذکر حسین است وقتی که بغض ها میشکند بی اسم عباس اشکها جاری نمی شوند….این امان نامه ها و شمرها باید باشند تا آبروداران و وفاداران از جرگه دنیا پرستان و شمر مداران جدا شوند …

اینک تاسوعا می گوید من هر روز سرنوشت شما هستم ..تاسوعا را باید در زندگی رقم زد آن چنان که عباس صفا را در وفا رقم زد…یادمان باشد تاسوعا و عباس رمز بقایی است که هزاران سال است صفای عباس را جاودانه کرده است.ولایتمداری تنها پیامی بود که عباس در عصر تاسوعا به همه دورانها داد تا مردمان بدانند شمرها همیشه هستند و امان نامه ها رنگارنگ تر و پر طمطراق تر چنان بزک می کنند طمع آدمی را تا روزی که چون عمر سعد بهره ای نه از دنیا بماند نه آخرت…پس تاسوعا را هر روز تکرار باید کرد تا امان نامه ها راه به سوی جهنم ببرند و ولایت همچنانی بماند که عباس خواست با دست و دیده و جان آن را ماندگار کند.

بقلم س.عباسی

 نظر دهید »

در ادامه ماه محرم چه کتابی بخوانیم؟

18 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

1. کتاب تاملی در نهضت عاشورا/رسول جعفریان/نشر علم

رسول جعفریان از پرکارترین و دقیق ترین متخصصین تاریخ می باشد که با تالیف کتب متعدد با اسلوب جدید در زمینه تاریخ اسلام توانسته جایگاه ویژه ای را در میان متخصصین این علم کسب کند. وی در کتاب تاملی در نهضت عاشورا در نظر داشته است تا به مسائلی که در زمینه عاشورا مطرح است به صورت جامع و گذرا بپردازد.
نویسنده در این کتاب به دنبال آن ارائه گزارشی صحیح و مستند از واقعه عاشورا و اربعین حضرت و بررسی حکمت و آثار قیام و شهادت حضرت می باشد که ناگزیر برای این هدف به بررسی منابع دسته اول عاشورا و تحریفاتی که در این زمینه اتفاق افتاده بصورت مختصر پرداخته است.

2. نامیرا/ صادق کامیار/ نشر نیستان

وقتی این کتاب را می خوانید ناخودآگاه حس تنفر و بغض شدیدی نسبت به مردم کوفه پیدا می کنید. اینکه چگونه هجده هزار نامه برای امام حسین (علیه السلام) می نویسند، ایشان را به کوفه دعوت می کنند و چگونه بر روی ایشان شمشیر می کشند! هرگز باور نمی کنید این حوادث به این سرعت اتفاق افتاده باشد. در سرتاسر داستان خود را در جایگاه انتخاب می بینید. تماماً این سوال در ذهن شما وجود دارد که اگر شما در این موقعیت بودید چه می کردید؟ نقش خواص در به وجود آمدن واقعه کربلا در این کتاب به خوبی مشهود است. و در پایان داستان، شما به جایی می رسید که هرگز تصور آن را نمی کردید.

3. دو چشم ناتمام/ محبوبه زارع/ بوستان کتاب

عبدالله و قاسم فرزندان امام حسن (علیه السلام) هستند . عبدالله فرزند کوچک امام در پی یافتن پاسخی برای سوالات خود در مورد علت صلح پدر و عدم مبارزه اش با ظلم روانه کربلا شد . عبدالله که دلی پر سوال داشت ابتدا از مادر جویای علت صلح پدر می شود مادر توان سخن گفتن را در خود نمی بیند اشک بر چشمانش حلقه می زند که من به این کودک چه بگویم تا بفهمد که پدرش چقدر غریب بود .

در کتاب نامیرا، نقش خواص در به وجود آمدن واقعه کربلا به خوبی مشهود است. و در پایان داستان، شما به جایی می رسید که هرگز تصور آن را نمی کردید.

عبدالله به خودش قول می دهد که حتما از عمویش پرس و جو کند. شبی عبدالله که دیگران توان صبر را نداشت دست ابا عبدالله(علیه السلام) را می گیرد و او را در پشت خیام می برد تا دیگر کسی مزاحم پرسش او نباشد. عمو چرا بابا نجنگید و صلح کرد؟ اصلا تا قبل از آن بابای من به میدان نبرد رفته است اباعبدالله(علیه السلام) پاسخ می دهد بله پدر شما در میدان جنگ مبارزه کرده است مثلا در جنگ صفین شجاعت بسیاری از خود نشان داد. اما در مورد علت صلح ، پدرت غریب بود به طوری که خود با اشاره به گله گوسفندانی که از جایی کوچ داده می شدند فرمود اگر تنها این مقدار یار داشتم جهاد می کردم . عبدالله گفت چرا بابا غریب بود؟
قصه غربت داستان بی انتهای علی و اولاد اوست و تنها محدود به جریان عاشورا نیست. نوجوان امام حسن(علیه السلام) از عمو اذن میدان می خواهد اما حسین(علیه السلام) نمی پذیرد قاسم پس از اصرار فراوان عاقبت به یاد گفته پدر می افتد که اگر روزی دلت خیلی به درد آمد به سراغ این نامه برو. نامه را یافت به عمو نشان داد و اذن میدان را گرفت عاشقانه به میدان رفت و رجز خوانی کرد و در هنگام شهادت عمو را صدا کرد عمو کمکم کن…
مطالعه این کتاب ها، تا حدودی می تواند خواننده را از وقایع مهم و تاریخی قیام امام حسین علیه السلام مطلع و آگاه سازد.

 نظر دهید »

تبارشناسی عاشورا

13 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

عاشوراست که فریاد شور انگیزش، در همیشه گلدسته‌های تاریخ بلند است و به روان مسلمانان قرآن می‌آموزد.

عاشوراست آن راز بزرگی که به ماندگاری حج می‌انجامد و صفا و مروه را حیاتی دیگرگونه می‌بخشد.

عاشوراست آن خون سرخی که در رگ‌های جوانمردان اقلیم روشنایی، به خروش در آمده است.

عاشوراست که از نماز، حماسه می‌سازد و سجاده را با گل‌های شقایق زینت می‌بخشد.

عاشوراست که «ما عرفنا حق معرفتک» را جامه عمل می‌پوشاند و «و ما عبدنا حق عبادتک» را جلوه دیگرگونه می‌دهد.

عاشوراست که «رسالت» را از «اسارت» باز می‌شناساند و «حیات» را از «ممات» می‌باوراند.

عاشوراست که به آبشار روان زندگی، طراوت می‌چشاند و پرتوهای ملکوت را به گستره خاکی باز می‌تاباند.

عاشوراست که طفل عقل را در صحرای جنون می‌داوند و نهالِ خروش را در سرزمین سکوت می‌نشاند.

عاشوراست که نوجوانان شجاعت را به بلوغ می‌رساند و به چشمانِ منتظر، سعادت فروغ می‌رساند.

عاشوراست که حساب را گستاخی زوزمندان می‌ستاند و کتاب مظلومیت بشر را باز می‌خواند.

عاشوراست که دوباره به عدالت سلام می‌کند و کارِ هر چه ستم را تمام می‌کند.

و عاشوراست آن حقیقتی که عاشورایش می‌خوانند و برادر بزرگ‌ترِ تاسوعا!

 نظر دهید »

رسید ماه تو ...

12 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

بالاخره محرم آمد ! میان ماه های قمری تنها سه ماه است که اهل آن ماه ها برایش روز شماری میکنند … ذیحجه است که اهل عرفات برای آمدنش لحظه شماری می کنند … رمضان است که علویون برای آمدنش بی قرارند و محرم است که تمام کائنات٬ سینه زنان و فرشتگان برای آمدنش بی تابند … و من معتقدم هر چه که به آدم قرار است از بهره و فیض بدهند در همین سه ماه است !

تا بحال برایم پیش نیامده بود که در اوج بیداری و قدم زدن هرچند لحظه یکبار از خودم نیشگونی بگیرم تا مطمئن شوم خواب نیستم ! غروب با بچه های گروه قرار گذاشتیم که کار و گزارش نویسی را تعطیل کنیم و با هم به حرم امام حسین برویم .. یکی از بچه ها نوحه ی زیبایی در موبایلش داشت که صدایش را بلند کرد و همه راهی شدیم ..و با هر قدم یک نیشگون از خودم می گرفتم تا مطمئن شوم این منم که این روزها را در کربلا می گذرانم .. و دیدن این بهشت رویا نیست…
مسیر ورودی مان را دور زدیم از کنار تل زینبیه رد شدیم تا از باب قبله وارد حرم شویم .. جمعیت زیادی در اطراف تل زینبیه و باب قبله و بین الحرمین موج می زد .. آدم از باب قبله که وارد حرم امام حسین می شود انگار یک راست به آغوش حضرت می افتد .. اصلا یک حال دیگری دارد که سایر درب های ورودی ندارند .. بالای درب ورودی واقع در ایوان طلا حدیث معروفی کاشیکاری شده که پیامبر فرموده اند : حسین منی و انا من حسینی !
همه ساکت رو به حرم نشسته بودیم هیچ کس نمی توانست سکوت را بشکند تا بلکه بغض هایمان شکسته شود …
یاد عبارتی افتادم٬به یکی از بچه ها که کنارم نشسته بود ٬  آرام گفتم : یک جمله ی نابی هست که بدجور با دلم بازی میکند و این روزها هر وقت یادش می افتم تمام وجودم اشک می شود :
من اراد الله به خیرا قذف فی قلبه حب الحسین و زیارته !
با اینکه خیلی آرام با دوستم حرف میزدم ولی انگار همه ی بچه ها این جمله را شنیدند و جرقه ای خورد در انبار بغضشان و صدای گریه ی همه مان بلند شد …
من اراد الله به خیرا قذف فی قلبه حب الحسین و زیارته …
و نه اینکه زیارت حسین  بُعد مکانی داشته باشد ! بلکه فطرس ملک از همه جا سلامهای عاشقان را به حضرت می رساند .. شاید سلامی که شما از راه دور می دهید زود تر از من که اینجا هستم به حضرت برسد .. بُعد منزل نبود در سفر روحانی .

خیلی اتفاقی داشتم از کنار حرم حضرت عباس رد می شدم که چهره ی یکی از خادمان حرم به نظرم  آشنا آمد … هر چه فکر کردم یادم نیامد کجا دیدمشان اما مطمئن بودم که می شناسمشان . رفتم جلو و سلام کردم و گفتم شما برای من خیلی آشنا هستید ولی یادم نمی آید کجا دیدمتان !
گفت : کتاب کرامات حضرت عباس رو خوندید ؟ گفتم بله ! گفت عکس من در آن کتاب است ! آن کتاب نوشته ی پدرم است . و مرا دعوت کرد به قسمتی از حرم رفتیم و نشستیم و با اینکه به سختی فارسی صحبت میکرد ولی من متوجه حرف هایش می شدم . حاج مرتضی کشوان بود پسر مرحوم کشوان و ۴۰۰ سال است که اجدادش نسل به نسل خادم حضرت عباس بوده اند وحالا افتخار این خدمت به او و پسرانش رسیده . خاطرات جالبی برایم گفت از حرم و کرامات حضرت عباس . (کشوان به معنای همان کفشدار یا کفشداری در زبان فارسی است) و این یعنی اجداد حاج مرتضی کشوان ۴۰۰ سال است خاک حرم حضرت عباس را خورده اند و چه سعادتی دارند بعضی افراد !
یک ساعتی با ایشان صحبت می کردم و قرار شد در روزهای آتی مرا به قسمت هایی از حرم ببرد و آدرس هیئتشان را هم به من داد و گفت هر سال محرم ها فقط به عشق امام حسین و حضرت عباس روزانه  ۶۰- ۷۰ دیگ بزرگ غذا می پزد و بین زائران امام حسین پخش میکند ..
روز عجیبی بود امروز …
وهر لحظه که می گذرد عجیب تر می شود .. نمیدانم چرا حس میکنم محرم امسال یک جور دیگر است .. ونباید این ده روز را از دست داد .. این ده روز خیلی راحت می شود به امام حسین پناهنده شد . اصلا همه ی روزهای سپری شده و نشده یک طرف و این ده روز محرم یک طرف دیگر !

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت

وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت 

 وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت 

 مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست 

 شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست

دعا کنیم برای همدیگر
دعا می کنم برای همه تان
و ان شا الله خدا هم اجابت .

بقلم حمیده اسلامی

 نظر دهید »

مرا به محرم برسان...

10 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

غروب مسجد کوفه ناگفتنی است . کیف میدهد نشستن میان مسجد و آرام گرفتن .
خاصه اینکه هوای بالای سرت هم نیمه ابری باشد و نسیم خنکی بوزد . آسمان آبی بیفتد پشت گنبد حضرت مسلم و نور زرد از زیر گنبد بتابد به آسمان..
آب ِ حوض میان مسجد موج میخورد و بچه ها با لهجه های غلیظ عربیشان آب بازی میکنند ..
محراب حضرت علی علیه السلام خلوت است . کنارش هم یک منبر با سنگ مرمر است . جلوی منبر نشستم که خستگی در کنم ، نمیدانم چه شد یاد سکانس آخر فیلم مختارنامه افتادم . دلم یک جوری شد .. دلم مُحَرَم می خواهد .. هرچند که مُحَرَم در قلب فاطمیه است . اما من دلم محرم میخواهد . همان عَلم و کُتل ها را .. همان زنجیر زنی ها را .. همان چای روضه های ” حسین” را ..
اصلا چقدر دلم ” کربلا” میخواهد .

بقلم حمیده اسلامی 

 نظر دهید »

میهمان شده ام

08 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مثل همه ی شب های دیگر خوابم نمی برد و مهمان کتاب شده ام ! ” این است بهشت” را می خواندم به قلم استاد مرتضی آقا تهرانی .. عجیب نیست که حال و هوایم را عوض کند .. لحظه به لحظه اش خاطرات سفر عتبات را برایم زنده می کند ..

./ ساعت ۳ نیمه شب آماده شدم برای رفتن به مسجد کوفه . گرمای هوا و تابش مستقیم خورشید و اعمال زیاد مسجد کوفه همه دست به دست هم داد که عزم جزم کنم که نیمه شب تا طلوع آفتاب را مهمان مسجد کوفه باشم .
چند ثانیه ای کنار مسجد ایستادم .. اثری از دارالاماره کوفه نیست . به جز یک ستون به شدت تخریب شده ..

در ِ دار الاماره باز شد . مختار با لباس سفید سوار بر اسب از دروازه دارالاماره خارج شد .. موی سپید کرده از جفای کوفیان . کدام ورق تاریخ است که از جفای کوفیان برسینه اش داغ نداشته باشد ؟

./ خبری از تفتیش نیست . همه ماموران امنیتی خوابند . خیلی راحت و بی دغدغه بدون انتظار در صف تفتیش ٬ به داخل مسجد می روم .. چراغ های مسجد خاموش است .. یک تاریکی زیبایی که با تابش ِ قشنگ ِ مهتاب مرا به وجد می آورد .. ماه در میان مسجد است . جایگاه کشتی نوح ٬حوض ِ پر آب ِ وسط مسجد است .. عکس ِ ماه افتاده در آب .. هیچ کس نیست .. دور تا دور مسجد را نگاه میکنم .. دلم برای همه جایش تنگ شده .. حاشیه نوشت های بالای دورتادور دیوار مسجد کوفه خطبه بدون نقطه ی مولاست .. گفتم مولا ! چقدر دلم برای مولا تنگ شده ..

تیر خورده به قلبش .. شاید به بالای قلبش .. خون دویده بر تار و پود لباسش .. محاسن سپیدش هر لحظه به چشمم زیباتر می آید .. پایش فرو می رود در آب ِ حوض ِ وسط مسجد .. همانجا که جایگاه ِ کشتی نوح است .. هر تیری که می نشیند بر بدنش چشم هایم را می بندم و آه می کشم .. آه می کشم .. آه ..

./ چادر نمازم را سرم میکنم و می دوم میان مسجد .. همه جا تاریک است و نور سبزی از میان ضریحی که میان دیوار است می تابد بیرون .. پاهایم سست می شود و چشم هایم مشتاق .. هیچ کس نیست .. این خلوتی ِ نیمه شب٬ چقدر شیرین است .. می روم کنار محراب مولا .. بی دغدغه از ازدحام و شلوغی٬ محراب را در آغوش میکشم .. صدای نفس هایم می پیچد در گوشم .. می نشینم کنار محراب .. نور سبز درون محراب چند روز دیگر قرمز می شود .. اللهم العن قتلة امیرالمومنین …

تا می آیم تیرهای بدنش را بشمارم ٬ رنگ خون دلم را می لرزاند .. چه کسی می گوید این محب و چه بسا شیعه ی به خون غلتیده ٬ مهر آن دو ملعون را در دل داشته !؟ بخدا که باور نمیکنم .. سینه خیز می رود .. زیلوهای مسجد رنگین می شود به خونش .. خودش را می کشد به سمت محراب مولا .. تکیه می دهد به منبر مولا .. چشم هایش از مرگ نمی هراسد .. چه میگویم ؟ مرگ ؟ مرگ حقیر است در برابر مردان خدا .. باور کن عاقبت روی پاهای مولا جان داد ! لبخندش را ندیدی ؟

./ ازمحراب بیرون می آیم و مشغول انجام اعمال مسجد کوفه می شوم .. نسیم خنکی می وزد .. بعید است از این هوای گرم که اینچنین نسیمی داشته باشد .. نور مهتاب هم عجیب منور کرده حیاط بدون سقف مسجد کوفه را ..
صدای اذان صبح که می پیچد بهشت خدا روی زمین را به چشم می بینم .. سجده رفتن بر سنگ های مسجد کوفه شهدی دارد که خدا بر همه ی محبان مولا بچشاند ان شا الله .

میدانی به چه فکر میکنم ؟ به اینکه بعضی از آدم ها چقدر مطهرند ! انقدر مطهرند که باید برای زیارتشان از مسجد عبور کنی ..باور کن فضیلت میخواهد٬ سعادت می خواهد ٬ که مسلم باشی .. که مختار باشی .. که محبان اهل بیت برای زیارتت ناگزیر شوند از مسجد طی طریق کنند تا برسند به آستانت ..
دلتنگ مسجد کوفه شده ام .. دلم ” قم اللیل الا قلیلا ” می خواند .. چشم هایم را می بندم و در میان مسجد کوفه چادر نمازم را سرم میکنم ..

خدایا ما را به محرم برسان…

بقلم حمیده اسلامی

 نظر دهید »

از نجف تا بیقراری

08 مهر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

گاهی مسیری در زندگی ما راه باز میکند که مثل یک رود ما را با خود می برد . شاید برای همین است که روایت داریم ٬ یک ساعت تفکر معادل هفتاد سال عبادت است ! مخصوصا اگر به حساب و کتاب خودت هم برسی و بفهمی که پرونده ات سیاه بوده اما مشمول رحمت خدا شده ای !
این روزها وقتی می نشینم روبه روی حرم امام علی علیه السلام و فکر میکنم ٬ هیچ چیزی جز شرمندگی ندارم در پیشگاه خداوند و مولا !
شاید یکی از خوبی های یادداشت کردن هر کاری که در زندگی میکنیم چه خوب و چه بد این باشد که با یک نگاه اجمالی می فهمیم که چه کرده ایم ! روبه روی حرم مولا لحظه لحظه های زندگی این یکسال اخیرم را ورق میزدم .. و میان آن همه سیاهی لطف و رحمت خدا را دیدم ! و شک ندارم که این سفر از برکت شب قدر بوده است ! از برکت اینکه خدا شب قدر همه را در هم می خرد … از برکت اینکه خدا شب قدر به شدت گناهکاران را نمک گیر میکند … و از برکت اینکه شب قدر چه قدری دارد و ما بی خبریم !
شب قدر امسال علاوه بر همه ی آنچه که یک گناهکار از خدا میخواهد در جهت عفو و مغفرت دو آرزوی بزرگ از خدا خواستم که واقعن خودم را لایقش نمیدانستم ! یکی قبول شدن در آزمون ورودی یک موسسه ای بود که به شدت به تحصیل در آنجا علاقه داشتم ! و دیگری زیارت عتبات عالیات بود !
و حالا که رو به روی حرم مولا به شب قدر گذشته فکر میکنم خود را غوطه ور در رحمت خدا می بینم با اینکه لایقش نبوده و نیستم !
یکماه پیش در کمال ناباوری در آزمون ورودی همان موسسه با رتبه ای که حتی تصورش را نمیکردم قبول شدم و حالا چند روزی است که در نجف ساکنم !
خدایا تو چقدر بزرگی و مابندگان چقدر حقیر !
صبح بعد از نماز به کنار ضریح مولا رفتم ٬ جای همه تان خالی خیلی صفا داشت . چشمم به درب ضریح حضرت علی علیه السلام افتاد (درب ضریح در قسمت خانم ها قرار دارد لذا آقایون از دیدن این درب باشکوه محرومند ) . دقت کردم تا آیه ای را که روی درب ضریح بود بخوانم . 
قسمتی از آیه ۵۸ سوره بقره بود :
“ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ”
و خواندن معنی و تفسیر این آیه را به شما توصیه می کنم ! مخصوصن تحقیق و تفحص درباره واژه ی ” حطه “ را !
از صبح که آیه را روی ضریح دیدم ٬ ورد زبانم همین آیه شده ! 


به جهت انجام یک پروژه تحقیقاتی در این سفر٬  باچند نفر از بچه های گل و باصفا همسفر شده ام و هر یک وظیفه ای بر عهده داریم که گاهی فرصت کم می آوریم ! دو نفر از آقایون و یک نفر خانم از تیم رباتیک یکی از دانشگاه های دولتی تهران و یکی از دوستان متخصص فلسفه اسلامی ٬ دیگری مهندس عمران و متخصص شهر سازی در تیم ماست و خدا را شکر من هم یکی از اعضای این تیمم ! لحظات اینجا برایمان حکم طلا را دارد ! لذا تصمیم گرفتیم به جای دیدن سریال مختار وقت را مغتنم بشماریم و عازم مسجد کوفه شویم و به زیارت حضرت مختار بن ابو عبیده ثقفی برویم !
جایتان خالی لذتی دارد در آغوش کشیدن مزار شریف مختار ٬ خاصه اینکه به برکت این سریال مختار نامه شخصیت مختار و هیبتش برای همه ملموس شده است و با عشق بیشتری به زیارتش میرویم .
و البته سعی میکنم از وقت خوابم ( که البته به دلیل حجم بالای کارمان در هر ۲۴ ساعت فقط مجاز به ۲ساعت خواب هستیم!!! )بزنم و بیایم نت و چندخطی از این روزهایم را بنویسم .

عمری است که دل دادم و دلدار نیامد
عمرم ز غمش سر شد و غمخوار نیامد
ای وای که سه شام دگر مانده بگویم
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد …

 دعاگوی همه ی دوستان هستم و نائب الزیاره همه ی شما بزرگواران .

بقلم حمیده اسلامی

 نظر دهید »

رقعه

31 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

حضرت واجب الوجود بالذات
سلام علیکم
بدون مقدمه چینی و تضییع وقت آن درگاه ربوبی عارضم که :
در پی آمدن روزها و شب ها و چرخیدن این کره ی خاکی که حسب الامر شما طواف حریم نورانی و کهکشانی میکند عید غدیر هم سپری شد و دیگر همه ی دلها ” یا مقلب القلوب ” سر داده اند .
پیرو تغییرات تقویم و به حسب نزدیک شدن به آخرین اوراق نجومی ثبت شده بر دل تقویم قمری بر آن شدیم تا از درگاه عدالت گسترتان تقاضا کنیم که هرچه سریعتر ما را به محرم الحرام برسانید که حال روحی مان شدید منقلب است و قالب تن بسی کوچک و تاب این همه انتظار کشنده است جسمی را که صد البته شما بیشتر واقفید بر اوضاع و احوالش . لیکن بدان دلیل که این توده ی به هم پیچیده ی سراسر عضله ای که بر محور چهار حفره تعبیه اش نموده اید وبطن ودهلیزش نامیده اید چنان این روز ها به خود می پیچد و خون می تراود که ترسم رشته رشته شود و نرسد به بیرق سیاه حسین .
علاوه اینکه ٬ چنان این بافت عضلانی سوزش را به غایت رسانیده که تاب وتوان مان را از کف داده ایم و نمیدانیم بر طبق کدامیک از قوانین شیمیایی و فیزیکی این تغییر واستحاله صورت می گیرد که نه دودی بر جای دارد نه خاکستری اما همچنان می سوزد و می سوزاند و علاجی ندارد مگر ” مجلس” حسین .
خواهشمندیم این دوازده روز الباقی را به مدد قوه ی ” مدبرالیل و النهار ” بودنتان بر ما سپری گردانید
باشد که ما زیر بیرق حسین رستگار شویم .
وصلی الله علی الباکین علی الحسین

 

بقلم حمیده اسلامی

 نظر دهید »

سفرنامه حج تمتع / خداحافظ ای خاک بیت الحرام

31 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

                            

خداحافظ ای خاک بیت الحرام … .

در سفر عمره، اول مدینه میریم، بغض هامون را جمع میکنیم، کینه ی شدید وهابی های مدینه را نسبت به بچه شیعه ها می بینیم، بعد میایم مکه ، در آغوش امن خدا، حالمون بهتر میشه
حالا در سفر تمتع ، برای ما به اصطلاح مدینه بعدی ها ، این طور نیست.می خوایم بریم پیش پیامبر مهربانمان، شکایت این نامردان را بکنیم، که حج امسال را خونین کردند.
در منا که حرم است ، (عرفات جزء حرم نیست ) آب را و انسانیت را بستند بر حاجیان.
بعد فاجعه ی منا، هر وقت مسجدالحرام میرم و در ازدحام جمعیت گیر میکنم، یاد عزیزانمون می افتم، یاد اون سه خانم هم وطنمون که چه کشیدن اون لحظه که گیر کرده بودن :((
داریم می ریم مدینه ، کنار حضرت مادر ….
داریم امروز می ریم مدینه، پیش آقای جوانان بهشت، که رزق محرم بگیریم برای عزاداری برادرش.رزق اشک و شور و بصیرت
داریم خداحافظی میکنیم به امید اینکه زود برگردیم با نابودی آل سعود.
داریم میریم از مکه…
و ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام ….
.
پ.ن : هر طرف که رو کنی یا برج لعنتی ساعت را می بینی یا جرثقل ها را.برای پرت کردن هواس زایر خانه ی خدا، خوب نقشه ای کشیدند.گویی کعبه در احاطه ی جرثقیل ها هست.
عکس از پشت بام خانه ی خدا گرفته شده.تنها زاویه ای که جرثقیل در آن نیست

شنبه هجدهم مهر94
بیست و ششم ذی حجه

بقلم سادات فاطمی

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لعنت_بر_آل_سعود_بی_کفایت
#حج_تمتع_94
#آن_که_دخیل_پرچم_حسین_است_منتظر_محرم_حسین_است
#یاد_داشتهای_من_از_حج_تمتع_94

 نظر دهید »

سفرنامه حج تمتع / خداحافظ عرفات

22 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

                            

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
……
خداحافظ سرزمین عرفات،یادگار بزرگ روز عرفه،
خداحافظ سرزمین منا،منای خونین امسال :( خداحافظ چهار روز دوست داشتنی♡
چهار روز فوق العاده گرررم، چهار روزی که اندازه ی یک قبر جای خواب داشتی.چهارروزی که صبرت را محک می زنند.
چهار روزی که دوست داشتی تا ابد ادامه پیدا کند این عشق بازی با صفا.
چهار روزی که فوق العاده بود :) و فکر میکنی که در این حشر بزرگ ، معامله با تو چگونه خواهد بود؟ به عدل یا به فضل؟

پ.ن :طلب صبر داریم برای بازماندگان#حادثه_منا ..اونایی که رفتن، که پاک بودن.از عرفات برگشته بودند و مستقیم پیش خدا رفتن.
خانواده هااشون که الان باید جای پلاکاردها را با هم عوض کنند :( پلاکارد خوش آمد را بجای پلاکارد تسلیت :(
روز عید قربان غوغایی بود بین چادرهای ایرانی :(:( بهت زده شده بودند
پ.ن دوم :الهی قسمت همه ی اونهایی که دلشون میخواد بشه.
پ.ن سوم:عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده.باز گردد یا برآید؟چیست فرمان شما؟
دعا کنید برای سلامتی همه ی حجاج.

عکس:
شنبه چهارم مهر94
دوازده ذی حجه
بقلم سادات فاطمی

#حج_تمتع_94
#لعنت_بر_آل_سعود_بی_کفایت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یوم_العجز
#میزبان_بی_عرضه
#عاصفة_العجز
#down_with_arabia_soudi
#یاد_داشتهای_من_از_حج_تمتع_94

 نظر دهید »

سفرنامه حج تمتع / مسجد شیعیان

16 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

                                              

سلسله سفرنامه حج به قلم خانم سادات فاطمی به مناسبت دهه اول ذیحجه 

در سفر حج،ما دو بار رفتیم مسجد شیعیان.یک بار با کاروان در شب دوم محرم،شب جمعه.
دفعه ی بعد خودمان یک ون گرفتیم و درنماز جمعه ی شیعیان مدینه شرکت کردیم ( نماز جمعه ای که خطبه ی دوم آن حدود هفت هشت دقیقه بود،و کوتاه در مورد حوادث یمن گفت) آن روز عزاداری و سینه زنی مفصلی کردند.یک نعمت بزرگی بود برای ما که آن همه بغض خورده ی پشت بقیع در دل داشتیم.با یک سوزی میگفتند ابد والله یا زهراء ما ننسی حسیناه. ….
الحمدلله که ما به راحتی عزاداری میکنیم،در آرامش سینه می زنیم،بدون ترس ( از هجوم وحشیانه ی شرطه ها ) گریه می کنیم، ….
بعد هم ناهار ،که مهمان سفره ی پر نعمت امام غریبمان،امام حسن مجتبی بودبم.شیعیانی که در مدینه خودشان به سختی زندگی می کنند،با سخاوت زیاد از ما پذیرایی کردند.
ظرف ای که مشاهده می کنید پر از غذا بود :) و هرکدامش برای دو نفر.برای ما که زیاد بودیم و پنج نفری خوردیم.بی اغراق فوق العاده خوش مزه بود :) . وقتی با چشمان متعجب ما مواجه شدند،برای ما قاشق یکبار مصرف آوردند،آقایون همراه ما که با دست خورده بودند :ی
انشاءالله،مشرف شدید،مسجد شیعیان را حتما بروید.برویم تا ( با همه ی غر ها ، انتقادها ، عصبانیت ها !! ،ناراحتی هایی ) که شاید از کشورمان و … ،داشته باشیم،باز خدا رو شکر کنیم که شیعه هستیم و برای ابراز محبت به اهل بیت ، آزادیم .در امنیت کامل.

پ.ن : وقتی می خواهید وارد روضه ی منوره بشوید،یک فضایی است که با چتر پوشیده می شود،رو به گنبد خضراء که بایستید،یک کتیبه هایی می بینید سبز مانند ( از زمان عثمانی ها بوده،عثمانی ها اهل تسنن بودند) متبرک به اسماء چهارده معصوم ما ،و بعضی از یارانشان. زیباست :)
.
#یا_حسن_مجتبی
#یاد_داشتهای_من_از_حج_تمتع_94
#لعنت_بر_آل_سعود_بی_کفایت

 نظر دهید »

سفرنامه حج تمتع / ارشاد السائلین

15 شهریور 1395 توسط الزهرا (س) نصر

                                   

 

سلسله سفرنامه نوشت های حج تمتع بمناسبت دهه اول ذیحجه بقلم خانم سادات فاطمی از طلاب مدرسه علمیه الزهرا.س.
ارشاد الساءلین بود اینجا،در کنار کوه پرعظمت صفا
حتما راهنمایی میکردند که چگونه تشنگی بدهند به حاجیان در منا ، چگونه بی تفاوت باشند نسبت به پرپر زدن انسان ها در جلو چشمانشان.
فتوا می دهند که ریختن خون شیعه واجب است .
یاد می دهند که اذان بگویند بی ذکر نام علی.علیه السلام.اذان بی ولایت از ماذنه هایشان سر بدهند.اذان بگویند بدون دعوت به سوی بهترین کارها(بدون حی علی خیر العمل)
و نمی دانند که بیخ گوششون ،در حرم امنی که میخواهند ناامنش کنند، ما بچه شیعه ها به برکت وجود پر نور امامانمان ، دعا میخوانیم.
همان دعاهای که آن ها شرک اش می خوانند
و از امام سجادمان ، دعای مکارم الاخلاق را .
و یادمان داده اند که صلوات بفرستیم نه فقط به پیامبر،بلکه به پیامبر و نسلش.
و یادمان داده اند که درد دل کنیم … بخوانیم….بخواهیم

و عمرنی ما کان عمری بذله فی طاعتک …. عمر با برکت در طاعت خدا میخواهیم، عمری که ذکر حسین .ع.در آن باشد
و اوسع علی رزقک …. رزق ما را زیاد کن. یک امر به ظاهر دنیایی را خواستاریم
و لا ترفعنی فی الناس درجه الا حططتنی عند نفسی مثلها…. خدایا هرچقدر من را نزد مردم بالا می بری ، نزد نفس اماره ی خودم پست و خوار کن

الحمدلله :) که هر چقدر بخاطر داشتن چهارده معصوم ، بگوییم الحمدلله ، کم گفته ایم.
اینجا، در کنار وهابی های ملعون، بیشتر به شیعه بودن خودم افتخار می کنم.
به امید روزی که در کنار کعبه، آقای ما، فارس الحجاز …. بیاید …. بیاید …. و خانه ی امن خدا را از دست این بوزینه صفتان بگیرد

پ.ن : هی گفتن شما گروه آخر هستین مکه، خلوت میشه، نشده هنوز، نشده ! عکس را امروز انداختم.جمعیت را می بینید؟

سه شنبه
چهاردهم مهر
بیست و دوم ذی حجه

بقلم سادات فاطمی

#لعنت_بر_آل_سعود_بی_کفایت
#حج_تمتع_94
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_سجاد
#محرم_نزدیک_است
#یاد_داشتهای_من_از_حج_تمتع_94

 5 نظر

اعمال شب و روز عید فطر 2

15 تیر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

اعمال شب عید فطر

مهمترین کارها در این شب بعد از جستجوى ماه و دیدن آن، خواندن دعایى است که هنگام دیدن ماه خوانده مى‌‏شود و در صحیفه سجادیه آمده است و نیز سلام و تضرع کامل به نگهبان شبش که از معصومین علیهم السّلام است و توسل به آنان جهت جدیت ایشان در اصلاح اعمال این ماه او.

همچنین باید اعمال ماه رمضان و خود، دل، روح، ضمیر، ظاهر، باطن، تمامى وجود و جزء جزء وجود خود را تسلیم آنان نموده و از آنان بخواهد که واسطه شده و از خدا بخواهند او را تا رمضان آینده و تمامى عمر موفق بدارد.

به طور کلى باید قصد او در این توسل اصلاح تمام مفاسد ماه، سال و عمرش بوده و تمام نواقصش را کامل نماید. باید در تملق گفتن و لطیف نمودن معانى تضرع، توسل و تسلیم خیلى جدیت کرده و امیدوارى کامل خود را به پذیرش آنان آشکار نماید، و بخاطر آنان به درگاه خداوند شکرگزارى نماید. آنگاه این شب را با همان اعمال قلبى و بدنى که در شبهاى قدر گفتیم، مگر اعمال مخصوص به هر کدام از آن شبها زنده بدارد.

غسل به هنگام غروب.

بعد از نوافل مغرب در حالى که دستهاى خود را بلند کرده است بگوید: «یا ذا المنّ و الطّول، یا مصطفی محمّد و ناصره، صلّ على‏ محمّد و آل محمّد، و اغفر لی کلّ ذنب احصیته، و هو عندک فی کتاب مبین»

آنگاه سجده کرده و صد بار در سجده بگوید: «اتوب إلى اللّه»

سپس حاجت خود را بخواهد که اگر خدا بخواهد برآورده مى‏‌گردد.

بعد از نماز مغرب، عشا، صبح و عید این تکبیر را بگوید: «اللّه اکبر لا اله الا اللّه و اللّه اکبر و للّه الحمد اللّه اکبر و الحمد للّه على ما هدانا».

بهتر است این تکبیر را در پى این نمازها ترک نکند.

مستحب است بعد از نماز مغرب و عشا دو رکعت بجا آورده در رکعت اول بعد از سوره فاتحه صد بار سوره اخلاص و در رکعت دوم بعد از سوره فاتحه یک بار سوره اخلاص بخواند. آنگاه قنوت خوانده، به رکوع رود، سجده کند و سلام بدهد. آنگاه سجده کرده و در سجده صد بار بگوید: «أتوب إلى اللّه»

از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «قسم به کسى که جانم بدست اوست کسى این عمل را انجام نمى‏دهد و چیزى از خدا نمى‏خواهد مگر این که خداوند به او اعطا مى‏کند گرچه گناهان او به عدد شن‌هاى «عالج» باشد.

و اگر حال عبادت دارد عمل بعد را نیز انجام بدهد.

دو رکعت نماز که در رکعت اول هزار بار و در رکعت دوم یک بار«قل هو اللّه احد» خوانده و بعد از سلام دادن سجده کرده و در سجده‌‏اش صد بار بگوید: «أتوب إلى اللّه»

سپس بگوید:«یا ذا المنّ و الجود یا ذا المنّ و الطّول یا مصطفی محمّد صلّ على محمّد و آل محمّد. و حاجات خود را بگوید» و بعد دعایى را که در اقبال روایت شده است بخواند. کسى که چنین کند، حاجت او برآورده مى‌‏گردد.

و اگر براى این عمل نشاط ندارد عمل بعد را انجام دهد.

ده رکعت نماز بجا آورده، و در هر رکعت یک بار حمد و ده بار سوره اخلاص خوانده و بجاى ذکر رکوع و سجود ده بار بگوید:

«سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر»

و بعد از پایان آن هزار بار استغفار نموده و در سجده شکر بگوید: «یا حىّ یا قیّوم یا ذا الجلال و الاکرام یا رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما یا ارحم الرحمین یا اله الاوّلین و الآخرین، اغفر لی ذنوبى و تقبّل صومى و صلاتى.»

روایت شده است: «کسى که این عمل را انجام بدهد قبل از این که سرش را از سجده بردارد، آمرزیده شده، روزه او قبول و گناهان او بخشیده مى‌‏شود».

اگر این هم براى او سخت است عمل بعد از انجام بدهد.

چهارده رکعت نماز، که در هر رکعت یک بار «فاتحة الکتاب» و «آیة الکرسى» و سه بار«قل هو اللّه احد» مى‏‌خواند.

روایت شده: «کسى که این عمل را انجام دهد، خداوند در مقابل هر رکعت، عبادت چهل سال و عبادت تمام کسانى را که در این ماه نماز خوانده و روزه گرفته‏‌اند، به او عطا مى‌‏فرماید».

و اگر براى این هم، حال ندارد، عمل بعد را انجام دهد.

شش رکعت نماز، که در هر رکعت پنج بار «قل هو اللّه احد» مى‌‏خواند.

روایت شده: «کسى که این نماز را بجا آورد، شفاعت او در مورد خانواده‏اش قبول مى‌‏گردد، گرچه سزاوار آتش باشند».

خارج نمودن فطریه.

در روایت آمده است: «اگر فطریه خارج نشود، روزه رد خواهد شد.» و «فطریه نقص زکات مال را از بین مى‏‌برد. روزه با آن کامل شده و مانند صلوات فرستادن بر پیامبر در نماز است. و همانگونه که کسى در نمازش بر پیامبر صلوات نفرستد، نماز ندارد، همانگونه هم کسى که عمدا آن را ترک کند روزه ندارد.»

از مهمترین اعمال این شب زیارت امام حسین علیه‌السّلام است.

و نیز از مهمترین کارها به پایان بردن آن با تسلیم اعمال به نگهبان شب است، همانگونه که شب‏‌هاى شریف دیگر را ختم مى‏‌نمود و قبلا در مورد آن سخن گفته‌‏ایم.

اعمال روز عید فطر

از کارهاى مهم، توسل به حامى و نگهبان آن روز و شفیع قرار دادن او در اول آن و مبالغه در آن به اندازه بزرگى این روز است.

بزرگى این روز نیز به اندازه بزرگى تمام اوقات و حالات او در ماه رمضان مى‏‌باشد. زیرا این روز وقت آشکار شدن ثمره، اعطاى جوایز و فهم قبول یا رد شدن، رضا یا خشم، نزدیکى یا دورى و خوشبختى یا بدبختى است.

بدین جهت بنده سعادتمند باید در این مقام بخوبى ادب را رعایت نموده و آثار بد تمام گناهان خود را در روزها و شب‌هاى این ماه از بین برده و کرامت‌هاى الهى و الطاف خداوندى را که در طول ماه ضایع کرده، اصلاح کند. و خلاصه مى‌‏توان با رعایت کامل ادب در یک ساعت تمام کوتاهی‌هاى خود در اعمال مهم ماه رمضان را جبران و گناهان را تبدیل به نیکی‌ها نموده و به درجات بلندى برسد.

غسل نیز تأکید شده است.

غسل خود را با «بسم اللّه» شروع کرده و بعد از انجام آن بگوید: «اللّهم اجعله کفّارة لذنوبی، و طهّر دینی، و اذهب عنّی الدّرن» خدایا این را کفاره گناهانم قرار ده، دینم را پاک گردان و پلیدی‌ها را در من از بین ببر.

آنگاه نماز صبح را آنگونه که شایسته است بجا آورده و سپس خدا را شکر نموده و دعایى را که از شیخ بزرگ محمد العمرى - قدس سره العزیز - نقل شده بخواند.

اندوه به خاطر غیبت امام زمان و دعا براى فرج او و خواندن دعاى ندبه.

قبل از خروج از منزل به نیت انجام دستور خداوند (نماز عید)، با یک یا چند دانه خرما افطار نموده، و دعایى را که در این مورد رسیده است بخواند. زیرا در این دعا نیز امامش - درود و سلام خدا بر او و پدران و فرزندانش - ذکر شده و باید در مضمون دعا تأمل کند. زیرا دعا به روشنى مى‏‌گوید که رفتن به سوى نماز، رفتن به طرف خداوند است….

در نماز عید، تکبیر اهمیت زیادى دارد. بهمین جهت باید براى به دست آوردن روح تکبیر تلاش نمود.

در کتاب «مصباح الشریعه» به نقل از امام صادق علیه‌السّلام آمده است که فرمودند: بنده‌‏اى که تکبیر بگوید ولى قلبا از حقیقت آن روگردان باشد، خداوند به او مى‏‌گوید: با من نیرنگ مى‏‌کنى. به عزت و جلالم قسم تو را از شیرینى ذکرم محروم نموده و نمى‌‏گذارم به من نزدیک شده و از مناجاتم لذت ببرى.

مطلب مهمى که انسان باید آن را رعایت کند، این است که بداند در رابطه با این نماز از او چه مى‏‌خواهند، و چگونه باید مراقب خداوند بوده و چه حالى باید داشته باشد. به این جهت که تکلیف به نماز گرچه در همه جا از باب عنایت، لطف و احضار بندگان به مقام حضور است ولى در بعضى از آنها جهت ترس بیشتر بوده و بعضى دیگر فقط جهت ایجاد رغبت است.

مثلا نماز آیات از روى لطف و عنایت، ولى در مقام ترس از خشم و نازل شدن بلا واجب شده تا از شمول بلا امنیتى حاصل و بلا به وسیله نماز دفع شود.

نماز عید نیز فقط براى گرفتن جایزه و کامل کردن نقص‌ها و اعطاى بخشش‌هاست.

خلاصه تشریع عید و نماز آن به منظور اظهار رأفت و رحمت، گستراندن جود و کرم و بخشش به مردم است.

اجازه عمومى در این مقام اقتضا مى‌‏کند که بساط قهر و غضب برچیده و بیرق‌هاى الطاف پروردگار افراشته شود. و خوف و ترس با این امر سازگارى ندارد، گرچه بنده مرتکب گناهان جهانیان شده باشد.

خوش گمانى به خداوند در این روز

در این منزل از منازل سالک جا دارد به خداوند خوش گمان بوده و به بخشش‌هاى بزرگ و عطایاى عالى او امیدوار باشد. به اندازه خوش گمانى به خداوند، لطیف نمودن درخواست عطوفت و رعایت آداب اطمینان به وعده‏‌هاى خدا، جوایز نیز بیشتر شده، ابرهاى جود باریده و مبارکى این روز آشکار مى‏‌گردد.

بنده‌‏اى در این روز نترسیده و انتظار خشم خداوند را ندارد مگر کسى که به او بدگمان بوده و امید به فضل او را در خود تقویت نکرده باشد و احتمال بدهد الطاف خدا شامل حال او نشود و ممکن است کسى به خاطر بدگمانى در چنین اوقاتى، از لطف و رحمت الهى محروم شود.

بنابراین به حکم عقل و ادب و ایمان لازم است که امید بنده به ندیده گرفتن گناهان، عفو آن، بخشش نعمت‌هاى خدا و رسیدن به آرزوها و اهداف، قویتر از ترس از مجازات و ذلت و خوارى باشد، و گرچه از بندگان صالح خدا نباشد خود را در میان آنان وارد کند، با صورت‌هاى آبرومند دوستان خداوند به او روى آورد، گرچه روى او از ستم گناهان سیاه شده باشد. خداى متعال به این مسائل توجه نمى‏‌نماید، زیرا فراگیر نمودن احسان در چنین اوقاتى با حکمت او مخالف نیست.

بنابراین هیچ مانعى در راه شمول بخشش و گسترش جود و فضل خداوند نمى‌‏باشد.

نمازگزار بعد از توجه به این امور و تأثیر گرفتن از آن با حیا و امید زیاد در مصلّى حاضر شده و با شرمسارى با گوشه چشم نگریسته و با امیدوارى چشم مى‌‏دوزد، و با آداب و شرایط آن نماز مى‌‏خواند، فرادى یا با جماعت، هر کدام که مناسب با حال اوست همراه با رعایت اخلاص. البته اگر بتواند با جماعت بخواند بهتر است.

در صورت فرادى خواندن، مى‏تواند دو رکعت بخواند یا چهار رکعت که در دو رکعت اول «سبح اسم» و «و الشمس» و در دو رکعت دوم «و الضحى» و «قل هو اللّه احد» خوانده و در رکعت اول هفت تکبیر مى‌‏گوید:

تکبیرة الاحرام، و پنج تکبیر بعد از قرائت که بعد از هر کدام از آنها دعاى معروف: «اللهم اهل الکبریاء…» را مى‌‏خواند آنگاه تکبیر دیگرى گفته و به رکوع مى‏‌رود.

اگر بخواهد مى‏‌تواند بجاى این دعا، دعاى دیگرى بخواند و هنگامى که از نماز فارغ شد تکبیر مذکور را گفته و تسبیح حضرت زهرا علیهاالسّلام را مى‌‏گوید و آنگاه دعایى را که براى بعد از نماز روایت شده است مى‌‏خواند که دعاى بسیار جامعى است. آنگاه با ذکر و دعاى زیاد باید از روز عید مواظبت نماید.

زیرا شیاطینى که در شهر رمضان زندانى و در زنجیر بودند و نمى‌‏توانستند او را بفریبند، امروز رها شده‏‌اند و شاید با دعا و تضرع به خداوند متعال در جهت حفظ او از شر آنان بتواند از آنان رهایى یابد.

آنگاه دعاى ندبه را با حضور قلب مى‌‏خواند، دعایى که آداب معامله با خداى متعال، پیامبران و اولیاى او و رفتار پیروان با امام خود را بطور کاملى مى‌‏آموزد.

چگونه روز عید فطر را به پایان ببریم

روز خود را با توسل و واگذارى به نگهبان این روز که از معصومین علیهم‌السّلام مى‌‏باشد و شفاعت خواستن از او به پایان برساند همانگونه که در سایر روزهاى شریف نیز چنین مى‏‌کرد و نباید در این جهت کوتاهى کند که این از کارهاى مهم است.

 نظر دهید »

اعمال شب عید فطر1

15 تیر 1395 توسط الزهرا (س) نصر

شب و روز عید سعید فطر، بهترین فرصت برای جمع بندی و محاسبه اعمال خود در ماه مبارک رمضان است. همچنین فرصت مناسبی است تا اعمال ماه رمضان را با اعمال مخصوصی که برای شب و روز عید فطر، وارد شده،‌ تکمیل کنیم. به همین جهت برخی از آن اعمال را از کتاب ارزشمند المراقبات آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی نقل می‌کنیم.

حقیقت عید چیست؟

عید زمانى است که خداوند متعال براى جایزه دادن و بهره‏ مند کردن بندگان از نعمت‌ها، آن را در میان روزها انتخاب مى‌‏کند، تا براى گرفتن خلعت‌ها و عطایا جمع شوند و به همگان اعلام کرده است که به درگاه او روى آورده و با اعتراف به بندگى و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان براى او تواضع نمایند.

خداوند نیز در تمام این موارد به آنان وعده اجابت و اعطایى بالاتر از آرزوهایشان بلکه بالاتر از آنچه در دل بشرى خطور کرده، داده است.

دوست دارد در چنین روزى به او خوش گمان بوده و جانب امیدوارى به قبول خداوند و آمرزش و عطاى او را بر جانب ترس از رد و عذابش ترجیح بدهند.

و ناامید ورشکسته در این روز از معنى عید غافل و سرگرم آرایش خود براى مردم و کف زدن و شانه کردن مو بوده و از امر مهم درخواست عطوفت و رحمت پروردگار غافل است….

خلاصه خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عید فرا خوانده تا براى گرفتن جوایز و هدایا جمع شوند.

گروه‌هاى مختلف مردم در برابر عید

مردم در رابطه با عید به چند دسته تقسیم مى‌‏شوند:

عده‌‏اى روزه را تکلیفى بیش ندانسته و فقط با خوددارى از خوردن و نوشیدن و همسران، خود را به ناراحتى مى‌‏اندازند. امّا اعضاى بدن خود را از گناهان حفظ نکرده و با دروغ و غیبت روزه خود را نقض کرده و با تهمت، افترا، فحاشى به خدمتکار و آزار او روزه خود را از بین مى‏‌برند. و در عین حال با کمال اطمینان خود را از فرمانبرداران مى‌‏پندارند و گمان مى‏‌کنند که بر پروردگار جهانیان منتى دارند ولى نمى‏‌دانند که با گناهان و نادانی‌شان نزد عاقلان رسوا شده و روزه آنان مورد قبول خداى خدایان قرار نمى‏‌گیرد. چنین کسانى اگر در عید به عنایت خداى متعال خوش گمان بوده و در مکان نماز گزاردن خود از پروردگارشان آمرزش بخواهند، شاید خداوند متعال هنگام اعطاى جوایز آنان را نیز مورد آمرزش خود قرار داده و با فضل خود بعضى از پاداش‌هاى خود را نصیب آنان نماید.

دسته‌‏اى نیز مى‌‏دانند که این خداست که در تکالیف بر آنان منت داشته، و روزه‌‏اى کامل است که همراه با بازداشتن اعضاى بدن باشد. از این رو مواظب اعضاى بدن خود نیز هستند، اما گاهى خلافى از آنان سر زده و با بیم و امید مرتکب گناهى مى‏‌گردند. با ناراحتى روزه گرفته و به اندازه‌‏اى که حال دارند مستحبات را بجا مى‏‌آورند. کارهاى خوب و بد را با هم مخلوط نموده و با ترس و خجالت، حیا و امیدوارى وارد عید مى‏‌شوند.

خداوند آمرزش، پاداش و تبدیل گناهان به کارهاى نیک را به آنان وعده داده و با عطایاى خود پاداش عبادتهاى آنان را بطور کامل و به گونه‌‏اى که بالاتر از آرزویشان باشد، به آنان عنایت مى‌‏کند.

گروهى از روى عادت و با غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نیز مانند سایر ماه‌‏ها در غفلت بسر برده، مرتکب گناهان شده و از روى عادت نیز وارد عید مى‌‏شوند. سرنوشت این گروه، به خواست خداوند بستگى دارد.

ممکن است عنایت خدا شامل حال آنان شده و فقط بخاطر فرا رسیدن عید یا به جهت کرامت بعضى از اعمال نیکوکاران آنان را مورد آمرزش خود قرار دهد، یا بدى کردارشان آنان را از رحمت خداوند خارج نموده و به ورشکستگان ملحق شوند.

دسته‌‏اى نداى خداوند را در این ماه لبیک گفته و با تمام توان در مراقبت دستورات الهى تلاش کرده و براى بدست آوردن رضاى خداى متعال در پى بدست آوردن تمامى خیرات هستند و عبادات زیادى بجا مى‌‏آورند در حالى که دلهاى آنان به سبب آگاهى خود به کوتاهى در شکرگزارى نعمت تشریف با این ندا ترسان بوده، و قدر منت خداوند متعال بر آنان، بخاطر اجازه به نزدیکى به او و خدمت و عبادت او را مى‌‏دانند.

خداوند متعال هم خدمت آنان را قبول، از سعى آنان تشکر مى‏‌کند و با کرامت‌ها و انواع عنایات خود آنان را پاداش مى‌‏دهد، با هدایتهاى بیشتر آنان را بزرگ داشته، با نور قرب خود آنان را مى‌‏پوشاند و آنان را به دوستان برگزیده‌‏اش ملحق مى‌‏نماید.

گروهى نیز نداى خداوند متعال، سختى گرسنگى و شب زنده‏‌‌دارى را براى آنان از بین برده، با اشتیاق و شکرگزارى، حتى با شادمانى و مستى با آن روبرو شده، براى رفتن و مسابقه جدیت به خرج داده، با روح و عقل خود بخوبى خطاب خداى خدایان را اجابت مى‌‏‌کنند، براى از بین بردن حجاب با بذل جان همت کرده و با قرب به او به مراد رسیده و به پروردگار بندگان متصل شده‏‌‌اند. پروردگارشان آنان را به خوبى پذیرفته، نزدیک کرده و در پناه خود، در جایگاه صدق بهمراه دوستان و برگزیدگانش مى‌‌‏نشاند با جام لبریز خود آنان را سیراب کرده و به زیبایى، نور، شادمانى و سرورى مى‌‏‌رسند که کسى توان تصور آن را نداشته، چشمى آن را ندیده و کسى از آن چیزى نگفته است.

روز عید زمان آشکار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطاى پاداش عبادتهاى آن مى‌‏باشد. بنابراین کسى که بخوبى از خداوند متعال در شب عید مراقبت نموده، کوتاهى‌‏هاى خود را در ماه رمضان، در شب فطر جبران نماید و خود را براى عید آماده کند و از بندگان صالح خدا شود، امید است همانگونه که خداى متعال آنان را در روز عید قبول مى‏‌کند، او را نیز پذیرفته، و او را از الطاف خاص خودم محروم ننماید، و بعد از اعتراف به کوتاهى در عبادت و جبران آن، خداوند او را مورد محاسبه دقیق قرار نداده و با او نیز مانند بندگان گرامیش و شهدا و صدیقین که شایسته بخشش او هستند رفتار کند.

اهمیت عبادت در این شب‏

عبادت در این شب بسیار مهم است. از امام سجاد علیه السّلام روایت شده است که به فرزندانش در مورد این شب سفارش کرده و مى‌‏فرمود: «این شب کمتر از آن شب نیست.» منظور حضرت علیه‌السّلام شب قدر بود. با این کلام تصریح مى‏‌کند که شب فطر کمتر از شب قدر نیست.

بنابراین لازم است عمل کننده در این شب بیش از شب قدر جدیت نماید. زیرا این شب علاوه بر این که به این جهت شرافت دارد وقت پاداش و آخر کار نیز بوده و بهمین جهت احتیاج به جدیت زیاد دارد.

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل مبطلات روزه

22 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

مبطلات روزه

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 

س 758: من در روز ماه رمضان به علّت اغوای شیطان تصمیم گرفتم روزه‏ام را باطل کنم لکن قبل از این که عملی که روزه را باطل می‏کند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حکم روزه‏ام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حکمی دارد؟
ج: در روزه ماه رمضان اگر در اثناى روز از نيت روزه گرفتن بر گردد به‌طورى که قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزه‏اش باطل مى‏شود و قصد دوباره او براى ادامه روزه فايده ندارد، البته تا اذان مغرب بايد از کارى که روزه را باطل مى‌کند خوددارى کند. امّا اگر دچار ترديد شود به اين معنى که هنوز تصميم نگرفته است روزه را باطل کند، يا تصميم بگيرد کارى را که موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در اين دو صورت صحّت‏ روزه او محل اشکال است و احتياط واجب آن است که روزه را تمام کند و بعداً هم آن را قضا نمايد. هر روزه واجب معيّن ديگر ـ مانند نذر معيّن و امثال آن ـ نيز داراى همين حکم است.

س 759: آیا اگر از دهان شخص روزه دار خون بیاید، روزه‏اش باطل می‏شود؟
ج: روزه به سبب آن باطل نمى‏شود، ولى واجب است که از رسيدن خون به حلق جلوگيرى کند.

س 760: حکم استعمال دخانیات مانند سیگار در حال روزه چیست؟
ج: احتياط واجب آن است که روزه‏دار از دودهاى انواع دخانيات و نيز مواد مخدّرى که از راه بينى يا زير زبان جذب مى‏شود خوددارى کند.

س 761: آیا ماده «ناس» که از توتون و غیر آن ساخته می‏شود و برای چند دقیقه زیر زبان گذاشته شده و سپس از دهان بیرون انداخته می‏شود، مبطل روزه است یا خیر؟
ج: احتیاط واجب آن است که روزه دار از مواد مخدری که از راه بینی یا زیر زبان جذب میشود، خودداری کند.

س 762: نوعی داروی طبی برای اشخاص مبتلا به تنگی نفس شدید وجود دارد که عبارت است از یک قوطی که در آن مایع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروی مایع بصورت پودر گاز از طریق دهان وارد ریه شخص بیمار شده و موجب تسکین حال وی می‏گردد. گاهی بیمار مجبور می‏شود در یک روز چندین بار از آن استفاده کند، آیا با وجود استفاده از این دارو، روزه گرفتن جایز است؟ با توجه به اینکه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غیرممکن و یا بسیار سخت خواهد بود.
ج: وسیله مذکور اگر صرفا برای بازکردن راه تنفسی استفاده میشود، مبطل روزه نیست.

س 763: من در بیشتر روزها آب دهانم با خونی که از لثه‏هایم می‏آید مخلوط می‏شود و گاهی نمی‏دانم آب دهانی که فرو می‏برم همراه با خون است یا خیر؟ روزه‏ام با این حال چه حکمی دارد؟ امیدوارم مرا راهنمایی فرمایید.
ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، محکوم به طهارت است و بلعيدن آن اشکال ندارد و مبطل روزه نيست، و همچنين در صورت شک در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشکال ندارد و به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏زند.

س 764: در یکی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندان‌هایم را مسواک نزدم، و بدون اینکه باقی‌مانده غذاهای لابلای دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟
ج: اگر علم به وجود باقى‌مانده غذا در بين دندانهايتان و يا علم به رسيدن آن به حلق نداشته‏ايد و فرو رفتن آن هم عمدى و با التفات نبوده، قضاى روزه بر شما واجب نيست.

س 765: از لثه شخص روزه‏داری خون زیادی خارج می‏شود، آیا روزه‏اش باطل می‏شود؟ آیا برای او ریختن آب با ظرف بر سرش جایز است؟
ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نمى‏شود. همچنين ريختن آب بر روى سر توسط ظرف و مانند آن به صحّت‏ روزه ضرر نمى‏رساند.

س 766: داروهای مخصوصی برای معالجه بعضی از بیماری‏های زنان وجود دارد (شیافهای روغنی) که در داخل بدن گذاشته می‏شود، آیا استفاده از آن موجب بطلان روزه می‏شود؟
ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمى‏رساند.

س 767: نظر شریف جنابعالی درباره تزریق آمپول و سایر تزریقات نسبت به روزه‌داران در ماه مبارک رمضان، چیست؟
ج: احتياط واجب آن است که روزه‏دار از آمپول‏هاى مقوّى يا مغذّى و هر آمپولى که در رگ تزريق مى‏شود و نيز انواع سرم‏ها خوددارى کند، لکن آمپول‏هاى دارويى که در عضله تزريق مى‏شود و نيز آمپول‏هايى که براى بى‏حسّ کردن به کار مى‏رود، مانعى ندارد.

س 768: آیا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جایز است یا خیر؟
ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان براى درمان فشار خون ضرورى باشد، اشکال ندارد، ولى با خوردن آن روزه باطل مى‏شود.

س 769: اگر من و بعضی از مردم بر این عقیده باشیم که بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوان خوردن و آشامیدن صدق نمی‏کند، آیا عمل به آن جایز است و به روزه‏ام ضرر نمی‏زند؟
ج: خوردن قرص روزه را باطل مى‏کند.

س 770: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نماید و زن نیز به آن راضی باشد چه حکمی دارد؟
ج: بر هر يک از آنان حکم افطار عمدى جارى است و علاوه بر قضا، کفّاره هم بر هر دو واجب است.

س 771: اگر مردی با همسرش در روز ماه رمضان شوخی و ملاعبه نماید، آیا به روزه‏اش ضرر می‏رساند؟
ج: اگر منجر به انزال منى نشود، به روزه خللى وارد نمى‏کند.

 2 نظر

استفتائات جدید پیرامون مسائل شرایط وجوب و صحت روزه

20 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

شرایط وجوب و صحت روزه

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 


س 731: دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی توانایی روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارک رمضان هم نمی‏تواند قضای آن را به جا آورد تا اینکه ماه رمضان سال بعد فرا می‏رسد، چه حکمی دارد؟
ج: ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى روزه نمى‏شود، بلکه قضاى روزه‏هاى ماه رمضان که از او فوت شده، بر وى واجب است.

س 732: دخترانی که تازه به سن تکلیف رسیده‏اند و روزه گرفتن بر آنها مقداری مشکل است، چه حکمی دارند؟ آیا سن بلوغ شرعی دختران اکمال نه سال قمری است؟
ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تکميل نه سال قمرى است که در اين هنگام روزه بر آنها واجب است و ترک آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى اگر روزه گرفتن براى ايشان ضرر داشته باشد يا تحمل آن برايشان همراه با مشقت زياد باشد، افطار براى آنها جايز است.

س 733: من زمان دقیق رسیدن به سن تکلیف خود را نمیدانم، از جناب عالی خواهشمندم بیان فرمایید که از چه زمانی قضای نماز و روزه بر من واجب است؟
ج: فقط قضاى آن مقدار از نمازها و روزه‏ها که يقين به فوت آن بعد از رسيدن به سن قطعى تکليف شرعى داريد، بر شما واجب است.

س 734: اگر دختر نه ساله‏ای که روزه بر او واجب شده، به دلیل دشواری، روزه‏اش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟
ج: قضاى روزه‏هايى که از ماه رمضان افطار کرده، بر او واجب است.

س 735: اگر فردی به خاطر عذری قوی، پنجاه درصد احتمال دهد که روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولی بعداً معلوم شود که روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و کفّاره چه حکمی دارد؟
ج: اگر افطار عمدى روزه ماه مبارک رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، کفّاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلايى داشته باشد، کفّاره واجب نيست، ولى قضا بر او واجب است.

س 736: شخصی مشغول انجام خدمت سربازی است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نمیتواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگیرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نیز در محل خدمت است و احتمال دارد که باز هم نتواند روزه بگیرد، اگر پس از پایان دوره خدمت سربازی بخواهد روزه این دو ماه را قضا نماید، آیا کفّاره هم بر او واجب است یا خیر؟
ج: کسى که بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آينده استمرار داشته، فقط قضاى آن بر او واجب است و کفّاره تأخير واجب نيست.

س 737: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسی نماید، آیا روزه‏اش باطل می‏شود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود که در حال روزه غسل ارتماسی نموده است، آیا قضای آن واجب است؟
ج: اگر غسل ارتماسى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه او صحيح است و قضاى روزه‏اش بر او واجب نيست.

س 738: اگر شخصی بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولی در راه به خاطر پیشامد حادثه‏ای نتواند در زمان معیّن به مقصد برسد، آیا روزه او اشکال دارد و آیا کفّاره بر او واجب است یا فقط قضای روزه آن روز را باید به جا آورد؟
ج: روزه‏اش در سفر صحيح نيست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى که پيش از ظهر به محل اقامتش نرسيده، واجب است و کفّاره‏اى هم ندارد.

س 739: اگر هواپیما در ارتفاع بالا و مسیر طولانی در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نیم تا سه ساعت طول بکشد، مهماندار و خلبان هواپیما برای حفظ تعادل خود هر بیست دقیقه احتیاج به نوشیدن آب دارند، در این صورت آیا در ماه مبارک رمضان، کفّاره و قضای روزه بر آنها واجب می‏شود؟
ج: اگر روزه براى آنها ضرر داشته باشد، جايز است که با نوشيدن آب افطار نمايند و قضاى آن را بجا آورند و در اين حالت کفّاره بر آنها واجب نيست.

س 740: اگر زن در ماه مبارک رمضان دو ساعت یا کمتر مانده به اذان مغرب حیض شود، آیا روزه‏اش باطل می‏شود؟
ج: روزه‏اش باطل است.

س 741: کسی که با پوشیدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصی) بدون اینکه بدنش خیس شود، در آب فرو رود، روزه‏اش چه حکمی دارد؟
ج: اگر لباس به سر او چسبيده باشد، صحّت‏ روزه‏اش محل اشکال است و بنا بر احتياط وجوبى قضاى آن لازم است.

س 742: آیا مسافرت عمدی در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟
ج: مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اينکه براى فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.

س 743: شخصی که روزه واجب بر عهده‏اش است و قصد دارد که آن را بگیرد، ولی بر اثر پیشامدی نتواند روزه بگیرد مثلاً بعد از طلوع خورشید آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بین راه هم مرتکب هیچ‌یک از مفطرات نشد، ولی وقت نیت روزه واجب از وی فوت شد، و آن روز هم از روزهایی است که روزه در آن مستحب است، آیا می‏تواند نیت روزه مستحبی کند یا خیر؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمّه‏اش باشد، نيت روزه مستحبى حتى بعد از فوت وقت نيت روزه واجب، از وى صحيح نيست.

س 744: من معتاد به سیگار هستم و در ماه مبارک رمضان هر چه تلاش می‏کنم که تندخو نباشم نمی‏توانم و همین باعث ناراحتی زیاد افراد خانواده‏ام شده است و خودم هم از وضعیت دشوارم رنج می‏برم، تکلیف من چیست؟
ج: روزه ماه مبارک رمضان بر شما واجب است و بنا بر احتياط واجب جايز نيست در حال روزه سيگار بکشيد، و نبايد بدون دليل با ديگران تند برخورد کنيد.

 

 نظر دهید »

ادعونی الی ضیافه الله 2

19 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

سلسله مباحث حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) پیرامون ماه مبارک رمضان

در یک تقسیم‎بندی دعا را به «مأثور و غیرمأثور» تقسیم کردم. دعاهای غیر مأثور یعنی آن درخواست‎هایی که عبد از ربّش می‎کند و عبد در قالب‏ریزی آن مختار است؛ یعنی مجاز است درخواستش را در هر قالبی که می‏خواهد، بریزد. امّا قالب‏ریزی دعاهای مأثور در دست عبد نیست؛ بلکه باید از ناحیه معصومین(صلوات‎الله‎علیهم‎اجمعین) در قالب‏ریزی خاصِّ خودش به ما رسیده باشد. لذا انسان باید این قالب را رعایت کند.
دعاهای مأثور را هم یک تقسیم‎بندیِ ابتدایی به «موقّت و غیرموقّت» کردم. موقّت به این معنا است که دعایی در زمان خاصّی وارد شده است و انسان باید آن دعا را در آن زمان خاص بخواند؛ همان‎طور که نسبت به مکان هم چنین چیزی را داریم که وقتی در مکان خاصّی قرار گرفتی، باید دعای خاصّی را بخوانی. قوالبِ این دعا‏ها باید حفظ شود.
تفاوت تأثیر زمان خاص بر دعا با دعای مأثور موقّت
در سال گذشته بحث مفصّل و مستقلی راجع به اثرگذاری زمان و مکان بر روی دعا داشتم؛ مثلاً دعا کردن در روز عرفه یا در لیالی قدر که این زمان خاص بر روی دعاهایی که بنده می‎کند از سه جهت مؤثّر است. مکان‎ها هم همین‎طور هستند؛ مثلاً دعا کردن در مسجدالحرام، در صحرای عرفات یا نزد مزار پیغمبر اکرم، مسجد کوفه، مسجد سهله، حتی قبور ابَوین -‎پدر و مادر- بر روی دعا مؤثر است. سال گذشته به‏طور مفصّل بحث کردم و گفتم زمان و مکان به سه نحو روی دعا اثر می‎گذارد؛ به نحو مقتضی، به نحو فعلیّت و به نحو سرعت در اجابت. زمان‎ها و مکان‎های خاص به یکی از این سه نحو در اجابت بر روی دعا اثر دارند.[1]
بحث سال گذشته بحث مستقلی است و با این موضوع که در زمان یا مکان خاص دعای خاصّی وارد شده، ارتباط ندارد و این دو با هم متفاوتند. در آنجا یک زمان خاص مثل لیالی قدر، چه دعا مأثور باشد و چه غیر مأثور، این زمان بر روی استجابت دعا اثر می‎گذارد؛ چه تو خودت دعا را قالب‎ریزی کنی، چه دعاهایی که از ائمه رسیده را بخوانی، فرقی نمی‎کند. در باب مکان هم همین‎طور است. در مسجدالحرام که هستی، چه آن دعایی که در آنجا وارد شده است را بخوانی و چه خودت برای خودت دعا کنی، این مکان اثرگذار است، امّا بحثی که جلسه گذشته گفتم، این است که در این زمان خاص تو باید این را بگویی، در این مکان خاص تو باید این دعا را بخوانی. این با آن فرق می‎کند. این‏ها مسائل دقیقی است که من می‎گویم. چون دیده‏ام که گاهی این‏ها را با هم خَلط می‎کنند؛ نخیر، این‏ها با هم فرق می‎کنند.

ادامه »

 1 نظر

استفتائات جدید پیرامون مسائل قضای روزه

19 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

قضای روزه‏

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 

س 808: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان برای انجام مأموریت دینی بر عهده‏ام می‏باشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضای آنها بر من واجب است؟
ج: قضاى روزه‏هاى ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.

س 809: اگر کسی برای گرفتن روزه قضای ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند، آیا کفّاره بر او واجب است یا خیر؟
ج: کفّاره بر او واجب نيست.

س 810: کسانی که در ماه رمضان برای انجام وظیفه دینی در مسافرت هستند و به همین دلیل نمی‏توانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت کفّاره بر آنها واجب است؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آينده به تأخير انداخته باشند، قضاى روزه‏هايى که از آنان فوت شده کافى است، و واجب نيست براى هر روزى يک مدّ طعام فديه بدهند، هرچند احتياط در جمع بين قضا و فديه است. ولى اگر تأخير در قضاى روزه به خاطر سهل‏انگارى و بدون عذر باشد، جمع بين قضا و فديه بر آنها واجب است.

س 811: شخصی به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است، ولی توانایی قضای همه روزه‏های فوت شده را ندارد و مالی هم ندارد که با آن کفّاره‏هایش را بپردازد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
ج: قضاى روزه‏هاى فوت شده در هيچ صورتى ساقط نمى‏شود، ولى نسبت به کفّاره افطاره عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و يا اطعام شصت مسکين براى هر روز نداشته باشد، بايد به هر تعداد فقير که قادر است غذا بدهد و احتياط آن است که استغفار نيز بکند و اگر به هيچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نيست فقط کافى است که استغفار کند يعنى با دل و زبان خود بگويد: «استغفرالله (از خداوند بخشايش مى‏طلبم)».

س 812: من به علّت عدم قدرت مالی و بدنی نتوانستم برای انجام کفّاره‌هایی که بر من واجب شده بود روزه بگیرم و یا به مساکین اطعام نمایم و در نتیجه، استغفار نمودم لکن به لطف الهی اکنون توان روزه گرفتن یا اطعام نمودن دارم، وظیفه‏ام چیست؟
ج: در فرض مرقوم، انجام کفّاره لازم نيست گر چه احتياط مستحب آن است که انجام داده شود.

س 813: اگر شخصی بر اثر جهل به وجوب قضای روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضای روزه‏هایش را به تأخیر اندازد، چه حکمی دارد؟
ج: فديه تأخير قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمى‏شود.

س 814: فردی که به مدت صدو بیست روز روزه نگرفته، چه وظیفه‏ای دارد؟ آیا باید برای هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا کفّاره بر او واجب است؟
ج: قضاى آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و بدون عذر شرعى بوده، علاوه بر قضا، کفّاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه يا اطعام شصت فقير و يا دادن شصت مد طعام به شصت مسکين که سهم هر کدام يک مدّ است.

س 815: تقریباً یک ماه روزه گرفته‏ام به این نیت که اگر روزه‏ای بر عهده‏ام باشد قضای آن محسوب شود و اگر روزه‏ای بر عهده‏ام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزه‏های قضایی که بر ذمّه دارم، محسوب می‏شود؟
ج: اگر به نيت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بوده‏ايد، اعم از روزه قضاء يا مستحبى، روزه گرفته‏ايد و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب مى‏شود.

س 816: کسی که نمی‏داند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبی بگیرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب می‏شود؟
ج: روزه‏هايى را که به نيت استحباب گرفته به جاى روزه قضايى که بر عهده‏اش هست، محسوب نمى‏شود.

س 817: نظر شریف جنابعالی درباره شخصی که بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزه‏اش را افطار کرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا اینکه کفّاره هم باید بدهد؟
ج: اگر به سبب بى‌اطلاعى از حکم شرعى، کارى را انجام دهد که روزه را باطل مى‌کند ـ مثل اينکه نمى‌دانست خوردن دارو نيز مانند ساير خوردنيها روزه را باطل مى‌کند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزه‌اش باطل است و بايد آن را قضا کند ولى کفّاره بر او واجب نيست.

س 818: کسی که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایی، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟
ج: اگر گرفتن روزه براى او حرجى نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نيز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگيرد مريض شود، فقط قضاى روزه‏ها بر عهده او مى‏باشد.

س 819: کسی که تعداد روزهایی که روزه نگرفته و مقدار نمازهایی را که نخوانده نمی‏داند، وظیفه‏اش چیست؟ کسی هم که نمی‏داند روزه‏اش را بر اثر عذر شرعی افطار کرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حکمی دارد؟
ج: جايز است که به قضاى آن مقدار از نماز و روزه‏هايش که يقين به فوت آنها دارد، اکتفا نمايد، و در صورت شک در افطار عمدى کفّاره واجب نيست.

س 820: اگر شخصی که در ماه رمضان روزه دار است، در یکی از روزها برای خوردن سحری بیدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثه‏ای برای او اتفاق بیفتد و روزه را افطار کند، آیا یک کفّاره بر او واجب است یا کفّاره جمع؟
ج: اگر روزه را تا حدى ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى شود و در نتيجه آن را افطار نمايد، فقط قضا بر او واجب است و کفّاره‏اى ندارد.

س 821: اگر شک کنم در اینکه اقدام به گرفتن قضای روزه‏هایی را که بر عهده‏ام بوده، کرده‏ام یا خیر تکلیف من چیست؟
ج: اگر يقين به اشتغال قبلى ذمّه خود داريد، واجب است به مقدارى که موجب يقين به انجام تکليف مى‏شود، روزه قضاء بگيريد.

س 822: کسی که هنگام بلوغ فقط یازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و یک روز را هم در موقع ظهر افطار کرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمی‏دانسته که با ترک عمدی روزه کفّاره بر او واجب است، چه حکمی دارد؟
ج: اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار کرده، بايد علاوه بر قضا، کفّاره هم بدهد اعم از اينکه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفّاره و يا جاهل به آن باشد.

س 823: اگر پزشک به بیماری بگوید که روزه برای شما ضرر داد و او هم روزه نگیرد، ولی بعد از چند سال بفهمد که روزه برای وی ضرر نداشته و پزشک در تشخیص خود اشتباه کرده است، آیا قضا و کفّاره بر او واجب است؟
ج: اگر از گفته پزشک متخصص و امين و يا از منشأ عقلايى ديگر، خوف از ضرر پيدا کند و روزه نگيرد، فقط قضا بر او واجب است.

 نظر دهید »

اعمال روز اول ماه مبارک رمضان

18 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

و در آن چند عمل است
اول: غسل کردن در آب جارى و ریختن سى کف آب بر سر که باعث ایمنى از جمیع دردها و بیماریها است در تمام سال.
دوم: کفى از گلاب بر رو بزند تا از خوارى و پریشانى نجات یابد و قدرى هم بر سر خود بزند تا در آن سال از سرسام [برسام‏] ایمن شود
سوم: دو رکعت نماز اول ماه و تصدق را به عمل آورد .
چهارم: دو رکعت نماز کند، در رکعت اول حمد و إنا فتحنا و در رکعت دوم حمد و هر سوره که خواهد بخواند تا حق تعالى جمیع بدیها را در آن سال از او دور گرداند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده.
پنجم: بعد از طلوع فجر این دعا بخواند:
اللَّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا صِیَامَهُ وَ أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ تَقَبَّلْهُ مِنَّا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْهُ لَنَا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ .
ششم: بخواند دعاى چهل و چهارم صحیفه کامله رااگر در شب نخوانده است.
هفتم: علامه مجلسى در زاد المعاد فرموده کلینى و شیخ طوسى و دیگران به سند صحیح روایت کرده‏اند که حضرت امام موسى کاظم علیه السلام فرمود که: در ماه مبارک رمضان در اول سال یعنى روز اول ماه چنانچه علما فهمیده‏اند این دعا را بخوان و فرمود که هر که این دعا را از براى رضاى خدا و بى شائبه اغراض فاسده و ریا بخواند در آن سال به او نرسد فتنه و گمراهى و نه آفتى که ضرر رساند به دین او یا بدن او و حق تعالى او را حفظ کند از شر آنچه در آن سال واقع مى‏شود از بلاها و دعا این است:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَانَ لَهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتِی تَوَاضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتِی قَهَرَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِقُوَّتِکَ الَّتِی خَضَعَ لَهَا کُلُّ شَیْ‏ءٍ وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتِی غَلَبَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ بِعِلْمِکَ الَّذِی أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا نُورُ یَا قُدُّوسُ یَا أَوَّلا قَبْلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ یَا بَاقِیا بَعْدَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَقْطَعُ الرَّجَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُدِیلُ الْأَعْدَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی یُسْتَحَقُّ بِهَا نُزُولُ الْبَلاءِ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ غَیْثَ السَّمَاءِ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَکْشِفُ الْغِطَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِکُ الْعِصَمَ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ الْحَصِینَةَ الَّتِی لا تُرَامُ وَ عَافِنِی مِنْ شَرِّ مَا أُحَاذِرُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ السَّبْعِ الْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ إِسْرَافِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ جَبْرَئِیلَ وَ رَبَّ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ أَسْأَلُکَ بِکَ وَ بِمَا سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ یَا عَظِیمُ أَنْتَ الَّذِی تَمُنُّ بِالْعَظِیمِ وَ تَدْفَعُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ تُعْطِی کُلَّ جَزِیلٍ وَ تُضَاعِفُ [مِنَ‏] الْحَسَنَاتِ بِالْقَلِیلِ وَ بِالْکَثِیرِ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ یَا قَدِیرُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَلْبِسْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ سِتْرَکَ وَ نَضِّرْ وَجْهِی بِنُورِکَ وَ أَحِبَّنِی بِمَحَبَّتِکَ وَ بَلِّغْنِی رِضْوَانَکَ وَ شَرِیفَ کَرَامَتِکَ وَ جَسِیمَ عَطِیَّتِکَ وَ أَعْطِنِی مِنْ خَیْرِ مَا عِنْدَکَ وَ مِنْ خَیْرِ مَا أَنْتَ مُعْطِیهِ أَحَدا مِنْ خَلْقِکَ وَ أَلْبِسْنِی مَعَ ذَلِکَ عَافِیَتَکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَى وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ وَ یَا دَافِعَ مَا تَشَاءُ مِنْ بَلِیَّةٍ یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ تَوَفَّنِی عَلَى مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ فِطْرَتِهِ وَ عَلَى دِینِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سُنَّتِهِ وَ عَلَى خَیْرِ الْوَفَاةِ فَتَوَفَّنِی مُوَالِیا لِأَوْلِیَائِکَ وَ مُعَادِیا لِأَعْدَائِکَ اللَّهُمَّ وَ جَنِّبْنِی فِی هَذِهِ السَّنَةِ کُلَّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُبَاعِدُنِی مِنْکَ وَ اجْلِبْنِی إِلَى کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یُقَرِّبُنِی مِنْکَ فِی هَذِهِ السَّنَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ امْنَعْنِی مِنْ کُلِّ عَمَلٍ أَوْ قَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ یَکُونُ مِنِّی أَخَافُ ضَرَرَ عَاقِبَتِهِ وَ أَخَافُ مَقْتَکَ إِیَّایَ عَلَیْهِ حِذَارَ أَنْ تَصْرِفَ وَجْهَکَ الْکَرِیمَ عَنِّی فَأَسْتَوْجِبَ بِهِ نَقْصا مِنْ حَظٍّ لِی عِنْدَکَ یَا رَءُوفُ یَا رَحِیمُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مُسْتَقْبَلِ سَنَتِی هَذِهِ فِی حِفْظِکَ وَ فِی جِوَارِکَ وَ فِی کَنَفِکَ وَ جَلِّلْنِی سِتْرَ عَافِیَتِکَ وَ هَبْ لِی کَرَامَتَکَ عَزَّ جَارُکَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُکَ وَ لا إِلَهَ غَیْرُکَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی تَابِعا لِصَالِحِی مَنْ مَضَى مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ أَلْحِقْنِی بِهِمْ وَ اجْعَلْنِی مُسَلِّما لِمَنْ قَالَ بِالصِّدْقِ عَلَیْکَ مِنْهُمْ وَ أَعُوذُ بِکَ اللَّهُمَّ [یَا إِلَهِی‏] أَنْ تُحِیطَ بِی خَطِیئَتِی وَ ظُلْمِی وَ إِسْرَافِی عَلَى نَفْسِی وَ اتِّبَاعِی لِهَوَایَ وَ اشْتِغَالِی بِشَهَوَاتِی فَیَحُولُ ذَلِکَ بَیْنِی وَ بَیْنَ رَحْمَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ فَأَکُونَ مَنْسِیّا عِنْدَکَ مُتَعَرِّضا لِسَخَطِکَ وَ نِقْمَتِکَ اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی لِکُلِّ عَمَلٍ صَالِحٍ تَرْضَى بِهِ عَنِّی وَ قَرِّبْنِی إِلَیْکَ زُلْفَى اللَّهُمَّ کَمَا کَفَیْتَ نَبِیَّکَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ فَرَّجْتَ هَمَّهُ وَ کَشَفْتَ غَمَّهُ [کَرْبَهُ‏] وَ صَدَقْتَهُ وَعْدَکَ وَ أَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَکَ اللَّهُمَّ فَبِذَلِکَ فَاکْفِنِی هَوْلَ هَذِهِ السَّنَةِ وَ آفَاتِهَا وَ أَسْقَامَهَا وَ فِتْنَتَهَا وَ شُرُورَهَا وَ أَحْزَانَهَا وَ ضِیقَ الْمَعَاشِ فِیهَا وَ بَلِّغْنِی بِرَحْمَتِکَ کَمَالَ الْعَافِیَةِ بِتَمَامِ دَوَامِ النِّعْمَةِ عِنْدِی إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مَنْ أَسَاءَ وَ ظَلَمَ وَ اسْتَکَانَ وَ اعْتَرَفَ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تَغْفِرَ لِی مَا مَضَى مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی حَصَرَتْهَا حَفَظَتُکَ وَ أَحْصَتْهَا کِرَامُ مَلائِکَتِکَ عَلَیَّ وَ أَنْ تَعْصِمَنِی إِلَهِی [اللَّهُمَ‏] مِنَ الذُّنُوبِ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِی إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِی یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ وَ آتِنِی کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ فَإِنَّکَ أَمَرْتَنِی بِالدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلْتَ لِی بِالْإِجَابَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.

 نظر دهید »

ادعونی الی ضیافه الله 1

17 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

سلسله مباحث حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) پیرامون ماه مبارک رمضان 

رمضان، ماه گسستن و پیوستن
هم‎چنین این ماه، ماه دعا است. دعا ـ‏یعنی درخواست عبد از ربّش‏ـ در این ماه مقبول است و به تعبیری که در روایات داریم، بین عبد و ربّ دیگر هیچ حجابی در میان نیست. لذا ما این تعبیر را می‎کنیم که ماه مبارک رمضان ماه گسستن و ماه پیوستن است؛ گسستن از غیر ربّ و پیوستن به ربّ. این که در روایات متعدده به دعا در ماه مبارک رمضان سفارش شده است، جهتش همین است که دیگر حجابی در کار نیست و آنچه را که عبد بخواهد با ربّش راز و نیاز کند، بدون هیچ‎گونه حجابی به ربّ او می‎رسد و حتی مقبول هم واقع می‎شود. من در گذشته به این روایات اشاره کردم و حالا هم به یکی دو روایت اشاره دارم و بعد وارد بحثم می‎شوم.
درهای آسمان گشوده شده است
روایت از پیغمبر اکرم(صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلّم) است که حضرت فرمودند: «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْه».[1] تمام در‎های آسمان- اشاره به جهت عِلوی است، یعنی آن عالم برتر از عالم ماده- در اوّلین شب ماه رمضان، یعنی امشب، باز می‎شوند؛ و این درها تا آخرین شب ماه مبارک رمضان بسته نمی‎شوند.
علی(علیه‎السلام) در روایتی فرمود: «أَلَا وَ أَبْوَابُ السَّمَاءِ مُفَتَّحَةٌ مِنْ أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْهُ»؛ آگاه باشید! تمام درهای آسمان از اوّلین شب ماه مبارک رمضان باز است. «أَلَا وَ الدُّعَاءُ فِيهِ مَقْبُول».[2] آگاه باشید! دعا در این ماه مبارک پذیرفته شده است.
چه بسا آن روایت پیغمبر اکرم که فرمودند ماه رجب ماه خداوند است، ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است، اشاره‎ای به این باشد که امّت من که ربوبیّت حق را پذیرفته‎اند در این ماه می‎توانند از ربوبیّت حق کمال استفاده را کنند. لذا می‎فرماید ماه رمضان، ماه امّت من است؛ نمی‎فرماید ماه خدا یا ماه من است. امّت پیغمبر چه کسانی هستند؟ آن‏هایی هستند که ربوبیّت خدا را پذیرفته‎اند. آن‏ها می‎توانند در این ماه از ربوبیّت حق کمال استفاده را ببرند. ربّ «پرورش‏دهنده» است؛ هرچه می‎خواهی در این ماه بخواه، هیچ حجابی در کار نیست. لذا خواستم به دوستان عرض کنم که باید هر لحظه از لحظات این ماه را قدر بدانیم و از آن بهترین بهره را نسبت به درخواست‎های مادّی و معنوی بگیریم.

ادامه »

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل رویت هلال ماه

16 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

رؤیت هلال

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 


س 834: همانطور که می‌دانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکی از حالت‌های زیر است: 1. غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد. 2. غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد. 3. غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد. لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سه گانه فوق را می‌توان برای تعیین اول ماه به حساب آورد؟
ج: در هر سه فرض، رؤيت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جديد از شبى که پس از رؤيت است کفايت مى‌کند.

س 835: آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین CCD و انعکاس نور و بازخوانی اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، برای اثبات اول ماه کفایت می‏کند؟
ج: رؤيت با وسيله، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤيت محفوظ باشد. پس رؤيت با چشم و با عينک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رايانه که درآن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست محل اشکال است.

س 836: اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولی تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافی است یا تحقیق بیشتری واجب است؟
ج: اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال گردد يا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقيه باشد، کافى است و نيازى به تحقيق نيست.

س 837: اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سی روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا برای ما که در ژاپن زندگی می‏کنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج: اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و يا از طريق شهادت دو فرد عادل و يا از طريق حکم حاکم ثابت نشود، بايد احتياط کرد تا اول ماه ثابت شود.

س 838: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج: بلى شرط است.

س 839: مقصود از اتحاد افق چیست؟
ج: منظور از آن، شهرهايى است که از جهت احتمال رؤيت و عدم احتمال رؤيت هلال يکسان باشند.

س 840: اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا برای افرادی هم که در شهری مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکی نیست.
ج: به‌طور کلّى اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤيت هلال در يکى، هلال در ديگرى قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى که احتمال رؤيت در آن به‌طور قطع و يقين منتفى باشد، کفايت نمى‌کند.

س 841: اگر بین علمای یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج: اگر اختلاف دو بيّنه به‌صورت نفى و اثبات باشد، يعنى يکى مدعى ثبوت هلال و ديگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو است، و وظيفه مکلّف اين است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن يا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نمايد. ولى اگر بين ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت که بعضى از آنها مدعى رؤيت هلال باشند و بعضى ديگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤيت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و بايد از آن متابعت کند، و همچنين اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نمايد، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفين است و بايد از آن پيروى کنند.

س 842: اگر شخصی هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال برای حاکم شرع شهر او به هر علتی ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نيست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.

س 843: همانگونه که می‏دانید اکثر فقهای بزرگوار پنج راه برای ثبوت اول ماه شوال در رساله‏های عملیه خود بیان کرده‏اند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار می‏کنند؟ شخصی که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمی‏کند، چه تکلیفی دارد؟
ج: تا حاکم حکم به رؤيت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعيّت ديگران از وى کافى نيست، مگر آنکه اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.

س 844: اگر ولی امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید برای تمامی نواحی کشور ثابت می‏شود یا فقط برای شهرهایی که ماه در آنها دیده شده و شهرهای هم افق با آنها، ثابت می‏گردد؟
ج: اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.

س 845: آیا کوچکی هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب می‏شود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سی‏ام ماه قبلی بوده است؟ اگر عید برای شخصی ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضای روزه روز سی‏ام ماه رمضان را باید به جا آورد؟
ج: مجرد کوچکى و پائين بودن هلال يا بزرگى و بالا بودن و يا پهن يا باريک بودن آن دليل شرعى شب اول يا دوم بودن نيست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چيزى پيدا کند بايد به مقتضاى علم خود در اين زمينه عمل نمايد.

س 846: آیا استناد به شبی که در آن ماه به‌صورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل برای محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشک معلوم شود که مثلاً روز سی ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر کسی که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضای روزه شود و کسی هم که به دلیل استصحاب بقای ماه رمضان روزه گرفته، بری‏ء الذمّه باشد؟
ج: امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نيست، ولى اگر مفيد علم به چيزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نمايد.

س 847: آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایی است یا احتیاط واجب؟
ج: استهلال فى‌نفسه واجب شرعى نيست.

س 848: آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت می‏شود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سی روز نباشد؟
ج: اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مکلّف يا با شهادت دو فرد عادل يا با شهرتى که مفيد علم است يا با گذشت سى روز و يا به وسيله حکم حاکم ثابت مى‏شود.

س 849: اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیاری علمی برای ثبوت هلال سرزمین‌های دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامی بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتی اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج: ملاک در اين مورد، حصول اطمينان به رؤيت در منطقه‏اى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مى‏شود.

س 850: خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص اعتکاف در مساجد (جامع و غیر جامع) غیر از مساجد اربعه بیان فرمایید.
ج: رجائاً اشکال ندارد.

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل بیماری و منع پزشکی از روزه

15 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

بیماری و منع پزشک‏

اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری حفظه الله 

س 748: بعضی از پزشکان که به مسائل شرعی ملتزم نیستند، بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع می‏کنند، آیا گفته این پزشکان حجت است یا خیر؟
ج: اگر پزشک امين نباشد و گفته او هم اطمينان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتبارى ندارد و در غير اين صورت نبايد روزه بگيرد.

س 749: مادرم تقریباً سیزده سال بیمار بود و به همین دلیل نمی‏توانست روزه بگیرد. من دقیقاً اطلاع دارم که علت روزه نگرفتن او احتیاج به مصرف دارو بوده است، امیدواریم ما را راهنمایی فرمایید که آیا قضای روزه‏ها بر او واجب است؟
ج: اگر ناتوانى او از روزه گرفتن بر اثر بيمارى بوده، قضا ندارد.

س 750: من بر اثر ضعف جسمانی از ابتدای سن بلوغ تا دوازده سالگی روزه نگرفته‏ام، در حال حاضر چه تکلیفی دارم؟
ج: واجب است روزه‏هايى را که در ماه مبارک رمضان نگرفته‏ايد با اينکه به سنّ تکليف رسيده بوديد، قضا کنيد، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختيارى و بدون عذر شرعى بوده، کفّاره هم بر شما واجب است.

س 751: چشم پزشک مرا از روزه گرفتن منع کرده و گفته است که به علت ناراحتی چشم به هیچ وجه نباید روزه بگیرم، ولی من به گفته او توجه نکرده و شروع به روزه گرفتن کردم که باعث بروز مشکلاتی برای من در اثنای ماه رمضان شد. به‌طوری که در بعضی از روزها هنگام عصر احساس ناراحتی می‏کنم، لذا متحیّر و مردّد هستم بین اینکه روزه نگیرم و یا ناراحتی‏ام را تحمل کرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال این است که آیا اصولاً روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهایی که روزه می‏گیرم و نمی‏دانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم یا نه، آیا روزه‏ام را ادامه دهم؟ و نیت من چگونه باید باشد؟
ج: اگر از گفته پزشک متديّن و امين اطمينان حاصل کنيد که روزه براى چشم شما ضرر دارد و يا خوف ضرر داشته باشيد، روزه گرفتن براى شما واجب نبوده و بلکه جايز هم نيست، و با خوف ضرر نيت روزه صحيح نيست و در صورت عدم خوف ضرر نيت روزه اشکال ندارد، ولى صحّت‏ روزه متوقف بر اين است که براى شما واقعاً ضرر نداشته باشد.

س 752: من از عینک طبی استفاده می‏کنم و در حال حاضر چشمانم بسیار ضعیف است. هنگامی که به پزشک مراجعه کردم به من گفت که اگر برای تقویت چشمانم تلاش نکنم، ضعیف‏تر خواهند شد، بنا بر این اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظیفه‏ای دارم؟
ج: اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نيست روزه بگيريد، بلکه واجب است افطار کنيد و اگر بيمارى شما تا ماه رمضان آينده استمرار پيدا کرد، قضاى روزه بر شما واجب نيست، ولى واجب است که عوض هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهيد.

س 753: مادرم به بیماری شدیدی مبتلاست و پدرم نیز از ضعف جسمانی رنج می‏برد و در عین حال هر دو روزه می‏گیرند که گاهی مشخص است که روزه باعث تشدید بیماری آنها می‏شود، تاکنون نتوانسته‏ام آنها را قانع کنم که لااقل هنگام شدت بیماری روزه نگیرند. خواهشمندیم ما را در مورد حکم روزه آنها راهنمایی فرمایید.
ج: ملاک تأثير روزه در ايجاد بيمارى يا تشديد آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن تشخيص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه براى او ضرر دارد يا خوف ضرر داشته باشد و در عين حال بخواهد روزه بگيرد، روزه گرفتن براى وى حرام است.

س 754: در سال گذشته توسط پزشک متخصص موردعمل جراحی کلیه قرار گرفتم. وی مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولی در حال حاضر هیچ مشکل و دردی احساس نمی‏کنم و حتی به‌طور طبیعی غذا می‏خورم وآب می‏نوشم و هیچ‌یک از عوارض بیماری را هم حس نمی‏کنم، وظیفه من چیست؟
ج: اگر خود شما از ضرر روزه خوف نداريد و حجت شرعى هم بر آن نداريد، واجب است روزه ماه رمضان را بگيريد.

س 755: اگر پزشک شخصی را از روزه گرفتن منع کند آیا با توجه به اینکه بعضی از پزشکان اطلاعی از مسائل شرعی ندارند، عمل به گفته او واجب است؟
ج: اگر مکلّف از گفته پزشک يقين پيدا کند که روزه براى او ضرر دارد و يا از گفته وى يا منشأ عقلايى ديگرى براى او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن براى او واجب نيست، بلکه جايز هم نيست.

س 756: در کلیه‏های من سنگ جمع می‏شود و تنها راه جلوگیری از جمع شدن سنگ در کلیه، نوشیدن مستمر مایعات است و از آنجایی که پزشکان معتقدند که من نباید روزه بگیرم، تکلیف واجب من نسبت به روزه ماه مبارک رمضان چیست؟
ج: اگر جلوگيرى از بيمارى کليه مستلزم نوشيدن آب يا ساير مايعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نيست.

س 757: از آنجا که مبتلایان به مرض قند مجبورند هر روز یک یا دو بار آمپول انسولین تزریق کنند و نباید در وعده‏های غذایی آنها تأخیر و فاصله بیفتد، زیرا باعث پائین آمدن میزان قند خون و در نتیجه نوعی تشنج و بیهوشی می‏شود، لذا گاهی پزشکان به آنها توصیه می‏کنند که در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمندیم نظر شریف خود را درباره روزه این افراد بیان فرمایید.
ج: اگر بدانند که خوددارى از خوردن و آشاميدن از طلوع فجر تا غروب، به آنان ضرر مى‏رساند يا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلکه جايز نيست.

 

 نظر دهید »

استفتائات جدید پیرامون مسائل روزه بانوان

15 خرداد 1395 توسط الزهرا (س) نصر

استفتائات جدید از محضر مقام معظم رهبری حفظه الله  

س 745: آیا روزه گرفتن بر زن بارداری که نمی‏داند روزه برای جنین او ضرر دارد یا خیر، واجب است؟
ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنين داشته باشد و خوف وى هم داراى منشأ عقلايى باشد، افطار بر او واجب است و در غير اين صورت واجب است که روزه بگيرد.

س 746: زنی که کودک خود را شیر می‏داده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را می‏داده و در عین حال روزه گرفته است: 1. آیا روزه‏اش صحیح است یا خیر؟ 2. آیا دیه بر ذمّه او هست یا خیر؟ 3. اگر احتمال ضرر نمی‏داده، ولی بعداً معلوم شده که روزه گرفتن برای جنین ضرر داشته، چه حکمی دارد؟
ج: اگر با وجود خوف از ضررى که داراى منشأ عقلايى است، روزه گرفته باشد و يا بعداً برايش معلوم شود که روزه براى وى يا براى جنين‏اش ضرر داشته، روزه‏اش صحيح نيست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت ديه جنين متوقف بر اين است که ثابت شود فوت جنين مستند به روزه گرفتن وى است.

س 747: من به لطف خداوند متعال دارای فرزندی هستم که شیرخوار است. ان شاء الله تعالی بزودی ماه مبارک رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر می‏توانم روزه بگیرم ولی در صورت روزه گرفتن، شیرم خشک خواهد شد. با توجه به اینکه دارای بنیه ضعیفی هستم و کودکم هر ده دقیقه شیر می‏خواهد، چه وظیفه‏ای دارم؟
ج: اگر به دليل کم يا خشک شدن شيرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشيد، روزه‏تان را افطار کنيد، ولى براى هر روزى بايد يک مدّ طعام به فقير بدهيد و قضاى روزه را هم بعداً بجا آوريد.

 نظر دهید »

مختار قاتل امام حسین(ع) را چگونه مجازات کرد

10 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حجت‌الاسلام والمسلمین ابوفاضل رضوی اردکانی نویسنده کتاب «ماهیت قیام مختار بن ابی عبید ثقفی» با تکیه بر روایات معتبر، اقوال و نظریات علمای بزرگ اسلام و کمک‌گرفتن از علم رجال و تاریخ، با روش نقد و تحلیل و جرح و تعدیل، ابعاد شخصیتی مختار ثقفی را به صورت همه‌جانبه بررسى کرده و ثابت کرده است که او مردى پاک، فداکار، معتقد به امامت ائمه هدى(ع) بوده و قیامش با اذن و اجازه و رضایت کامل امام معصوم و دخالت مستقیم اهل بیت پیامبر(ص) همراه بوده است. در این کتاب ـ که از مطالب مستند و مستدل بهره برده و از پرداختن به مطالب موهون و افسانه‌گونه، مانند بعضى از مقاتل و مختارنامه‌ها پرهیز کرده ـ روشن شده است که مختار نه کیسانى بوده و نه بنیانگذار این مکتب است و نه ادعاى باطل داشته، بلکه کلیه این اتهامات از جانب دشمنان اهل بیت(ع) و راویان و مورخان وابسته به طاغوت مطرح شده است.
 

در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را مرور می‌کنیم.

* چه کسی سر از بدن امام جدا کرد

در روز عاشورا پس از آنکه امام حسین(ع) تنها شد و جنگ‌های زیادی کرد، ضربات زیادی از نیزه و شمشیر بر بدن مقدس حضرت(ع) وارد شد، شمر و سنان بن انس با 10 نفر از نیروهای پیاده به سوی خیمه امام حسین(ع) هجوم بردند که امام با دست خود اشاره به آنان کرد و آن جمله معروف را فرمود که «اگر دین ندارید و از روز معاد نمی‌هراسید، لااقل آزاد مرد باشید، به زن و بچه من چه کار دارید؟» و عمر سعد دستور داد آنان متعرض خانواده حضرت نشوند.

ادامه »

 نظر دهید »

علمایی که به خواندن زیارت عاشورا مقید بودند

08 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

عظمت واقعه عاشورا و نمایش بی‌نظیر فضایل الهی اهل‌بیت علیهم‌السلام در مقابل دشمنان خدا و رسول او موجب شد که این رویداد عظیم از جهات گوناگون از دیگر رویدادهای بزرگ عالم متمایز شود؛ مصیبتی که پیش از وقوعش، ملائکه الهی و انبیا و اوصیا علیهم‌السلام در سوگ آن نشستند و پس از وقوع آن نیز ائمه هدی علیهم‌السلام به یادآوری این مصیبت بزرگ پرداختند و مجالس عزا برپا کردند.

نوشتاری که در ادامه می‌خوانید برگرفته از کتاب «رحمت واسعه» شامل مجموعه گفتارهای عاشورایی آیت‌الله محمدتقی بهجت است:

شیخ انصاری (ره) هر روز زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام در بالای سر حرم حضرت امیر (ع) در عرض نیم‌ساعت می‌خواند و تمام می‌کرد. البته ایشان سریع‌البیان بوده‌اند؛ زیرا قاعدتاً نمی‌شود زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام در عرض نیم‌ساعت تمام کرد.

جمع بین آن همه عبادات و عملیات و تعبدیات و آن همه مطالعات و تدریس و تألیفی که ایشان داشت، جمع بین دو نقیض متعارف است. تعبدیاتی که ایشان مداوم انجام می‌داد، عبارت بود از نوافل، نماز جعفر، زیارت جامعه و عاشورا و یک جز قرآن در هر روز؛ آیا جمع بین این امور جز با این می‌شود که خداوند برکت در اوقات و توفیق در اعمال بدهد!

… آقای [سیدحسن] بادکوبه‌ای تعبدش بیش از دیگران بود، دائم‌الذکر بود، به زیارت عاشورا با صد لعن و سلام مشغول بود، متأدب به آداب و سنن شرعی بود، نعلین خود را از در مسجد [یا صحن] خلع می‌نمود (درمی‌آورد). چاه نفت در ملک او بود [و از او غضب کردند و بعد از آن در سختی زندگی می‌کرد و هرگز حسرتش را نمی‌خورد]، ولی برای علم حسرت می‌خورد!

… آقای [علامه] طباطبایی پیش از من، حدود ده سال نزد شیخ محمدحسین غروی اصفهانی تلمذ کرده بود. آقای طباطبایی فرموده بود: در مجلسی سه نفر بودیم، استاد آمد و مطالبی فرمود، از جمله اینکه: «من از خدا خواسته‌ام که زیارت عاشورایم تا موقع مرگ، ترک نشود» و همان‌طور هم شد.

* دستورالعمل ملا فتح‌علی سلطان‌آبادی

در قضیه تحریم تنباکو، علمای اصفهان نامه‌ای برای مرحوم میرزا نوشتند که مضمون آن این بود که مردم چندان از فتوای شما استقبال نکردند. حامل نامه، آقای حاج‌آقا منیر نزد آخوند ملا فتح‌علی سلطان‌آبادی (ره) می‌رسد، ایشان می‌فرماید: نامه‌ای با خود داری که در آن چنین و چنان نوشته شده است و تمام نامه را از اول تا آخر برای حامل نامه و در حالی که نامه در جیب او بود، می‌خواند! سپس حاج‌آقا منیر، حامل نامه، از ایشان خواهش می‌کند که عملی به او یاد دهند. ایشان می‌فرماید: شما بحر مواج هستید. تا اینکه بعد از خواهش و التماس می‌فرمایند سه چیز را مواظبت کنید و خود ایشان هم به این سه امر مواظبت می‌کرده است:

1. خواندن زیارت عاشورا در هر روز؛

2. خواندن نماز وحشت در هر شب، برای مؤمنین و مؤمنات، در هر کجای عالم که فوت کرده باشند؛

3. نماز اول ماه را ترک نکنید.

 نظر دهید »

چهار نکتۀ مهم در آداب پیاده‌روی اربعین

07 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

حجت الاسلام در بیان اسرار پیاده روی اربعین و نکات مهمی در این باره طی یک سخنرانی در جمع زائران پیاده روی اربعین چنین اظهار داشتند:

الف) برخی اسرار پیاده‌روی اربعین

1. اسرار معنوی اربعین / هرکسی با یک‌بار تجربه، آثار معنوی پیاده‌روی اربعین را در وجود خود احساس می‌کند

دربارۀ اربعین باعظمت حسینی، عرائض خود را به دو بخش عمده تقسیم می‌کنم: یکی اسرار اربعین و دیگری اداب اربعین. در باب اسرار اربعین، هم می‌شود به اسرار معنوی اربعین پرداخت و هم به اسرار اجتماعی، سیاسی و جهانی اربعین پرداخت. دربارۀ اسرار معنوی اربعین؛ وقتی انسان به عظمت ثواب پیاده رفتن برای زیارت امام حسین(ع) نگاه می‌کند، به این نتیجه می‌رسد که هیچ عملی پرثواب‌تر از این عمل برای مؤمنین، قرار داده نشده است. (امام صادق(ع): مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حِجَّةً وَ عُمْرَةً؛ عوالی‌اللئالی/4/82) (مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ؛ کامل الزیارات/133) (مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ وَ بِکُلِّ قَدَمٍ یَرْفَعُهَا وَ یَضَعُهَا عِتْقَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ؛ کامل الزیارات134)
واقعاً درک انسان از اسرار معنوی این سفر باعظمت عاجز می‌ماند. فکر می‌کنم زیاد تبلیغات نیاز نداشته باشد، هر کسی تجربه کرده باشد، آثار باعظمت معنوی این پیاده‌روی باعظمت را در وجود خودش احساس می‌کند. وقتی کسی این تجربۀ معنوی را پیدا کرد، دیگر نیاز به تبلیغات ندارد. و این چیزی نیست جز کشش معنوی اربعین برای دل‌های پاک و نورانی.
2. اسرار اجتماعی، سیاسی و تمدنی اربعین/ امام «وحدت گسترده» را علامت نصرت قطعی الهی و پیروزی می‌دانست

بنده از اسرار معنوی اربعین می‌گذرم، و به اسرار اجتماعی، سیاسی، جهانی و تمدنی اربعین می‌پردازم. حضرت امام(ره) یک مطلبی را در سال اول بعد از پیروزی انقلاب، 12 مرتبه در سخنرانی خود تکرار کرده‌‌اند و در سال دوم هم تحلیل همین مطلب را 12 بار تکرار کرده‌اند که این بسیار قابل توجه است. ایشان می‌فرمود: من زمانی در فرانسه به پیروزی انقلاب، معتقد شدم که از یک روستایی به من خبر دادند که در آن روستا آن عالِم ده جلو مى‏افتد و مردم دنبال او تظاهرات مى‏کنند و همان شعارهایی که در شهرهای بزرگ داده می‌شد، در آن روستا هم داده می‌شود. (صحیفۀ امام/8/224 و 6/490) امام(ره) می‌فرماید وقتی این داستان برای من نقل شد، به پیروزی انقلاب یقین پیدا کردم. چون با تبلیغات نمی‌شود یک ملتی را این‌طوری به صف کرد که در هر کجا، یک شعار واحد را سر بدهند. لذا من این را علامت نصرت الهی دیدم و وقتی خدا این‌چنین در دل‌ها تحول ایجاد کند، این علامت یک پیروزی بزرگی است که خواهد رسید.
حضرت امام این مثال را هم مکرر بیان کردند که در تظاهرات‌های قبل از پیروزی انقلاب، یک پیرزنی چند تا سکۀ دو ریالی در کاسه‌ای ریخته بود و در کنار خیابان آورده بود که اگر انقلابیون نیاز به تلفن زدن پیدا کردند، از این پول خُردها به آنها بدهد.(صحیفۀ امام/7/265 و 9/407) حضرت امام اینها را نشانۀ نصرت الهی می‌داند و پای همین مثال، تحلیل‌هایی دارد.
حرکت خودجوش مردمی در اربعین اسراری دارد/ بی‌تردید این تحول را باید مقدمۀ ظهور دانست

شما همین تحلیل امام را دربارۀ اتفاقات باعظمتی که در جریان پیاده‌روی اربعین می‌افتد و این پذیرایی خودجوش مردمی ببینید. بنده می‌خواهم بر اساس این تحلیل حضرت امام(ره) بگویم که صحنه‌های پیاده‌روی اربعین بسیار باعظمت‌تر از این اتفاقات(فوق‌الذکر) در اقصی ‌نقاط ایران است. در این پیاده‌روی، عشایر و سایر مردم خونگرم عراق، بعضاً تمام هستی خود را لب جاده می‌آوردند و در اختیار زائرین قرار می‌دهند. صدها میلیون وعدۀ غذایی توسط عشایر و مردم عراق در این مسیر توزیع می‌شود. ضمن اینکه زائرین هم برای پیاده‌روی در این مسیر این‌همه سختی و زحمت تحمل می‌کنند؛ بدون اینکه تبلیغاتی برای حضور گستردۀ مردم صورت گرفته باشد.
این همدلی و این پذیرایی باشکوه از زائرین توسط ملت عراق و حضور این جمعیت میلیونی، یک حرکت خودجوش مردمی است که اسراری دارد. و این اسرار را کسانی که جامعه‌شناسی دینی و نگاه عمیق به سنت‌های دینی دارند، متوجه می‌شوند. بی‌تردید این تحول را باید مقدمۀ ظهور دانست. حضرت امام(ره) در سال 61 می‌فرمود: اینکه جوان‌های ما تقاضای شهادت می‌کنند، از علائم ظهور است(این شوق و شعفها به لقاء اللَّه براى آنها حاصل شده است…که یکى از علائم ظهور بقیة اللَّه ارواحنا فداه است؛ صحیفۀ امام/16/129) و شما امروز می‌بینید که میلیون‌ها نفر با اطلاع دقیق از خطرات احتمالی، در این پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کنند.
پیاده‌روی اربعین، نقطۀ اوج دسته‌های عزاداری و تظاهرات برای امام حسین(ع) است

ادامه »

 نظر دهید »

حجت الاسلام پناهیان: سفر اربعین را «وظیفه» بدانیم

06 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مشروح سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و بیان نکاتی برای افزایش بهره‌وری از سفر اربعین در ذیل آمده است:

جز دست الهی، عامل دیگری در شکل‌گیری تجمع عظیم اربعین نقش نداشته

در موضوع اربعین ما بر سر سفره و خوان پربرکت و آمادۀ امام حسین(ع) نشسته‌ایم، یعنی بنا نیست که ما این سفره را باز کنیم یا بنیان‌گذاری کنیم و بنا نیست که فکر کنیم که چگونه این تجمع باعظمت را ایجاد کنیم؛ این تجمع باعظمت ایجاد شده است و جز دست الهی، عامل دیگری در شکل‌گیری این تجمع باعظمت نقش نداشته است. علماء محترم نجف به بنده می‌فرمودند: ما کاری نکرده‌ایم، یا ندیده‌ایم که قبل از آغاز این خیل عظیم پیاده‌روی، در حوزه، کار جدی و ترغیبی برای این حضور مردم صورت بگیرد.
از ایران اسلامی هم که دلها متحول شد و به اربعین متوجه شد، باز هم کار تبلیغات نهادهای فرهنگی-دینی نبوده است بلکه این حقیقتاً یک حرکت خودجوش معنوی در بین همۀ مؤمنین است؛ نه فقط مؤمنینِ معتقد به امامت اباعبدالله‌الحسین(ع) بلکه مؤمنین معتقد به حریت و آزادمنشی و سیادت حسین(ع) در هر مذهب و مکتبی یک دلِ شوریده‌ای برای اربعین پیدا کرد‌ه‌اند و خود به خود این جمعیت باعظمت شکل گرفته است.
عامل دیگری همانند امام حسین(ع) برای پاکسازی جان‌ها و جوامع ندارم

ما عامل دیگری همانند «اباعبدالله‌الحسین(ع)» برای پاکسازی روح‌ها و جان‌ها و جوامع بشری نداریم. شهید بیشترین تأتیر را در دیگران دارد، شهید به حقانیت یک راه شهادت می‌دهد. و شهیدی مثل امام حسین(ع) بیش از دیگر امامان ما «سفینه النجاه و مصباح الهدی» است.
کار برای امام حسین(ع)، موثرتر و کم‌هزینه‌تر از بسیاری از اقدام‌های فرهنگی است

هر کسی می‌خواهد در این مرز و بوم یا هر جای دنیا کار فرهنگی انجام دهد، اول باید سرمایه‌اش را برای مؤثرترین عامل، برنامه‌ریزی کند، و بعد به حَسَب ضرورت برای امور دیگر هم هزینه کند و طبیعتاً مؤثرترین عامل، خودِ اباعبدالله‌الحسین(ع) است. هزاران منبر، مسجد، اقدام فرهنگی، فیلم سینمایی و حرکت خوب فرهنگی وجود دارد، ولی ما در آخرش به دنبال چه هستیم؟ آخرش باید به این نقطه برسیم که فرمود: «إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ»(شعراء/89) مسلماً اباعبدالله الحسین(ع) با کمترین هزینه و کمتر از همۀ این فعالیت‌ها از نظر هزینۀ مادی و زمانی، می‌تواند تأثیرات عمیق‌تر و ماندگارتر و اصیل‌تری در روح انسان‌ها باقی بگذارد.
مسلماً معرفت و نیت ما امکان بهره‌برداری ما از اربعین را افزایش می‌دهد/ 5 نکته برای افزایش بهره‌وری از سفر اربعین

ادامه »

 نظر دهید »

توصیه های آیت الله سیستانی به زائران اربعین

05 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

گروهی از شیعیان در استفتائی خواستار رهنمودهی پدرانه این مرجع شیعی برای تشرف به زیارت اربعین سید الشهدا شدند که متن استفتا و پاسخ معظم له به این استفتا در زیر می آید:

محضر مرجع اعلای جهان تشیّع حضرت آیت‌ الله العظمی سیستانی (دام ظلّه الوارف)
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
عظم الله لکم الأجر
ما که همزمان با اربعین سیدالشهداء (علیه ‌السلام) رهسپار کربلا هستیم، برای بهره افزون‌تر و پاداش بیشتر و آگاهی بدانچه از آن غفلت می‌‌ورزیم، نیاز به رهنمودهای پدرانه حضرت عالی داریم. انتظار می‌‌رود که این راهنمایی‌‌ها همه اقشار جامعه را فرا گیرد.
خداوند نعمت وجود مبارک آن جناب را پایدار فرماید، إنّه سمیع قریب.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمد وآله الطاهرین
شایسته است مؤمنانی که خداوند توفیق شرکت در این زیارت شریف را به ایشان عنایت فرموده، توجه نمایند که خدای تبارک و تعالی از میان بندگان خویش، پیامبران و اوصیایی را برگزیده تا پیشوا و حجّت مردمان باشند و مردم از رهگذر تعالیم ایشان هدایت یابند و از اعمالشان تبعیت کنند. خداوند مؤمنان را از آن رو به زیارت مشاهد متبرکه ایشان تشویق نموده است که یادشان جادوانه بماند و جایگاهشان اعتلا یابد، و چون آن بزرگواران نمونه اعلای بندگی خدای سبحان و جهاد در راه او و فداکاری برای دین استوارش بوده‌اند، این امر سبب به یاد آوردن خدای متعال و آموزه‌ها و احکام او برای مردم باشد.
بنابراین، از لوازم این زیارت آن است که زائر علاوه بر یادآوری جان‌ فشانی‌‌های امام حسین (علیه‌‌ السلام) در راه خداوند متعال، تعالیم دین حنیف از جمله نماز، حجاب، اصلاح، گذشت، بردباری و ادب و قوانین آمدوشد و دیگر مفاهیم پسندیده را رعایت نماید تا زیارتش گامی در مسیر تربیت نفس برای پذیرش این امور و تثبیت آثار آن تا زیارت‌های بعدی باشد. چنین است که شرکت در این مراسم به منزله حضور در مجالس تعلیم و تربیت امام (علیه ‌السلام‌) خواهد شد.

عمل به دستورات اهل بیت علیهم السلام ملاک همراهی با آنها است

گو این که ما محضر اهل ‌بیت (علیهم‌ السلام) را درک نکرده ایم تا آموزه‌های ایشان را از حضور خودشان فرا بگیریم و به دست آن بزرگواران تربیت شویم، ولی خداوند متعال تعالیم و رفتار آن‌ها را برایمان حفظ کرده و ما را به زیارت آستان ایشان ترغیب فرموده، تا آنان نمونه‌هایی ممتاز برای ما شوند، و همان گونه که معاصران ایشان را که با آن بزرگواران زیسته‌اند، به محک امتحان کشیده، خواسته است تا میزان صداقت ما را در آرزوی زیستن در کنار آنان و پاسخگویی به آموزه‌ها و اندرزهایشان بیازماید. پس باید مراقب باشیم که مبادا آرزوی ما در زمینه درک محضر آن بزرگان صادقانه نباشد، و باید بدانیم که اگر مطابق خواسته ایشان رفتار کنیم، امید می‌رود که با یارانشان محشور شویم. زیرا از امیر مؤمنان (علیه ‌‌السلام) روایت است که در جنگ جمل فرمود: «امروز کسانی با ما همراه شده‌اند که هنوز در صلب پدران ورحِم‌های مادرانشان هستند». بنابراین، بر هر یک از ما که آرزویی صادقانه داشته باشد، عمل به تعالیم و تبعیت از ایشان، و پرورش با روش تربیتی و بهره‌مندی از آداب آنان دشوار نیست.

نماز برترین طاعت‌ها است

خدا را خدا را در نماز! که نماز، آن گونه که در حدیث شریف آمده، ستون دین ومعراج مؤمنان است و اگر پذیرفته شود سایر اعمال پذیرفته است و اگر مقبول نیفتد دیگر اعمال مردود خواهد شد. سزاوار است که مؤمن به ادای نماز در اول وقت پایبند باشد؛ چرا که محبوب ‌ترین بندگان در نزد خدا کسی است که به فراخوان نماز پاسخی سریع‌تر دهد، و شایسته نیست که مؤمن در اول وقت نماز، به عبادت دیگری بپردازد. زیرا نماز برترین طاعت‌ها است. از اهل بیت (علیهم‌ السلام) روایت است که: «شفاعت ما به کسی که نماز را سبک شمارد، نخواهد رسید» و پیرامون توجه خاص امام حسین (علیه‌‌ السلام) به نماز در روز عاشوا نقل شده است که آن حضرت به کسی که زمان فرا رسیدن اول وقت نماز را یاد آور شد، فرمود: «نماز را به یاد آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد» و پس از این سخن، زیر بارانی از تیر، به نماز ایستاد.

خداوند عمل خالص را می پذیرد

خدا را خدا را در اخلاص! که ارزش وبرکت عمل انسان به میزان اخلاص او برای خداوند متعال است؛ زیرا خداوند جز آن عملی را که خالص برای او و پاک از نیّت غیر باشد، نمی‌‌پذیرد. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) روایت است که هنگام مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه فرمود: «هر که برای خدا ورسولش هجرت کند، هجرتش به سوی او خواهد بود، و هر که برای بهره‌مندی از دنیا هجرت نماید، سوی دنیا مهاجرت کرده است. خداوند به میزان اخلاص در عمل، پاداش آن را چندان فزونی دهد که تا هفتصد برابر شود و خدا برای هر کس که بخواهد، ﭘاداش مضاعف منظور فرماید».

پس بر زائران است که در مسیر خویش، ذکر خدای متعال را بسیار بگویند و در هر گام و هر عمل خود اخلاص را در نظر داشته باشند و بدانند که خداوند متعال نعمتی همتای اخلاصِ در عقیده و گفتار و رفتار را به کسی عنایت نفرموده است وعمل تهی از اخلاص با پایان زندگی دنیوی تمام می ‌شود، در حالی که عمل مخلصانه، هم در این دنیا و هم پس از آن، جاودان و مبارک خواهد ماند.

بانوان کربلا در سخت ترین شرایط حجاب را رها نکردند

خدا را خدا را در رعایت پوشش وحجاب! که از مهم ‌ترین چیزهایی است که اهل ‌بیت (علیهم ‌السلام) حتی در سخت‌ ترین شرایط کربلا به آن توجه داشته و خود والاترین الگوی آن بوده‌اند. ایشان به اندازه آزاری که از هتک حرمت خود دیدند، از هیچ رفتار دشمن آزرده نشدند. لذا بر همه زائران و به ‌ویژه بر بانوان زائر فرض است که شرایط عفاف را در رفتار و نوع پوشش وظاهر خود حفظ نموده و از هر چه این امر را خدشه‌ دار می‌کند (مانند پوشیدن لباس‌های تنگ واختلاط‌‌های زشت و استفاده از زیور آلات ناروا) بپرهیزند، بلکه سزاوار است که به منظور منزّه نگه داشتن این مراسم مقدّس از شائبه‌های ناپسند، تا حد امکان، بالاترین مراتب عفاف را رعایت نمایند.

از درگاه خداوند متعال مسألت داریم که در دنیا و آخرت، مقام پیامبر مصطفی (صلی الله علیه وآله) و اهل ‌بیت مطهرش (علیهم‌‌ السلام) را به برکت فداکاری‌هایی که در راه او به عمل آوردند و برای هدایت خلقش کوشیدند، فزونی بخشد و همان گونه که بر برگزیدگان پیشین، به‌خصوص بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستاده است، درود خود بر ایشان را بیفزاید.

از خداوند متعال هم‌‌چنین مسألت داریم که به زیارت زائران حضرت اباعبد الله الحسین (علیه‌‌ السلام) برکت دهد و آن را به بهترین نحوی که عمل بندگان صالح خویش را می‌ پذیرد، قبول فرماید، تا در مسیر و سیره خود در این زیارت و در باقی ایام زندگانی الگویی برای دیگران شوند و آنان را به سبب ولایت اهل‌ بیت پیامبر (علیهم ‌السلام) و پیروی از سیره و تبلیغ رسالت ایشان پاداش خیر عطا کند.

باشد که در روز قیامت که هر یک از مردم با امام خویش خوانده می‌شود، ایشان با اهل ‌‌بیت (علیهم ‌السلام) خوانده شوند، و کسانی که در این راه به شهادت می‌رسند، به دلیل جانبازی‌هایی که به عمل آورده و ستم و آزاری که به خاطر محبت ایشان به جان خریده‌اند، با حسین (علیه ‌‌السلام) و یارانش محشور شوند؛ انه سمیع مجیب.

 نظر دهید »

توصیه‌های آیت‌الله مکارم شیرازی به زائران اربعین حسینی

04 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

توصیه های آیت الله مکارم به زائران اربعین حسینی

متن کامل بیانیه حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی به مناسبت اربعین حسینی که در درس خارج نیز از سوی این مرجع تقلید قرائت شد:

بسم الله الرحمن الرحیم

«اربعین حسینى رستاخیز عظیمى است که در دنیا شبیه و مانند ندارد، بیست میلیون نفر یا کمى کمتر یا بیشتر براى بزرگداشت شهیدانى که چهارده قرن پیش براى مبارزه با ظلم و ستم و حفظ عزت و شرف برخاسته‌اند پیاده از راه‌هاى دور و نزدیک به سوى مرقد آن‌ها حرکت مى‌کنند، حتى افراد ناتوان و معلول نیز با آن‌ها همراهى دارند و این بزرگ‌ترین نمایش فداکارى و قدرت در راه عزت و آزادگى و شرف است. ما به همه آن‌ها دعا مى‌کنیم که سالم بروند و سالم برگردند و زیارتشان مقبول درگاه خدا شود و دعاهایشان وسیله نجات مسلمین از چنگال ظالمان گردد.
در اینجا لازم مى‌دانم چند نکته را به همه زوار عزیز و گروه‌هایى که به آن‌ها خدمت مى‌کنند یادآور شوم:

1- نیت خالص

اوّل: همگى سعى کنند نیت‌هایشان کاملاً خالص باشد و به همین دلیل از هرگونه تبلیغات شخصى و جناحى بپرهیزند که بسیار با اهداف مقدس شهدا ناسازگار است.

2- کمک به دیگران

دوم: همگى به یکدیگر مخصوصاً به کسانى که به هر دلیل در راه مى‌مانند کمک کنند و مشکلات آن‌ها را حل نمایند.

3- پرهیز از عجله و حفظ آرامش

سوم: از هرگونه عجله و شتاب که ممکن است خطاى ناکرده موجب به هم ریختن صفوف و حوادث دردناکى مانند فاجعه منا شود بپرهیزند و خونسردى و آرامش خود را در هر حال حفظ کنند.

4- پرهیز از زیارت طولانی/عمل به دستور «زر فانصرف»

چهارم: از زیارت طولانى پرهیز کنند و به زیارت مختصر قناعت نمایند و محل را براى دیگران خالى بگذارند و به دستور «زر فانصرف» عمل کنند.

5- نماز اول وقت

پنجم: گردانندگان مواکب به مسائل فرهنگى توجه فراوان داشته باشند و از این رستاخیز عظیم براى آن استفاده کنند، نمازها را اوّل وقت بخوانند، خواهران حجاب را کاملاً رعایت کنند و از خرافاتى که موجب وهن این مراسم باشکوه مى‌شود، خوددارى نمایند.

6- عایت مقررات، نظم، محیط زیست

ششم: قوانین و مقررات را که مایه نظم جمعیت مى‌شود کاملاً رعایت کنند و از آلوده ساختن محیط زیست جداً بپرهیزند.

7- دعا برای نجات مظلومان و وحدت

هفتم: براى حلّ مشکلات جهان اسلام و فتنه‌هاى دشمنان و نجات مظلومان از چنگ ظالمان و وحدت مسلمین دنیا و برآمدن حاجات از صمیم دل دعا کنند.

در پایان معروض مى‌دارد که اربعین گوهر گران‌بها و گنجینه بسیار پرارزشى است که سبب عظمت اسلام و مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است، باید هر چه بهتر از آن بهره‌بردارى نمود. خداوند همه را حفظ کند و موفق دارد.»

 

 1 نظر

توجیهی برای ترک وظیفۀ پیاده‌روی اربعین+پاسخ

03 آذر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

این روزها با نگاهی به اخبار و شبکه های اجتماعی به مطالبی بر می خوریم که شاید لازم باشد اندکی به عمق این مطالب توجه کرد! مطالبی با ظاهری قانع کننده اما باطنی نه چندان مناسب و درست! مثلا ممکن است یک هیئتی از روی دلسوزی بگوید: اگر همه بروند پیاده‌روی اربعین، مجلس اربعین محلۀ خودمان خلوت می‌شود.لذا بعضیها باید ایثار کرده و بمانند که مجالس اربعین در شهر خودمان از رونق نیفتد. که باید در پاسخ آنها گفت:…
به گزارش روضه نیوز ؛ این روزها با نگاهی به اخبار و شبکه های اجتماعی به مطالبی بر می خوریم که شاید لازم باشد اندکی به عمق این مطالب توجه کرد! مطالبی با ظاهری قانع کننده اما باطنی نه چندان مناسب و درست! بر همین اساس برآن شدیم تا به برخی نظرات در خصوص علت نرفتن به زیارت اربعین حسینی پاسخ دهیم.

اما گرچه تردیدی در ضرورت برگزاری برخی جلسات اربعین که در موقعیت‌های خاص قرار دارند نیست، ولی این نباید باعث عدم درک وظیفه برای سایرین باشد.

مثلا ممکن است یک هیئتی از روی دلسوزی بگوید:

اگر همه بروند پیاده‌روی اربعین، مجلس اربعین محلۀ خودمان خلوت می‌شود. لذا بعضیها باید ایثار کرده و بمانند که مجالس اربعین در شهر خودمان از رونق نیفتد.

*پاسخ اول:

مشابه این وضعیت(کم جمعیت شدن اجتماع محلی برای تقویت یک اجتماع سراسری) در سایر احکام دینی مانند نماز جمعه و نماز عید فطر هست. مثلاً روز جمعه همه باید بروند نماز جمعه، و طبیعتاً مساجد سطح شهر خالی می‌ماند. در طول هفته بیش از 30 نماز جماعت در هر کدام از مساجد سطح شهر برگزار میشود، و ظهر جمعه همۀ مساجد تعطیل شده و یک نماز جماعت مشترک به نام نماز جمعه برگزار میشود. عزاداران امام حسین(ع) هم بعد از یک ماه عزاداری، مجالس محلی خودشان را رها کرده و در اربعین مجتمع میشوند.

*پاسخ دوم:

زیارت اربعین وعده‌گاهی است مانند ایام آخر صفر در ایران، که تقریباً تمام هیئات و ذاکرین و سخنرانان به جای شهر خودشان در مشهد الرضا(ع) مجلس دارند. همانطور که در 28 صفر هیچ اشکالی ندارد که مجالس محلی کم رونق باشد، در اربعین هم همینطور است. با این تفاوت که «تجمع مؤمنین در اربعین» یک میعاد جهانی و بین المللی است که بر اساس فرمایش امام حسن عسگری(ع) شکل گرفته و اثر بی‌نظیری در معرفی اسلام ناب به جهان دارد.

*پاسخ سوم:

بستگی دارد خلوت شدن مجالس عزای محلی به چه معنی باشد؟ اگر معنایش این باشد که همه- ازجمله هیئات -به دعوت امام حسن عسکری(ع) برای شرکت در روضۀ سالانۀ خود امام حسین(ع) لبیک گفته، رنج سفر را بر خود هموار کرده، و هیئتشان را به مجلس اختصاصی ارباب برده اند تا آنجا را رونق بیشتر بدهند، نه تنها اشکالی ندارد بلکه خود همین خلوت شدن مجالس محلی، اتفاقاً بیشتر موجب تعظیم یاد حسین(ع) است، چون همه میدانند علتش شرکت در یک مجلس بزرگتر است! این خلوتی حتی موجب ترغیب بیشتر دیگران میشود که از فبض حضور در حماسۀ عظیم پیاده روی اربعین جانمانند. مثلا روز جمعه وقتی در مساجد نماز جماعت نیست، کسی فکر نمی کند که چرا اقبال مردم به مسجد کم شده است.

 نظر دهید »

بزرگداشت علامه محمدتقی جعفری

28 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

جمیله خانم من گلیرم؛ نجه سن؟ یرولمی یه سن!/ همسر من از نظر زهد، در میان اقوام تقریباً ضرب‌المثل بود

در میان اندیشمندان معاصر ما، کمتر کسی است که شخصیتی چندبعدی داشته باشد و او را به نام علامه بشناسند. در این میان، علامه محمدتقی جعفری، از آن معدود افرادی است که نه تنها شخصیت، که آثار مکتوبش نیز بیان‌گر دانش گسترده و اندیشه چندبعدی ایشان است.

، علامه محمدتقی جعفری، فقیهی است که در 23 سالگی اجازه اجتهاد می‌گیرد و دوره چندین جلدی شرح مثنوی او نیز نشان‌دهنده ادیب‌بودن ایشان است؛ او نه تنها فقیه و ادیب است که فیلسوفی کامل بود و تألیفات فراوانی در این زمینه دارد؛ و باز هم نه تنها فقیه و ادیب و فیلسوف، که عارفی به تمام معنا بود؛ با این وجود تنها تمام تلاش علامه به حوزه علوم اسلامی و انسانی خلاصه نشد و ایشان در فیزیک نیز اطلاعاتی جامع داشت. ازاین‌روست که نگاهی به زندگی خانوادگی و مراودات شخصی ایشان در روز بزرگداشت این عالم دینی، راهگشای ما برای بهبود کیفیت زندگی‌مان خواهد بود.

ایشان با کمال تحمل با ما هم‌کاروانی کرد!
«بسم الله الرحمن الرحیم. انا لله و اناالیه راجعون، کل نفس ذائقة الموت ثم الینا ترجعون.
سالیان بسیار متمادی که مسلماً از چهل سال بیشتر بوده، این بانوی ازدست‌رفته، در زندگی زناشویی ما بود. حقیقت این است که تحمل کارهای ما و مانع‌نشدن و جاده را آماده‌کردن و مقتضیات نفس را کنار گذاشتن که شوهر کار خود را انجام بدهد و با علم به این‌که این برای دنیا نیست و برای ثروت دنیا نیست و برای مقام هم نیست، با علم بر این نکته، مجاهدت‌هایی که این‌جور بانوان برای ما و امثال ما طلبه‌ها انجام می‌دهند، واقعاً برای جامعه قدم برمی‌دارند، خیلی باید قدردانی شد. دورانی را ما در نجف می‌گذراندیم و ایشان با کمال تحمل با ما هم‌کاروانی کرد و بعد دوران مشهد بود و بعد هم دوران تهران بود. حقیقت این است که من گاهی که احساس می‌کنم از این اطاق، پله‌ها را پایین می‌رفتم در حال فکر مسئله علمی آن مسئله یا این مسئله آیا این یک قیافه خندانی می‌خواست یا نمی‌خواست؟ زن است. شوخی که نیست. بالاخره او مسلماً احتیاج به عواطف همیشگی داشت. خیلی خوب، من فکر می‌کنم که دارم فلان مسئله را حل می‌کنم -اگر خدا قبول کند- ولی او زن است؛ چهل سال این تحمل!!!

ادامه »

 نظر دهید »

علامه طباطبایی مردی که سال‌ها در رثای همسرش گریست

26 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

همسر استاد مطهری نقل می‌کند: «تا چند سال، هر وقت به منزل ایشان می‌رفتم، به خاطر دوستی که من با خانم داشتم، من را که می‌دیدند یاد همسرشان می‌افتادند و با صدای بلند گریه می‌کردند.» و «گاهی هم که به منزل ما می‌آمدند و چای می‌خوردند می‌گفتند: هیچ‌چیز مزه چای زعفرانی خانم را نمی‌دهد.»

علامه که باشی، یعنی تعلقاتت به دنیا کم شده است؛ یعنی فقط تو نیستی و خانواده‌ات، همه مردم خانواده تو هستند؛ یعنی آنقدر که می‌دانی باید عمل کنی، به گستره علامگی‌ات. علامه که باشی، توقعات هم بالاتر خواهد رفت؛ خواهی، نخواهی الگو خواهی شد؛ باید باشی و کامل‌ترین باشی. علامه که باشی، همسرت یا علامگی‌ات را درک خواهد کرد و همراهت خواهد شد، یا در پیچ و خم این گذرگاه تنگ و نفس‌گیر خواهد ماند و این تویی که باید دست او را بگیری و قدم به قدم پیش ببری. اتمام رحمت و بخشش و مهربانی خدا در حق بندگانش آن است که همسرانی از جنس خودشان به ایشان عطا می‌کند؛ همسرانی هم‌دم، هم‌قدم، هم‌راه و هم‌دل. بانو قمرالسادات مهدوی نیز از همین جنس رحمت‌های الهی بود؛ رحمتی ناب در زندگانی علامه محمدحسین طباطبایی.

ادامه »

صفحات: 1· 2

 1 نظر

برگزاری سه دوره مسابقه با محوریت "من زنده‌ام"، "خانواده" و "دختر شینا"

25 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مدیر مرکز رسانه‌ای شیرازه گفت: هدف اصلی ما در این دوره مسابقات، کتاب‌هایی بودند که به نوعی سبک زندگی ایرانی- اسلامی داشته باشند و هدف‌گذاری مخاطبان نیز زنان هستند. نوع کتاب‌هایی که انتخاب می‌کنیم کتاب‌هایی است که زنان با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و برایشان جذاب‌تر است. به دلیل تأثیرگذاری زنان در خانواده، مسابقه به شکلی طراحی می‌شود که اگر خانم خانواده کتاب را بخواند، مستقیم و غیرمستقیم به دیگر اعضای خانواده خواندن کتاب را توصیه کند.

احمد ذوعلم در خصوص مسابقه کتاب و زندگی اظهار کرد: این مسابقه با چند هدف طراحی و از اول مهر 93 اجرا شد. هدف اصلی و اولیه این بود که در هر دوره یک کتاب با ویژگی‌های خاص شامل محتوای خوب، ترویج‌دهنده سبک زندگی ایرانی- اسلامی و خوش‌خوان انتخاب می‌شود که به‌صورت متمرکز روی آن کتاب تبلیغ می‌کنیم و سعی می‌کنیم شرکت‌های پخش کتاب و مؤسسات ترویجی مردمی را درگیر این کار کنیم تا کتاب با تبلیغات، فروخته و خوانده شود.

ادامه »

صفحات: 1· 2

 1 نظر

علامه تیجانی کیست؟ زندگینامه تیجانی

17 آبان 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مشروح مصاحبه فارس با علامه تیجانی سماوی

محمد تیجانی السماوی در ایران با کتاب «آنگاه هدایت شدم» شناخته می‌شود کتابی که شرح چگونگی شیعه شدن وی را از مذهب مالکی اهل تسنن روایت کرده است، تیجانی اما به جز آنکه در دعوت به مذهب حقه جعفری کوشا است و خود تصریح می‌کند که این کار تمام زندگیش است دارای ابعاد شخصیتی برجسته و درس‌آموزی است.
محمد تیجانی السماوی که 70 سالگی خود را پشت سر می‌گذارد، مدرک دکترای خود را از سوربن اخذ کرده و به فرانسه مسلط است، تیجانی به شدت با قشری‌گری مخالف است و جوانان مسلمان را به مطالعه و کند و کاو در دین دعوت می‌کند.
فارس: لطفا خود را به اختصار معرفی کنید؟
تیجانی: به اختصار! همه زندگی‌ام به اختصار بوده، حتی ولادتم به اختصار بوده است؛ درود و سلام بر خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و سلم و آل پاکش، با درود و سلام بر شما و همه شنوندگان در همه نقاط جهان، درباره زندگی مختصرم باید بگویم من محمد‌التیجانی السماوی از جنوب تونس هستم و همواره می‌گویم اصلا‌ عراقی‌‌ام و در تونس متولد شده‌ام.

ادامه »

 نظر دهید »

مهاجرا الی الله

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

‌‌‌

 1 نظر

فیلم محمد(ص) گزینه قطعی اسکار ؟

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

فیلم محمد(ص) آخرین ساخته باشکوه و استثنایی مجید مجیدی، هفته آینده به عنوان گزینه قطعی اسکار معرفی خواهد شد. بر اساس پیگیری‌ها و شنیده‌های خبرنگار مشرق از عوامل سازنده و برخی کارکنان بنیاد سینمایی فارابی، این فیلم گزینه قطعی معرفی به اسکار خواهد بود.

فیلم محمد(ص) در رقابت با سایر تولیدات سینمای ایران به دلیل مشارکت متخصصان فنی سینما و نام های پرآوازه بین المللی در تولید و ساخت، بدون برگزاری شورای مشورتی، بی تردید گزینه اصلح برای معرفی به اسکار خواهد بود. مجید مجیدی که عمده آثارش توسط کمپانی های بین المللی در آمریکای شمالی توزیع و پخش شده است، از بیشترین شانس برای گزینش در جمع هشت فیلم نهایی آکادمی برخوردار خواهدبود.

با معرفی فیلم محمد(ص) به عنوان نماینده شایسته ایران به اسکار، این اثر سینمایی، بخت اکران گسترده‌تری را در آمریکای شمالی خواهد داشت و مخاطبان بیشتری در کشورهای کانادا و آمریکا فرصت تماشای فیلم را پیدا می کنند.

اما نکته حائز اهمیت این است که با توجه به در نظر گرفتن تولیدات اکران‌شده سینمای ایران اعلام نهایی توسط بنیاد سینمایی فارابی هر چه زودتر رسانه‌ای شود و اقدامات بین‌المللی برای دیده‌شدن فیلم در آمریکای شمالی هر چه زودتر محقق شود.

 نظر دهید »

پیام مهم مقام معظم رهبری در پی فاجعه مصیبت‌وار سرزمین منا

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در پی فاجعه مصیبت بار منا و کشته شدن جمعی از حجاج بیت‌الله الحرام رهبر انقلاب اسلامی پیامی صادر کردند.
متن پیام به شرح زیر است.

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون

فاجعه‌ی مصیبت‌بار امروز در منا که در آن جمع کثیری از ضیوف‌الرحمان و مومنانِ مهاجر الی‌الله از کشورهای گوناگون، اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آورده و عید آنان را عزا کرده است. در میهن عزیز ما نیز دهها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حج‌گزار خود بودند، اکنون به عزای آنان نشسته‌اند. اینجانب با قلبی سرشار از غم و همدردی با مصیبت‌دیدگان، این حادثه اندوهبار را به روح مطهر حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) و به ساحت مقدس ولی الله الاعظم حضرت صاحب‌الزمان (اروحنا فداه) که صاحب‌عزای اصلی است، و به همه بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام به ویژه در ایران عزیز تسلیت عرض می‌کنم و رحمت خاصه خداوند غفور و رحیم و شکور را برای این میهمانان گرامیش و شفای عاجل آسیب‌دیدگان و مجروحان را از درگاه عطوفتش مسألت می‌نمایم و یادآور می‌شوم:

۱. مسئولان نمایندگی اینجانب و سازمان حج تلاش طاقت‌فرسای خود در شناسایی جان‌باختگان و معالجه مجروحان و اعزام به کشور و خبررسانی سریع را که سراسر امروز بدان مشغول بودند همچنان ادامه دهند و همه کسانی که توانایی دارند به آنان کمک کنند.

۲. هر گونه کمک ممکن را به حجاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حق برادری اسلامی را به انجام رسانند.

۳. دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه‌ی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعده‌ی حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.

۴. جان‌باختگان این حادثه انشاالله مشمول این کلام نورانی قرآن‌اند که: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» این برای بازماندگان، تسلای بزرگی است. آنان پس از طواف و سعی و پس از ساعات پربرکت عرفات و مشعر و در حال انجام مناسک حج به دیدار معبود شتافته‌اند، و انشاالله مورد لطف و رحمت ویژه احدیتند. اینجانب با تسلیت دوباره به عزادارن، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم.

والسلام علی عباد الله الصالحین
سید علی خامنه‌ای
دوم مهر یکهزار و سیصد و نود و چهار

 نظر دهید »

۱۳۰۰حاجی، پیش پای جانشین ولیعهد در منا قربانی شدند!

03 مهر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

روزنامه «الدیار» لبنان در گزارشی، علت مرگ بیش از ۱۰۰۰ حاجی در سرزمین «منا» در پنج کیلومتری مکه مکرمه را حضور کاروان پر خدم و حشم «سلمان بن عبدالعزیز» جانشین ولی‌عهد سعودی، پسر شاه و وزیر دفاع در مرکز منا دانست.

این روزنامه نوشت: مقامات عربستان سعودی تلاش می‌کنند خبر عبور کاروان رسمی را که به کشته شدن حدود ۱۰۰۰ حاجی و مصدومیت بیش از ۲۰۰۰ حاجی بیت‌الله الحرام منتجر شد، مخفی کنند.

الدیار افزود: حقیقت این است که هنگام ازدحام حجاج در منا، محمد بن سلمان تصمیم گرفت در این مراسم شرکت کند، پس با کاروانی شامل ۲۰۰ نیروی ارتشی و ۱۵۰ نیروی پلیس که از همه طرف آن را اسکورت می‌کردند وارد جمعیت شد و به مرکز منا رسید. در این لحظه جهت حرکت حجاج تغییر و حتی به جهت عکس حرکت اولیه تبدیل شد تا بسرعت ازدحام شدیدی میان حجاج حاصل شد.

این روزنامه لبنانی افزود: فاجعه از همین‌جا آغاز شد و پسر شاه سفرش را پایان داد و بازگشت اما فاجعه خیلی بزرگ بود. حجاج به همدیگر فشار می‌آوردند و ناخودآگاه بر زمین می‌افتادند حال آنکه هزاران حاجی دیگر آنان را زیر پا له می‌کردند و شمار کشته‌ها از ۱۰ و ۲۰ حاجی شروع شد تا به صدها حاجی رسید و اکنون رقم به بیش از ۹۰۰ کشته رسیده است و صدها حاجی هم مصدوم شده‌اند که هر چند دقیقه تعدادی جان خود را از دست می‌دهند.

دستور شاه برای مخفی ماندن خبر و اعدام کسانی دیگر به عنوان مسبب

الدیار در ادامه ادعـا کـرد: سلمان دستور داده تا لیستی از مسئولان برگزاری سفر حجاج در منا تهیه شود به این عنوان که آنان مسبب مرگ حدود ۱۰۰۰ حاجی شده‌اند. او دستور داده که گردن آنان ظهر فردا (جمعه) که ۲۸ مسئول هستند، زده شود.

به ادعای این روزنامه، دادگاه شرعی عربستان علیه آنان حکم داده و حکم مقابل حجاج اجرا خواهد شد چرا که وزیر کشور گفته که هرگز نخواهیم پذیرفت که چنین حادثه‌ای در سال آینده نیز تکرار شود.

الدیار در ادامه با اشاره به اعتراض ایران نوشت که تهران، سفیر عربستان را فراخوانده و علت حادثه را عدم برگزاری درست مراسم و حضور کاروان رسمی در جهت عکس حرکت حجاج دانسته است.

این روزنامه در پایان نوشت: آیا عربستان سعودی جرأت اعلام حضور کاروان رسمی را دارد یا اینکه موضوع را مخفی خواهد کرد زیرا جانشین ولی‌عهد مسئول حادثه است. البته که نتیجه تحقیقات به جانشین ولی‌عهد نمی‌رسد و هزاران حاجی که کشته شدند قربانی تکبر و عدم برگزاری مناسب مراسم حجاج خواهند شد و مسئول این واقعه ۲۸ مسئول برگزاری مراسم حجاج اعلام خواهد شد.

 نظر دهید »

واکنش سه مرجع تقلید به اکران "رستاخیز"

25 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

سیدمجید بنی فاطمه، مداح اهل بیت(ع) نظر حضرات آیات علوی گرگانی و مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید در خصوص فیلم “رستاخیز” را به همراه یادداشتی در اختیار نسیم قرار داد.

نظر آیت الله علوی گرگانی در خصوص این فیلم به شرح زیر آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم
شنیده شده که بعضی از مسئولین مجوز پخش و اکران فیلم رستاخیز را صادر کرده اند که این فیلم مشتمل بر بعضی اهانتها و هتک حرمت ها و انتساب های نابجا و بازی بعضی از افراد معلوم الحال در نقش بعضی از بزرگان شهدا کربلا (است و) موجب هتک حرمت و اهانت خواهد بود و لذا قبلا هم نسبت به این فیلم موضع گیری کرده بودیم ولی توجهی نشد و لذا اکران این فیلم به صلاح نیست و چه بسا توابع خوبی نداشته باشد و لذا این فیلم اکران نشود. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

آیت الله مکارم شیرازی نیز در پاسخ به سوالی در خصوص اعلام نظر موافق برای اکران این فیلم چنین آورده است: «بسمه تعالی. با نهایت معذرت چنین چیزی مطلقا واقعیت ندارد. همیشه موفق باشید.»

همچنین این مداح اهل بیت در یادداشت خود که به دلیل نظر مراجع تقلید در خصوص این فیلم نوشته، اینگونه آورده است:

“بسم الله الرحمن الرحیم
با درود بر روان پاک اربابم امام حسین (ع) و آرزوی تعجیل در فرج حضرت ولیعصر (عج)

وقتی چند روز پیش خبر اکران فیلم «رستاخیز»،(فیلمی پر اشکال که دو سال پیش بعد از اکران محدودی که در جشنواره فیلم فجر داشت جنجال های زیادی به پا کرد و نتوانست آن طور که شایسته است نظر مخاطبین و کارشناسان را تامین نماید.) به گوشم رسید از این همه تسامح و بی تدبیری در سیستم فرهنگی کشور به عجب آمدم و تصمیم گرفتم چند خطی به عنوان وظیفه بنویسم.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

فیلم های تلویزیونی تعطیلات عید سعید فطر

25 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

شبکه‌های مختلف تلویزیون به مناسبت عید سعید فطر فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی متنوعی را روانه آنتن می‌کنند.

شبکه یک سیما
فیلم سینمایی «مرا متهم بدان » به کارگردانی سیدنی لومت، جمعه 26 تیر ماه ساعت 9 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
خلاصه داستان این فیلم با بازی وین دیزل، پیتر دینک لاگ و ران سیلور، درباره شخصیتی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سوال می‌برد. جاکومودی نورشیو شخصیت حقیقی که فیلم براساس داستان زندگی او ساخته شده است و در حین ساخت فیلم فوت کرد، با هجو کردن محاکمات قضایی آمریکا یکی از تاریخی ترین پرونده های این کشور را رقم زد. فیلم به یکی از طولانی ترین محاکمه های قضایی آمریکا می پردازد.

فیلم تلویزیونی «آماده باش» به کارگردانی بهرنگ توفیقی، جمعه 26 تیر ماه ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
این فیلم با بازی مهدی سلوکی، آتیلا پسیانی، مجید مشیری، نگین صدق گویا و ستاره اسکندری روایتگر داستان سه سرباز به نام های : رهی، نیما و جاوید است که در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، زودتر از موعد مقرر به مرخصی می روند. این امر باعث بروز مشکلاتی در خانه هایشان می شود. رهی و نیما در پی درگیری با خانواده برای رهایی از این وضعیت و رسیدن به آرامش راهی روستای جاوید در شمال می شوند .
آشنایی با سید متولی امازاده روستا مسیر داستان را تغییر می دهد. سید با رفتار و سخنان خود بر روی بچه ها تاثیر خاصی می گذارد و چشمشان را به روی واقعیت ها باز می کند.

فیلم سینمایی «میلیونر زاغه نشین» به کارگردانی دنی بویل و لاولین تاندانآنرا ، شنبه 27تیر ماه ساعت 9 صبح از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: وقتی یک پسر جوان به نام جمال مالیک در یک مسابقه تلویزیونی به مرحله نهایی و میلیونر شدن نزدیک می شود، مجری تلویزیونی او را به مقامات امنیتی به عنوان یک شیاد معرفی می کند چرا که به نظر نمی رسد پسری به سن او که یک آبدارچی نیز بوده است بتواند به تنهایی از عهده پاسخگویی به سوال ها برآید. جمال زیر شکنجه پلیس روند زندگی سخت و فقیرانه خود را بازگو می کند. در واقع پاسخ هر یک از پرسش هایی را که جمال می دهد، نتیجه تجربه ای تلخ و دردناک از زندگی پر رنج اوست.
این فیلم محصول سال 2008 انگلیس و آمریکاست که دو پاتل، فریدا پینتا و سائوراب شوکلا از بازیگران اصلی این فیلم سینمایی خانوادگی هستند.

فیلم تلویزیونی «به من نگو قراضه» به کارگردانی سید محسن یوسفی، شنبه 27 تیر ماه ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان این فیلم با بازی جمشید مشایخی، علیرضا خمسه و فاطمه صدرایی آمده است: مردی بازنشسته حسابداری است که صاحب یک ماشین قدیمی و فرسوده بوده که با آن مسافرکشی می کند، همه از او می خواهند آن ماشین فرسوده را تعویض کند اما او به خاطر علاقه شدیدی که به ماشینش دارد قبول نمی کند تا اینکه مسافری سوار ماشینش می شود و به دلیل خاطرات قدیمی که او و همسر بیمارش با آن ماشین دارند اصرار شدید به خرید ماشین او را دارند اما او قبول نمی کند و این شروع ماجرای فیلم است.

فیلم سینمایی «تفنگدار تنها» به کارگردانی گور وربینسکی، یکشنبه 28تیر ماه ساعت 9صبح از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: در سال 1933 در شهر سانفرانسیسکو پسری به نام ویل در شهربازی با سرخپوست پیری به نام تانتو مواجه می شود که عضو قبیله کومانچی ها بوده و داستان تفنگدار تنها را برای او بازگو می کند. در سال 1869 سفید پوستان جهت احداث راه اهن در شهر کلبی تگزاس در حال فعالیت بودند. جان رید برادر کلانتر شهر کلبی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه حقوق در راه بازگشت به شهر خود است که در قطار با دو تبهکار که یکی از آنها تانتو و دیگری بوچ کوندیش است آشنا می شود. افراد گروه بوچ کوندیش برای آزادی سردسته خود به قطار حمله می کنند و او را با خود می برند…
جانی دپ، آرمی هامر و ویلیام فیچر در فیلم سینمایی «تفنگدار تنها» محصول سال 2013 آمریکا بازی کرده اند.

فیلم تلویزیونی «فرید بهاری» به کارگردانی مهرداد خوشبخت و به تهیه کنندگی رضا جودی، یکشنبه 28 تیر ماه ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: فرید بهاری فردی دروغگو و خیال پرداز است. روزی متوجه می شود سه شخصیت کاملا مشابه او که هر کدام یکی از صفت های اخلاقی بد او را دارا هستند در روند زندگی عادی او اختلال ایجاد کرده اند. بر اثر دردسرهای این سه شخصیت فرید بهاری می شود تصمیم می‌گیرد عادات ناپسند خود را کنار بگذارد.
بهنام تشکر، جمشید جهانزاده، فریبا نادری، افشین نخعی، پروین ملکی، اکرم مطلبی و محمدعلی دشتی در فیلم تلویزیونی «فرید بهاری» ایفای نقش کرده اند.
*************************************

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

آش گندم

09 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

آش گندم به دلیلی حذف حبوبات نفاخ پیشنهاد بسیار مناسبی برای سفره افطار است.

امیدواریم این غذا را تهیه کرده و از طعم آن لذت ببرید.

مواد لازم برای تهیه آش گندم (۴ نفر)
گندم پوست کنده: ۲ پیمانه
بلغور گندم: یک چهارم پیمانه
عدس: ۱ پیمانه
پیاز نگینی خرد شده: ۲ عدد متوسط
شیر: ۱ لیوان
آب: به مقدار لازم
نمک، فلفل سیاه، زردچوبه و زبره به مقدار لازم

طرز تهیه:
ابتدا گندم را به مدت ۲ ساعت در آب سرد خیس می‌کنیم. سپس گندم خیس خورده، بلغور گندم و عدس را درون قابلمه می‌ریزیم و روی حرارت قرار می‌دهیم. وقتی که آب به جوش آمد و گندم‌ها تقریباً باز شده و به اصطلاح شکسته شدند، شروع به هم زدن مواد می‌کنیم تا ته نگیرد.

در این فاصله پیاز داغ را آماده می‌کنیم؛ هرچه قدر پیاز این آش بیشتر باشد؛ آش خوشمزه تر می‌شود. وقتی پیازها خوب سرخ شد آن را به همراه نمک و سایر ادویه‌ها به آش اضافه می‌کنیم و مرتب هم می‌زنیم تا ته نگیرد. در آخر کار یک لیوان شیر را اضافه می‌کنیم تا غلظت و لعاب خوبی به آش بدهد.

آش گندم به دلیل داشتن گندم و شیر و نیز حذف حبوبات نفاخ مثل نخود و لوبیا پیشنهاد بسیار مناسبی برای سفره افطار شما روزه داران عزیز است.

نوش جان

 نظر دهید »

سوپ جو؛ خوشمزه و مقوی برای سفره افطار

04 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

معمولاً در ماه رمضان سفره غذایی ما کمی تغییر می‌کند و به دلیل شرایط روزه داری و طبق توصیه های پزشکی مناسب است به خصوص در سفره افطار از غذاهای کم حجم و البته مقوی استفاده شود.
به همین بهانه قصد داریم انواع غذاهای مناسب با سفره افطار را معرفی کنیم و در این مطلب قصد داریم به طرز تهیه سوپ جو بپردازیم:

مواد لازم برای تهیه سوپ جو (۴ نفر)
عدس: ۱ پیمانه
جو پوست کنده: ۲ پیمانه
هویج: متوسط: ۲ عدد / نگینی خرد شده
پیاز متوسط: ۲ عدد / نگینی خرد شده
گوجه فرنگی ۳ تا ۴ عدد
سیب زمینی متوسط: ۱ عدد
سبزی مخصوص سوپ: ۱۰۰ گرم
بال مرغ: ۱۰۰ گرم
رب گوجه فرنگی: ۲ ف. غ
آبلیمو: ۲ ف. غ
نمک، فلفل سیاه، زردچوبه به مقدار لازم

طرز تهیه:
ابتدا بال مرغ، گوجه فرنگی، هویج نگینی خرد شده، پیاز نگینی خرد شده و سیب زمینی را در یک ظرف جداگانه می‌پزیم. برای غلیظ شدن سوپ مواد را بعد از پخت با هم مخلوط می‌کنیم تا کاملا له شود.
سپس در ظرف دیگری عدس و جو را جداگانه می‌پزیم و در این مرحله سبزی مخصوص سوپ را به مواد اضافه می‌کنیم. سپس نمک، زردچوبه و رب را داخل سوپ می‌ریزیم و این مواد را به مخلوط آماده شده قبلی اضافه می‌کنیم.
در مرحله آخر و قبل از اینکه قابلمه سوپ را از روی حرارت برداریم، آیلیمو را اضافه می‌کنیم. توجه داشته باشید می‌توان به جای بال مرغ از عصاره مرغ و همچنین برای طعم بهتر سوپ می‌توان از زنجبیل هم در ادویه غذا استفاده کرد.

این سوپ یک غذای کامل و مقوی است و مناسب سفره افطار می‌باشد. نوش جان

 نظر دهید »

سایت "ورزش بانوان" راه اندازی شد

02 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

سایت ورزش بانوان به آدرس اینترنتی http://varzeshebanovan.com بعنوان اولین رسانه ورزشی بانوان ایران، با هدف انعکاس و انتشار اخبار، وقایع، مشکلات و موانع ورزش بانوان راه اندازی شده است.

علاقمندان می تواند جدیدترین و کامل ترین اخبار ورزشی خصوصاً در حوزه ورزش بانوان را در این سایت دنبال نمایند.

ورزش بانوان در نشر اخبار و اتفاقات ورزشی به صورت کاملا مستقل عمل نموده و سعی خواهد نمود با انعکاس دقیق، مستند و صحیح اخبار، گامی هرچند کوچک در رشد و اعتلای ورزش بانوان بردارد.

مجموعه مجرب و توانمند ورزش بانوان بر این باور است که با تلاش صادقانه و نگاه منصفانه به مقوله ورزش بانوان، می توانند بانوان عزیز ورزشکار کشورمان را در راه دشوار ارتقاء و منزلت ورزشکار زن مسلمان در جهان یاری نمود و جایگاه واقعی بانوان را در ورزش کشور تثبیت نمایند.

 نظر دهید »

ارائه اینترنت ۸ مگابیتی به طلبه‌های کشور با نصف قیمت

02 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

کلیه طلاب سراسر کشور می‌توانند با مراجعه به سامانه سخا نسبت به دریافت اینترنت پرسرعت ۸ مگا بیت بر ثانیه‌ای به شکل نیم بهاء اقدام کنند.
اداره کل فناوری اطلاعات مرکز خدمات حوزه‌های علمیه سراسر کشور به جهت ارج نهادن به درخواست‌های مکرر طلاب نسبت به ارائه اینترنت پرسرعت و در راستای خدمات‌رسانی بهتر به طلاب سراسر کشور طی تفاهم‌نامه‌ای با یک شرکت خصوصی ارائه خدمات ADSL، اقدام به ارائه اینترنت پرسرعت 8 مگابیت بر ثانیه با 50 درصد تخفیف نموده است.

کلیه مراحل استعلام، ثبت‌نام و پرداخت هزینه کاملا غیرحضوری و در لحظه انجام می‌شود. ثبت‌نام آن نیز تنها از طریق سامانه سخا (سامانه خدمات اینترنتی مرکز خدمات حوزه‌های علمیه) انجام می‌شود.

طلاب می‌توانند جهت ثبت‌نام و درخواست بسته‌های اینترنت ارائه شده با مراجعه به سامانه سخا و ورود به بخش خدمات اینترنت ADSL مراحل ثبت‌نام را تکمیل نمایید.

این طرح شامل هفت بسته است که پنج مورد آن با مودم کابلی و دو مورد با مودم بی‌سیم ارائه می‌شود.

http://www.khorasannews.com/OnlineNews.aspx?newsid=1740058&category=All

 نظر دهید »

۹ خاصیت جالب تخم بلدرچین

01 تیر 1394 توسط الزهرا (س) نصر

تخم بلدرچین در افراد پیر و مسن سبب تجدید قوای از دست رفته خواهد شد. تخم بلدرچین یک بمب ویتامینی و تغذیه‌ای است! اگر در بین مواد غذایی به دنبال ماده‌ای باارزش و سالم هستید، توصیه می‌کنیم تخم بلدرچین مصرف کنید. خواص و فواید استفاده و مصرف آن در ادامه مطلب توضیح داده شده است.

تخم بلدرچین نسبت به تخم مرغ، ۵ برابر فسفر، ۷ برابر آهن، ۶ برابر ویتامین B۱۲ و ۱۵ برابر ویتامین B۲ دارد (هرچند اندازه یک تخم مرغ حدود ۵ برابر تخم بلدرچین است).

تخم بلدرچین منبع غنی اسید چرب امگا ۳ است که برای تقویت هوش و حافظه بسیار مفید است.

کلسترول در تخم بلدرچین نسبت به تخم مرغ بسیار کمتر است.

گفته شده که چون بلدرچین در برابر بیماری‌های مختلف بسیار مقاوم‌تر از مرغ است، پرورش آن بدون استفاده از دارو و آنتی بیوتیک انجام می‌شود، بنابراین گوشت و تخم بلدرچین محصولی کاملاً ارگانیک و سالم است که ذخیره داروئی مضری برای مصرف کننده در بافت خود ندارند.

۱- تخم بلدرچین باعث ایجاد متابولیسم بهینه در سلولهای بدن می‌شود و بهترین نوع پروتئین و چربی را دارد.
۲- تخم بلدرچین برای با هوش شدن جنین در دوران بارداری بسیار مؤثر است.
۳- تخم بلدرچین موجب بهبود اشتها در اطفال کم اشتها شده ومناسب برای سنین رشد کودکان ونوجوانان است.
۴- تخم بلدرچین به تنظیم سیکل خواب کمک میکند.
۵- تخم بلدرچین سبب افزایش مقاومت کلی بدن میشود.

۶-تخم بلدرچین در تنظیم سیستم عصبی، قلبی و گوارشی و درمان بیماری تشنج مؤثر است.
۷-تخم بلدرچین برای افراد مسن بسیار مفید است و سبب استحکام عضلات و استخوان‌ها میشود.
۸- تخم بلدرچین سبب بهبود میل و توان جنسی میشود.
۹- تخم بلدرچین حساسیت ایجاد نمیکند.

جنبه‌های دارویی و درمانی تخم بلدرچین

۱- تخم بلدرچین برای درمان بیماری‌های کبدی، کلیوی، کم خونی، آسم، سل، ناتوانی جنسی، استرس و بازسازی بدن پس از جراحی یا زایمان توصیه میشود.

۲-مصرف تخم بلدرچین در مادران شیرده باعث منظم شدن سیستم عصبی، قلبی و گوارشی بدن و افزایش شیر میشود.

۳-مصرف تخم بلدرچین به دلیل حجم کم و میزان بالای پروتئین آن برای ورزشکاران بخصوص بدنسازان عزیز توصیه میشود.

۴- تخم بلدرچین به دلیل کامل بودن و نداشتن هیچ تأثیر سوئی بر شیر خواران به عنوان بهترین مکمل دوران شیردهی توصیه میشود.

۵- ماسک سفیده تخم بلدرچین همراه عسل (برای پوستهای چرب و زرده با عسل برای پوستهای خشک) باعث طراوت و شادابی و رفع چین و چروک و لکههای پوست میشود.

فواید تخم بلدرچین برای افراد میانسال و بالای ۴۰ سال

جذب ویتامین های بدن با افزایش سن بسیار کم می شود از این رو مصرف تخم بلدرچین به افراد بالای ۴۰ سال، برای بالا بردن مواد معدنی و ویتامین های بدن و جلوگیری از کارافتادگی زودرس و پیشگیری از سرطان توصیه می شود.

تخم بلدرچین در افراد پیر و مسن سبب تجدید قوای از دست رفته خواهد شد. در چین و ژاپن، بچه‌ها هر روز قبل از رفتن به مدرسه یک تخم بلدرچین می‌خورند.

 2 نظر

انتقادآيت‌الله صافي ازاختلاط دردانشگاه‌ها

31 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

این مرجع تقلید امروز در دیدار مدیرکل نظارت و ارزیابی ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشوربا انتقاد از کسانی که معتقدند فضای اختلاط در دانشگاه ها مشکلی را ایجاد نمی کندگفت: باید این افکار را مجاب کرد که اختلاط دختر و پسر در دانشگاه ها زمینه ساز فساد است و به تحصیل آنان لطمه وارد می کند.

وی باابرازخرسندی از توفیقات دانشگاه دخترانه حضرت معصومه(س)برتبیین دستاوردهای آن برای مردم تاکید کرد و گفت: همه باید تلاش کنیم تا این الگو به موفقیت کامل برسد چراکه این اقدام موجب رضایت حضرت ولی عصر(عج) است.

آیت الله صافی گلپایگانی افزود: در بسیاری از کشورها دانشگاهها و مراکز علمی ویژه خواهران وجود دارد و این مراکز آزادانه به فعالیت های علمی گسترده می پردازند.

وی با اشاره به سیاست شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر هدایت خیرین به سمت مشارکت در حوزه علم و فناوری این اقدام را بسیار پسندیده و مفید ارزیابی کرد و گفت: حمایت از این اقدام برای همه ضرورت دارد و اینجانب نیز به سهم خود از چنین کاری حمایت میکنم.
در ابتدای این دیدار آقای باقری ثالث مدیرکل نظارت و ارزیابی ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور گزارشی از فعالیت های حوزه کاری خود بیان کرد.

 نظر دهید »

بهترین کار برای داشتن یک روز خوب

28 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

داشتن یک روز خوب تأثیر فوق‌العاده ای در روحیه و رفتار فرد می‌گذارد. برای اینکه یک روز از زندگی‌مان را خوب شروع کنیم؛

راه های مختلفی وجود دارد اما یکی از بهترین کارها ، آغاز روز با اذکاری است که در روایات بر آن تاکید شده و با علمای اخلاق توصیه نموده‌اند.

حضرت علی (علیه‌السلام) در روایتی فرموده‌اند: هر کس در ابتدای صبح ۱۱ مرتبه سوره توحید را قرائت کند؛ در طول روز از وسوسه های شیطان در امان خواهد ماند.

شیخ کلینى از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند: «هرکس پس از نماز صبح و نماز مغرب هفت مرتبه بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، خداوند هفتاد نوع از بلاها را که آسان‏ترین آن‌ها رنج بیماری است از او برطرف می‌سازد و اگر گنه‌کار باشد، نامش از دفتر گته کاران محو و در دفتر سعادتمندان ثبت خواهد شد.

همچنبن در کتاب شریف «تهذیب» آمده است: هرکس بعد از نماز صبح ده مرتبه‏ بگوید: «سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» خداوند او را از فقر و ناتوانی، ماندن زیر آوار و بیماری و نیز کاهش قوه تعقل در سنین کهولت در امان قرار می‌دهد.

روز خوبی داشته باشید

 نظر دهید »

بستنی موز؛ یک پیشنهاد خنک برای فصل گرما

24 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

با آمدن فصل تابستان، استفاده از دسرها به خصوص گروه بستنی‌ها طرفداران بسیاری دارد؛ به خصوص اگر بستنی خانگی باشد مطمئناً طعم دلچسب تری خواهد داشت.
در این مطلب قصد داریم طرز تهیه بستنی موز را معرفی کنیم.

برای تهیه این نوع بستنی به مواد زیر نیازمندیم:

مواد لازم :

گلاب : دو قاشق غذاخوری
عسل : یک قاشق غذاخوری
پودر پسته : یک قاشق غذاخوری
وانیل : یک دوم قاشق چای خوری
پودر ثعلب : یک قاشق چای خوری
موز : چهار عدد

طرز تهیه:

موزها را پوست بکنید. سپس به همراه پودر ثعلب، وانیل، عسل و گلاب در مخلوط کن کاملاً مخلوط کنید تا به صورت یکنواخت درآیند.
در مرحله بعد مخلوط به دست آمده را در ظرف مناسبی ریخته و پودر پسته را هم با آن مخلوط نمایید. سپس آن را در فریزر قرار دهید و هر ۲۰ دقیقه یک‌بار آن را خارج نموده به هم زده و دوباره داخل فریزر قرار دهید. این عمل را ۳ الی ۴ بار تکرار کنید تا بستنی قوام پیدا کند.

خوب است بدانیم این بستنی دارای طبع معتدل است و برای مزاج‌های مختلف و همچنین کسانی که تمایل به استفاده از بستنی‌های رژیمی دارند توصیه می‌شود.

مواد به کار رفته در بستنی موز به تعداد ۴ نفر می‌باشد و به تناسب افزایش تعداد، مواد لازم بستنی نیز اضافه شود.


 نظر دهید »

خطر تحریف امام خمینی (ره)

16 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

بیانات امام خامنه ای (مدظله) در حرم امام خمینی (ره)
در بیست و ششمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)


تحریف شخصیّت‌ها به این است که ارکان اصلی شخصیّت آن انسان بزرگ، یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا به‌صورت انحرافی و سطحی معنا شود؛ همه‌ی اینها برمیگردد به تحریف شخصیّت. شخصیّتی که الگو است، امام و پیشوا است، رفتار او، گفتار او برای نسلهای بعد از خود او راهنما و رهنمود است، اگر تحریف شود زیان بزرگی به‌وجود خواهد آمد. امام را نباید به‌عنوان صرفاً یک شخصیّت محترم تاریخی مورد توجّه قرار داد … اگر راه امام را گم کنیم ، یا فراموش کنیم ، یا خدای نکرده عمدا به کنار بگذاریم ؛ ملت ایران سیلی خواهد خورد.


http://bayanbox.ir/download/2381121947599738696/1394.03.14-%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D8%B7-5-%D8%AE%D8%B7%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D9%82%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85.pdf

 نظر دهید »

نوای عجل لولیک الفرج بر زبان نرجس خاتون

13 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر


از همان زمان که «ملیکا بانو» منبری از نور در خواب دید؛

از همان زمان که حضرت عیسی و شمعون با هلهله فرشتگان در کنار پیامبر نشستند و نور بارید بر سر تازه عروس؛

از همان زمان که واژه های عقد را میان رویای صادقه در کالبد ملیکا ریختند؛

از همان زمان که چشمش منور به زیارت حضرت زهرا (س) شد؛

از همان زمان که با الفبای بهشتی بانوی دو عالم، شهد ِ شهادتین در وجودش تابیده شد؛

از همانزمان که بر کارنامه طلایی ِ بختش نام پیشوای یازدهم تابیده شد؛

تا همان زمان که هم نشین خواهر نور ، حکیمه خاتون شد؛

تا همان زمان که نام سامرایی اش را «نرجس خاتون» نهادند؛

تا همان زمان که نور امام حسن عسگری (ع) بر چشم هایش تابید؛

تا همان زمان که زیر سقف آسمان ِ آبی سامرا بختش سپید شد؛

تا همان زمان که خدا نور مهدی (عج) را بر وجود او حک کرد؛

تا همان زمان که شعبان المعظم فرا رسید؛

تا همان زمان که ماه به نیمه رسید و بی قرار درد شیرین وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ * شد؛

تا همان زمان که چشم دلش صدای اذان را بر گوش «مهدی» می شنید؛

تا ثانیه، ثانیه های امروز که بیش از هزار و صد سال می گذرد؛

دانه های تسبیح می اندازد و اللهم عجل لولیک الفرج میخواند …؛

*سوره لقمان آیه ۱۴

 2 نظر

چند راه برای هویت بخشی به کودکان

12 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

تا زمانی که زن و شوهر زندگی دو نفره‌ای دارند می‌توانند بدون تفکر به جوانب مختلف زندگی‌، بصورت دو نفری برای خودشان تصمیم بگیرند و روزگار را سپری کنند‌. اما به محض اینکه جمع آنها سه نفره یا بیشتر می‌شود؛ باید در تصمیم‌گیری‌ها و غیر از شرایط خودشان‌، به روحیات و وجود فرزندان هم فکر کنند.
در خانواده‌هایی که به فرزندان بها داده می‌شود درصد موفقیت ارتباط والدین با آنها و همچنین موفقیت‌های تحصیلی و کاری فرزندان بالاتر است و برعکس در خانواده‌هایی که بچه‌ها را هیچ‌گاه در تصمیمات کلان زندگی شرکت نمی‌دهند‌؛ فرزندان بسیار خموده و بی‌اعتماد به نفس رشد خواهند کرد‌. از این روست که خانواده و نوع رفتار والدین با فرزندان می‌تواند مهمترین عامل در هویت بخشی به فرزندان قلمداد شود.

استقلال کودک را به رسمیت بشناسید

نوزاد از همان بدو تولدش صاحب یک وجود مجزا از پدر و مادر است و این خود یکی از مفاهیم ابتدایی استقلال است‌! یعنی که پدر و مادر لازم است وسایل بچه‌گانه تهیه کنند و برای رسیدگی به امور نوزادشان باید روحیات کودکانه ی خود را فعال سازند!
از سوی دیگر وقتی که نوزاد بزرگ می‌شود و به سنین کودکی می‌رسد به سرعت واکنش‌های استقلال طلبانه خود را با رفتار‌های بچگانه‌اش بروز می‌دهد‌. رفتارهایی نظیر:
خودم غذایم را می‌خورم! خودم می‌خواهم کفشم را بپوشم‌! بگذار خودم انجام بدهم‌! و … این رفتارها حاکی از آن است که کودک تمایل دارد علاوه بر تجربه کردن کارهای گوناگون‌، بطور مستقل به انجام آنها بپردازد
اولین گام از سوی والدین در جهت هویت بخشی به فرزندان از همان اوایل کودکی آغاز می‌شود‌. والدین با سپردن مسئولیت‌های کوچک در حد توان کودک؛ به او این فرصت را می‌دهند که توانش را محک بزند و شخصیت خود را بارور سازد.
مسئولیت‌های محول شده به عهده کودک باعث می‌شود که او علاوه بر احساس استقلال‌، حس مسئولیت‌پذیری را تجربه کرده و یاد بگیرد که چطور از فکر و نیروی جسمی‌اش در جهت نیل به مطلوب بهره بگیرد.
به رسمیت شناختن استقلال کودکان یکی از اصلی‌ترین ارکان شکل گیری شخصیت آنان در سنین بزرگسالی خواهد بود‌.

مسئولیت‌های با برنامه

بهتر است برای فرزندان خود طبق توان و علاقه‌ای که دارند مسئولیت‌هایی را در نظر بگیرید و پس از توضیح نحوه انجام و به اتمام رساندن‌، کودک خود را آزاد بگذارید تا در انجام راه‌های به نتیجه رسیدن تلاش کند.
به عنوان مثال برای فرزندتان برنامه بگذارید که هر روز سفره شام را او بیندازد‌. به او آگاهی بدهید که برای خوردن شام چه وسایلی لازم است و آن‌ها را به او معرفی کنید. سفره‌، بشقاب، قاشق و چنگال‌، لیوان و … هر چیزی که برای شام لازم است‌. از او بخواهید که پس از شناخت کامل تمام لوازم مربوط به شام هر هر شب یا یک شب در میان او مسئولیت انداختن سفره شام را به عهده بگیرد‌. برنامه‌ریزی در دادن مسئولیت به کودکان باعث می‌شود که والدین به سرعت نقاط ضعف یا قوت فرزندان خود را بشناسند و در جهت رفع آن تلاش کنند‌. مثلاً کودکی که برای انداختن سفره شام هر دچار مشکل در انتخاب وسایل :.۷-ست ؛ قطعاً به خوبی وسایل مورد نیاز را نشناخته است!
برای بالا بردن میزان انگیزه در کودک می‌توانید برای او جایزه‌ای در نظر بگیرید.

حساب و کتاب سر انگشتی

خوب است که به کودکان حساب و کتاب سر انگشتی را یاد بدهیم‌. البته منظورمان از حساب و کتاب سر انگشتی در حد شمارش اعداد ریاضی نیست‌! همین میزانی که مورد نیاز مسئولیت محوله به عهده فرزندمان است‌، کافی است‌. به عنوان مثال اگر یک خانواده ۴ نفری هستید به کودک خود یاد بدهید که برای سفره شام باید ۴ تا بشقاب و ۴ تا قاشق و چنگال و لیوان بر سر سفره بگذارد‌. طبیعی است که کودکان در اول راه با شمارش اعداد به مشکل بر می‌خورند برای این کار خوب است که شما هر شب ۴ تا بشقاب و ۴ تا قاشق و چنگال و … را آماده کنید و هنگامی که کودک در حال بردن آن‌هاست ظرف‌ها را به صورت همراهی با او بشمارید‌. این کار یک تمرین خوب است تا کودک با اعداد اولیه و حساب و کتاب سرانگشتی آشنا شود.

خانم / آقا / عزیزم!

یکی از مصادیق هویت بخشی به کودکان صدا زدن اسم آنها با پیشوند یا پسوند خانم / آقا یا عزیزم است!
این نحوه صدا کردن فرزندان علاوه بر اینکه بصورت غیر مستقیم بیانگر اهمیت احترام در کانون خانواده است‌، باعث می‌شود تا فرزندان هم این ادب را بیاموزند و در هنگام صدا کردن بزرگتر‌ها و یا خواهران و برادرانشان از این الفاظ مؤدبانه استفاده کنند و صد البته که این نوع برخورد با کودکان باعث می‌شود آنها احساس استقلال یا بزرگ شدن داشته باشند‌. به عنوان مثال وقتی که مادر فرزندش را اینگونه خطاب می‌کند‌: حسین آقا / آقا محمد / یا نسرین خانم / کیمیا عزیزم. این الفاظ به گونه‌ای علاوه بر حس احترام بیانگر حس محبت والدین هم هستند.
در روایات بسیاری هم داریم که حضرت پیامبر اکرم (ص) دخترشان حضرت زهرا را با القاب نیکو مورد خطاب قرار می‌دادند!

نوازش و بوسیدن

یکی دیگر از مصادیق هویت بخشی به کودکان نوازش کردن یا بوسیدن آن‌هاست‌. البته در نظر داشته باشید که اگر در این موارد افراط شود از دایره هویت بخشی خارج شده و کودکان را به ورطه لوس شدن رهنمون می‌سازند!
نوازش و بوسیدن باید به صورت هدفمند و در مواقع مورد نیاز انجام شوند‌. فرزندان تا زمانی که نوزاد هستند بسیار مورد بوسه پدر و مادر و سایر اقوام خود قرار می‌گیرند و این بوسیدن‌ها همه از حیث علاقه افراد به نوزاد است و جنبه تربیتی ندارند. هر چه نوزاد بزرگتر می‌شود میزان این بوسیدن‌ها و نوازش‌ها از سوی پدر و مادر و اطرافیان کمتر می‌شود و می‌توان از آن‌ها اهداف تربتیی داشت. دقیقاً آنچه که در این بند مد نظر ماست نوازش و بوسیدن‌های هدفمند و تربیتی است!
به عنوان مثال هنگامی که فرزند شما کار خوبی انجام می‌دهد یا از مسئولیتی را که برعهده‌اش گذاشتید خوب انجام می‌دهد‌، شما می‌توانید او را نوازش کرده و ببوسید‌. این عمل شما باعث ایجاد انگیزه در او شده و به نوعی یک واکنش تشویقی از سوی شما برای کودک تلقی می‌شود.

تعریف‌های تشویقی

یکی دیگر از عوامل هویت بخشی به کودکان را می‌توان تعریف‌های تشویقی بر شمرد‌. نیازی نیست این تعریف‌ها به خارج از خانواده کشیده شود و مایه رشک و حسودی سایر کودکان فامیل یا خانواده‌ها شود‌. شما می‌توانید در خانواده خود با تعریف از فرزندتان او را در کار خوبی که انجام داده تشویق کنید‌. به عنوان مثال اگر فرزند شما در طول روز رفتار خوبی داشته و غذایش را کامل خورده و اسباب بازی‌هایش را هم مرتب کرده است می‌توانید هنگامی که پدر به خانه بر می‌گردد‌، تعریف خوب بودن او را برای پدر بیان کنید‌. والدین باید در اینگونه تعریف‌های تشویقی با یکدیگر همراه باشند تا بتوانند شخصیت کودک را شکل دهند و او را به سمت رفتار صحیح هدایت کنند‌. البته دقت داشته باشید که تعریف‌ها هم اگر در جاده افراط و تفریط قرار بگیرند نه تنها مؤثر نخواهند بود بلکه عامل کُند کننده‌ای در رفتار فرزند شما خواهند بود که اعتماد به نفس او را کم کرده و او را منتظر می‌سازد که در ازای هر کاری اگر با تشویق شما همراه بود به مرحله بعدی برود‌! از این روی سعی کنید تا با تشویق‌های به موقع و درست در هویت بخشی به فرزند خود مؤثر باشید!

همواره توجه داشته باشید که کودکان امانت‌های الهی هستند که به دست پدر و مادر سپرده می‌شوند و والدین می‌بایست با تلاش در راه تربیت صحیح فرزندان خود‌، آن‌ها را به سوی سعادت رهنمون سازند.

طهورا ابیان 

 

 1 نظر

جایگاه پدر در خانواده

11 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

جایگاه و نقش اعضای خانواده یکی از مسائلی است که باید به‌مرور برای فرزندان نهادینه شود. معمولاً اولین افرادی که کودک می‌شناسد، پدر و مادر هستند، اما شاید او اطلاع دقیقی از نقش پدر و مادر در زندگی نداشته باشد.

به‌مرور و با به دنیا آمدن خواهر یا برادر، کودک متوجه نقش دیگری در خانواده خواهد شد؛ اما یکی از مهم‌ترین ارکان تربیت فرزند، شناخت جایگاه پدر در خانواده است.

شاید تعجب کنید که چرا جایگاه مادر را مثال نزدیم. به این دلیل که فرزندان چه پسر باشند و چه دختر، از ابتدای تولد تا سن ۷ سالگی، انس بیش‌تری با مادر دارند و بیش‌تر از سمت مادر توجه می‌بینند و به همین دلیل مادر را به‌عنوان حامی خود می‌شناسند، اما برای فرزندانی که در سن مدرسه هستند، لازم است تا نقش و جایگاه پدر را در خانواده تبیین کنید.

رئیس خانواده؛ پدر
در کتاب‌های خانواده، به دانش‌آموزان چنین آموزش داده می‌شود که پدر نقش رئیس خانواده را دارد و مادر به‌عنوان مدیر در خانه است، اما شاید این بیان کتابی با نوع رفتار خانوادگی شما طوری باشد که کودکان را دچار تناقض کند. به همین دلیل لازم است که شما نقش پدر را به‌عنوان رئیس خانواده در ذهن فرزندان‌تان تثبیت کنید.

رئیس خانواده بودن به معنی این است که همه تصمیمات خانواده باید به اطلاع پدر برسد و حرف‌های پدر مهر تأیید نهایی خواهد بود. به‌عنوان ‌مثال وقتی فرزند شما از مدرسه برگه رضایت‌نامه می‌آورد تا آخر هفته به همراه معلمان و همکلاسی‌هایش به اردو برود، این‌جا لازم است تا پدر مهر تأیید این رضایت‌نامه را بزند. هرچند که مادر هم به اندازه‌ پدر در تربیت و ولایت بر فرزند نقش دارد، اما جایگاه رئیس خانواده را در چنین مواردی می‌توانید برای فرزندان جا بیندازید.

در این‌گونه موارد برای جلوگیری از دوگانگی تربیتی در فرزندان خود، بدون مشورت با پدر خانواده اقدام به امضای برگه رضایت‌نامه نکنید.

به فرزندتان بگویید که از طرف خودتان مانعی ندارد که او با هم‌کلاسی‌هایش به اردو برود، اما باید نظر پدرش را هم بپرسد و از او هم اجازه بگیرد و پاسخ نهایی را پدر خواهد داد.

مهربانی و اقتدار پدرانه
هروقت با تدبیری که همسرتان برنامه‌ریزی کرده، فرزندتان به سمت شما آمد و برگه رضایت‌نامه اردوی آخر هفته مدرسه را به شما داد، منعطف و مهربان برخورد کنید. این به معنی نداشتن اقتدار نیست، بلکه لازم است شما به‌عنوان یک رئیس مقتدر به فرزندتان بگویید که به چه دلایلی راضی هستید او به اردو برود و یا به چه دلایلی صلاح نمی‌دانید او به اردو برود.

با جا انداختن نقش خود به‌عنوان یک پدر مهربان که در جایگاه تصمیم‌گیری برای خانواده است، می‌توانید این نکته تربیتی را در فرزندان‌تان نهادینه کنید که برای کارهایشان با شما مشورت کنند و به شما اعتماد داشته باشند. همچنین مهربانی شما باعث می‌شود که آن‌ها نقش محور بودن شما در خانواده را پذیرفته و بدانند که در صورت بروز مشکل، می‌توانند بدون ترس و اضطراب به سراغ شما بیایند و با شما مشورت کنند.

هم‌گرایی بین پدر و مادر در تربیت فرزندان
اگر شما مادر خانواده هستید و فرزندان برای خواسته‌ای به سراغ شما می‌آید، اقتدار شوهرتان را به‌عنوان پدر در ذهن فرزندتان ثبت کنید؛ با این روش که بدون مشورت با پدر خانواده هرگز به فرزندتان حرفی نزنید. حتی اگر خیال‌تان راحت است که نظر شما و همسرتان یکسان است، اما لازم است به فرزندتان بگویید: لازم است با پدرت هم مشورت کنم.

و پس از گذشت مدتی پاسخ فرزندتان را که دربردارنده مشورت میان شما و همسرتان به‌عنوان پدر خانواده هست را بیان کنید.

این نوع رفتار باعث می‌شود که فرزندان متوجه شوند که شما در تربیت آن‌ها و در تمام امور زندگی با هم مشورت می‌کنید و نظرات و سلیقه‌های همدیگر را قبول داشته و نقش‌های ریاست و مدیریت خانواده یکدیگر را پذیرفته‌اید.

فرزندانی که در چنین خانواده‌ای تربیت می‌شوند که نقش هر دوی پدر و مادر را پررنگ می‌بینند و برای کارهای‌شان اجازه مشورتی والدین را می‌گیرند، معمولاً موفق‌تر بوده و پدر و مادر خود را به‌عنوان الگوی خود انتخاب می‌کنند.

نظر پدر بدون واسطه مادر
اگر فرزند شما اشتباهی انجام داد یا تقاضایی از شما داشت که لازم بود همسرتان به‌عنوان پدر خانواده به او نظر بدهد، به فرزندتان بگویید که خودش باید با پدرش صحبت کند و نظر او را جویا شود. دراین‌باره بدون این‌که فرزندتان متوجه شود، مسئله را با پدر خانواده مطرح کنید و نظر خودتان را هم به اطلاع پدر برسانید. از پدر بخواهید که در برابر اشتباه فرزندتان نرم‌تر برخورد کند و به‌عنوان رئیس خانواده نظرش را مستقیم به او بگوید و با او صحبت کند.

بی‌واسطه بیان کردن نظرات پدر خانواده به فرزندان باعث می‌شود که آن‌ها نقش پدر را در تربیت و همچنین در زندگی خود پررنگ‌تر حس کنند.

تهدید با نام پدر
پدر ستون خانواده است و باید همه اعضای خانواده با شنیدن نامش آرامش بگیرند نه این‌که بترسند و دچار دلهره شوند. هرچند نقش پدر در خانه به‌عنوان رئیس خانه به نحوی است که شاید کمتر از مادر منعطف و مهربان باشد، اما این نباید به نحوی در تربیت فرزندان پررنگ شود که آن‌ها از پدرشان بترسند یا نام پدر برای‌شان تهدید باشد.

به‌عنوان‌مثال اگر فرزند شما کار اشتباهی انجام می‌دهد، شما به‌عنوان مادر و مدیر خانه اشتباه او را بیان کنید و سعی کنید فرزندتان را مجاب کنید که این‌کار را دیگر انجام ندهد. اگر فرزند شما کار اشتباهی انجام بدهد و شما بدون تبیین اشتباهش صرفاً بر سر او فریاد زده و او را تهدید کنید که: “وقتی بابا آمد به او خواهم گفت تا تو را دعوا کند"، این روش شاید تا مدت کوتاهی جلوی شیطنت‌های فرزند شما را بگیرد، اما در درازمدت باعث می‌شود فرزند شما تصویر نامطلوبی از پدرش در ذهن داشته باشد و پدر را اهرمی برای ترس و اضطراب و دعوا شدنش بشناسد.

به‌جای ترساندن فرزندتان از پدرش بهتر است به او این‌گونه بگویید: این‌کار که انجام دادی به این دلایل اشتباه بود و وقتی پدر آمد بیش‌تر دراین‌باره با هم صحبت خواهیم کرد.

بقلم طهورا ابیان. منتشر شده در مهرخانه 

 

 نظر دهید »

توصیه آیت‌الله حق‌شناس برای برآورده شدن حوائج

10 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

آیت الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، یکی از سالکان و عارفان الهی است که توجه به توصیه‌های اخلاقی و عرفانی ایشان نیز می‌تواند در مقاطع مختلف زندگی برای ما راهگشا باشد یکی از این دستورالعمل‌ها در خصوص نحوه دعا کردن است که درباره قرائت زیارت عاشورا توصیه‌هایی ذکر شده است.

آنچه که در ادامه می‌آید چله زیارت عاشورا به شیوه آیت‌الله حق‌شناس است:

شاگردانش می‌گفتند: آیت‌الله حق‌شناس به طور معمول با سه عمل حاجت‌های مادی و معنوی خود و دوستانش را می‌گرفت:

اول: با چله‌ زیارت عاشورای امام حسین (ع)

دوم: با روضه و اشک بر شیرخواره‌ سیدالشهدا حضرت علی‌اصغر (ع)

سوم: با تمرکز و مراقبه بر حضور قلب در نمازهای واجب و دعای بعد از نماز:

شاگردانش می‌گفتند: آیت‌الله حق‌شناس به این چله زیارت عاشورای امام حسین (ع) اعتقادی کامل داشت.

آیت‌الله حق‌شناس بر این باور بود که با این چله زیارت عاشورای امام حسین (ع) می‌توان به حاجت‌های بسیار بزرگ و نشدنی دست یافت.

شاگردانش می‌گفتند: آیت‌الله حق‌شناس معتقد بود برای رسیدن به حاجت و مقصودی خاص، اگر این چله درست و همراه با شرایطش به جای آورده شود رد شدنی نیست و اگر هم برای رسیدن به این حاجت به خیر و صلاحتان نباشد، آن را به شکلی به شما حالی خواهند کرد.

شاگردانش می‌گفتند: حاج آقا معتقد بود اگر به شما حالی کنند رسیدن به این خواسته و حاجت به خیر و صلاحتان نیست و با این حال، شما بر آن پافشاری کنید، از خاصیت‌ها و ویژگی‌های این چله شگفت و مجرب آن است که در بسیاری از موارد، باز هم خواسته و حاجتتان را به شما خواهند داد! فقط امکان دارد عوارضی ناخواسته را که به علل و معلول‌های ماورایی برمی‌گردد، برای شما به همراه داشته باشد.

شرایط و توصیه‌های این چله

مرحوم حق‌شناس این روش از چله زیارت عاشورا را از مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی فرا گرفته بود و خودش نیز شرایطی را از اخبار و روایات و مکاشفاتش استنباط کرده بود.

بزرگترین اصلی که آیت‌الله حق‌شناس بر آن پافشاری داشت، عزم و اراده چهل روزه بر مراقبه از اعمال و ترک محرمات و انجام واجبات بود، به خصوص مراقبت از زبان، زبانی که در این چهل روز قرار است کلمات و بندهای زیارت عاشورای امام حسین (ع) بر آن جاری شود، باید پاک و ظاهر باشد.

مرحوم حق‌شناس می‌فرمود: اگر کسی در این چهل روز مواظبت بر ترک محرمات و انجام واجبات به خصوص مراقبه از ترک گناه‌های زبانی نداشته باشد و این چله را با بقیه شرایطش به جای آ‌ورد، من به هیچ وجه تضمین نمی‌کنم به حاجتش برسد.

بنا بر توصیه‌های آیت‌الله حق‌شناس معتقد بود: همین که آدمی در این چهل روز تصمیم و اراده‌ حقیقی بر ترک محرمات و انجام واجبات داشته باشد. کافی است و این شرط زیاد هم سخت نیست من خودم بارها به آدم‌های معمولی، این چله زیارت عاشورا را توصیه کرده‌ام، در چند مورد بعضی از آنها پس از چهار پنج روز آمدند و با خوشحالی و شعف از من تشکر کردند و اعتراف کردند فقط سه چهار روز بوده که این چله زیارت عاشورا را شروع کرده بوده‌‌اند که حاجت‌هایشان به آنها داده شده است.

آیت‌الله حق‌شناس معتقد بود که در این چله، بعد از شرط اهتمام بر ترک محرمات و انجام واجبات، بعضی امور توصیه اکید است و بهتر است حتماً رعایت شود:

1- خواندن زیارت، چهل روز پشت سر هم و مستمر باشد.

2- خانم‌های محترمه در ایامی خاص که نمی‌توانند نمازها را به جای ‌آورند، در آن روزها یکی از نزدیکان و آشنایانشان را راضی کنند به جای آنها این زیارت را به جای آورد تا چله و استمرار چهل روزه منقطع شود.

3- همه زیارت و دیگر اعمال باید یکسره و بدون فاصله خوانده شود؛ یعنی نباید زیارت و اعمالش را تقسیم کرد و بخشی را در ساعتی و بخشی دیگر را در وقتی دیگر انجام داد.

4- کلمات و عبارات صحیح و درست ادا شود.

5- حرف نزدن در بین خواندن زیارت عاشورا (بعضی می‌گفتند با توجه به طولانی بودن این عمل، در صورت ضرورت ان شاءالله حرف‌های ضروری خللی ایجاد نمی‌کند).

* سایر مسائلی که بهتر است در چله زیارت عاشورا مورد توجه قرار گیرد اما اگر مقدور نشد، ان شاءالله مشکلی نیست:

1- اولین روز از چله زیارت عاشورا، چهارشنبه باشد.

2- این زیارت روزها خوانده شود؛ یعنی از صبح بعد از طلوع آفتاب تا عصر قبل از غروب آفتاب. (بعضی‌ها رعایت این شرط را لازم برشمرده‌اند).

3- به جز همسر و اعضای خانه، دیگران از این چله باخبر نشوند.

(حاج آقا تأکید می‌کرد قبل از شروع بهتر است همسر را در جریان بگذارید و او را نیز توجیه کنید تا حد امکان دیگران از این امر مطلع نشوند).

4- در این چهل روز، هر روزه به نیت سلامتی حضرت بقیه‌الله امام زمان (عج) صدقه‌ای پرداخت شود.

دستورالعمل و شیوه به جای آوردن این چله زیارت عاشورا

این شیوه زیارت عاشورا از دو بخش تشکیل شده است. دومین بخش درست همان روشی است که در زیارت‌نامه‌ها و مفاتیح‌الجنان ذکر شده است. بنابراین فقط اولین بخشی که به طور معمول حداکثر 15 دقیقه طول می‌کشد، به آن اضافه می‌شود.

بخش اول:

1- صد مرتبه تکبیر می‌گویید. (الله‌اکبر)

2- لعن و سلام‌های زیارت عاشورا را یک بار می‌خوانید؛ یعنی از «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و …» تا انتهای «السلام علی الحسین و علی علی‌بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین».

(این دو بخش در قسمت‌های پایانی زیارت عاشورا قرار دارد و قبل از هر دو بخش نوشته است: پس صد مرتبه می‌گویی: … اما شما در این قسمت، این دو فقره معروف به لعن و سلام را فقط یک مرتبه می‌خوانید).

3- خواندن زیارت عاشورا از ابتدای زیارت تا ابتدای این دو فقره لعن و سلام.

4- خواندن دو رکعت نماز به نیت هدیه به حضرت اباعبدالله الحسین (ع).

5- دوباره صد مرتبه تکبیر گفتن.

بخش دوم:

خواندن زیارت عاشورای امام حسین (ع) به همان روشی که در مفاتیح الجنان آمده است؛ یعنی زیارت عاشورا را از ابتدا تا انتها با همان صد لعن و صد سلام که در متن زیارت مکتوب است می‌خوانید. به هیچ وجه دو رکعت نمازی را که بعد از زیارت وارد شده است، یادتان نرود؛ زیرا این دو رکعت نماز، از اجزای زیارت عاشورای امام حسین (ع) محسوب می‌شود و باید خوانده شود.

 2 نظر

چند دلیل برای اینکه نماز را فارسی نخوانیم

09 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

1) خواندن نماز به زبان عربی یکی از نشانه های جهانی بودن اسلام است .

2) غناي معنايي زبان عربي نسبت به زبانهاي ديگر بسيار بيشتر است بطوري كه با بررسي هاي انجام شده بسياري از مفاهيم موجود در الفاظ قرآن درهيچ زباني معادل ندارند. جالب آن است كه با تحقيقات كارشناسان ترجمه هاي قرآني تاكنون عبارت »بسم الله الرحمن الرحيم «به هيچ زباني ترجمه درست نشده و ترجمه آن از طريق معادل گذاري و بدون تكيه بر تفسير اصلا ممكن نيست.

3) زبان و عبارات و جهت و افعال واحد در نماز به مسلمانان در سراسر جهان نوعي وحدت هدف و يكرنگي و همساني ويژه مي بخشد كه بسيار در جهت وحدت اسلامي ضروري و مفيد است .

4)عربي بودن نماز انس مسلمين با زبان دين و كتابشان را بيشتر مي سازد و در نتيجه زمينه ساز آشنايي بيشتر باتعاليم وفرهنگ ديني شان مي باشد .

5)وحدت زبان ضامن حفظ و مصونيت اين عبادت بزرگ از تحريف و آميختگي با خرافات است .

6) اگر در زمان حج در مکه باشیم و نماز جماعتی را که صد ها هزار نفر از نژاد ها و ملیتهای مختلف از سراسر جهان در آن شرکت می کنند و همه با هم می گویند “الله اکبر” را مشاهده کنیم ، آنگاه به عظمت و عمق این دستور آشنا می شویم که اگر هر یک ، این جمله ی روح پرور یا سایر اذکار نماز را به زبان محلی خود می گفت هرج و مرج زشتی در آن روی می داد.

7) واجب است نماز به زبان عربی خوانده شود تا بدین وسیله اشتراک و انسجام زبانی و انتقال پویایی فرهنگی در طی قرون مختلف استمرار یابد و از آسیب التقاط و زوال فرهنگ دینی جلوگیری شود.

8)قرآن از نظر لطافت و زيبايي نيز اعجاز آميز و بديل ناپذير است و از همين رو جاذبه نيرومند و خارق العاده اي دارد. ساواري در مقدمه ترجمه قرآن به زبان فرانسوي مي نويسد:
«قرآن داراي تأثيري خاص و جاذبه اي ويژه است كه مانند آن براي هيچ يك از كتاب ها نيست.»
بنابراين اگر مشكل معادل گزاري براي معاني بلند قرآن كه در نماز قرائت مي شود به گونه اي قابل حل باشد، اما لطافت و زيبايي آسماني قرآن با هيچ ترجمه بشري فراچنگ آمدني نيست.

اكنون ازباب حسن ختام وشيريني كلام خاطره استاد دكتر محمد جواد شريعت با مرحوم آيت الله حاج آقا رحيم ارباب اصفهاني را در رابطه با راز عربي بودن نمازتقديم خوانندگان مي كنيم:
سال يكهزار و سيصدو سي و دو شمسي بود من و عده اي از جوانان پرشورآن روزگار، پس ازتبادل نظر و مشاجره، به اين نتيجه رسيده بوديم كه چه دليلي دارد نمازرا به عربي بخوانيم؟ چرا نماز را به زبان فارسي نخوانيم؟ عاقبت تصميم گرفتيم نمازرا به زبان فارسي بخوانيم و همين كار را هم كرديم. والدين كم كم از اين موضوع آگاهي يافتند و به فكر چاره افتادند، آن ها پس از تبادل نظربا يكديگر، تصميم گرفتند با نصيحت ما را از اين كار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهي ديگر برگزينند، چون پند دادن آن ها مؤثر نيفتاد، ما را نزد يكي از روحانيان آن زمان بردند. آن روحاني وقتي فهميد ما به زبان فارسي نماز مي خوانيم، به شيوه اي اهانت آميز نجس و كافرمان خواند. اين عمل او ما را در كارمان راسخ تر و مصرتر ساخت. عاقبت يكي از پدران، والدين ديگر افراد را به اين فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آيت الله حاج آقا رحيم ارباب ببرند و اين فكر مورد تأييد قرار گرفت. آن ها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وي در ميان نهادند، او دستور داد در وقتي معيّن ما را خدمتش رهنمون شوند .در روز موعود ما راكه تقريباً پانزده نفر بوديم، به محضرمبارك ايشان بردند، در همان لحظه اول، چهره نوراني و خندان وي ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غيرازديگران يافتيم و دانستيم كه با شخصيتي استثنايي روبرو هستيم. آقا در آغاز دستور پذيرايي از همه مارا صادر فرمود. سپس به والدين ما فرمود: شما كه به فارسي نماز نمي خوانيد، فعلاً تشريف ببريد و ما را با فرزندانتان تنها بگذاريد. وقتي آن ها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما يكي يكي خودتان را معرفي كنيد و بگوييد در چه سطح تحصيلي و چه رشته اي درس مي خوانيد، آنگاه به تناسب رشته و كلاس ما، پرسش هاي علمي مطرح كرد و از درس هايي مانند جبر و مثلثات و فيزيك و شيمي و علوم طبيعي مسائلي پرسيد كه پاسخ اغلب آن ها از توان ما بيرون بود. هر كس از عهده پاسخ برنمي آمد، با اظهار لطف وي و پاسخ درست پرسش روبرو مي شد. پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمود: والدين شما نگران شده اند كه شما نمازتان را به فارسي مي خوانيد، آن ها نمي دانند من كساني را مي شناسم كه _ نعوذبالله _ اصلاً نماز نمي خوانند، شما جوانان پاك اعتقادي هستيد كه هم اهل دين هستيد و هم اهل همت، من در جواني مي خواستم مثل شما نماز را به فارسي بخوانم؛ ولي مشكلاتي پيش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دوران جواني ام جامه عمل پوشانيده ايد، آفرين به همت شما، در آن روزگار، نخستين مشكل من ترجمه صحيح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حلّ كرده ايد. اكنون يكي از شما كه از ديگران مسلط تراست، بگويد بسم الله الرحمن الرحيم را چگونه ترجمه كرده است. يكي ازما به عادت دانش آموزان دستش رابالا گرفت و براي پاسخ دادن داوطلب شد، آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه مايك نفر است؛ زيرا من از عهده پانزده جوان نيرومند برنمي آمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرماييد بسم الله را چگونه ترجمه كرديد؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاري به نام خداوند بخشنده مهربان. حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نكنم ترجمه درست بسم الله چنين باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عيبي ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نيست؛ زيرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمي توان ترجمه كرد؛ مثلاً اگر اسم كسي «حسن»باشد، نمي توان به آن گفت «زيبا». ترجمه «حسن» زيباست؛ اما اگر به آقاي حسن بگوييم آقاي زيبا، خوشش نمي آيد. كلمه الله اسم خاصي است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مي كنند. نمي توان «الله» را ترجمه كرد، بايد همان را به كار برد.خوب «رحمن» را چگونه ترجمه كرده ايد؟ رفيق ما پاسخ داد: بخشنده. حضرت ارباب فرمود: اين ترجمه بد نيست، ولي كامل نيست؛ زيرا «رحمن» يكي از صفات خداست كه شمول رحمت و بخشندگي او را مي رساند و اين شمول دركلمه بخشنده نيست؛ «رحمن» يعني خداي كه در اين دنيا هم برمؤمن و هم بر كافر رحم مي كند و همه را در كنف لطف و بخشندگي خود قرار مي دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن اعطا مي فرمايد. در هرحال، ترجمه بخشنده براي «رحمن» درحد كمال ترجمه نيست. خوب، رحيم را چطور ترجمه كرده ايد؟ رفيق ما جواب داد: «مهربان». حضرت آيت الله ارباب فرمود: اگرمقصودتان از رحيم من بود _ چون نام وي رحيم بود_ بدم نمي آمد «مهربان» ترجمه كنيد؛ امّا چون رحيم كلمه اي قرآني و نام پروردگاراست، بايد درست معنا شود. اگر آن را «بخشاينده» ترجمه كرده بوديد، راهي به دهي مي برد؛ زيرا رحيم يعني خداي كه در آن دنيا گناهان مؤمنان را عفو مي كند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده ايد، بد نيست؛ ولي كامل نيست و اشتباهاتي دارد. من هم در دوران جواني چنين قصدي داشتم، امّا به همين مشكلات برخوردم و از خواندن نماز فارسي منصرف شدم. تازه اين فقط آيه اول سوره حمد بود، اگر به ديگر آيات بپردازيم موضوع خيلي پيچيده تر مي شود.امّا من معتقدم شما اگرباز هم بر اين امر اصرار دارديد، دست از نمازخواندن فارسي برنداريد؛ زيرا خواندنش ازنخواندن نمازبه طوركلي بهتر است.
در اين جا، همگي شرمنده و منفعل و شكست خورده از وي عذر خواهي كرديم و قول داديم، ضمن خواندن نمازبه عربي،نمازهاي گذشته را اعاده كنيم. ايشان فرمود: من نگفتم به عربي نماز بخوانيد، هرطور دلتان مي خواهد بخوانيد. من فقط مشكلات اين كار را براي شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وي طلب بخشايش و ازكار خود اظهار پشيماني كرديم. حضرت آيت الله ارباب، با تعارف ميوه و شيريني، مجلس را به پايان برد. ما همگي دست مباركش را بوسيديم و در حالي كه ما را بدرقه مي كرد، خداحافظي كرديم. بعد نمازهارا اعاده كرديم و ازكار جاهلانه خود دست برداشتيم.

 نظر دهید »

ضرورت صحیح خواندن نماز

08 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

1. ما انسان ها درگفت و شنودهای روزانه سعی می کنیم با مخاطبان خود به طور صحیح و شایسته سخن بگوییم . هر اندازه ، مخاطب نزد ما محترم تر و عزیزتر باشد تلاش می کنیم کلمات را صحیح تر بر زبان جاری و جملات را به شکل زیباتری بیان کنیم. حال اگر مخاطب در نماز و نیایش ، خدای مهربانی است که محبوب ماست و ما به او عشق می ورزیم، طبیعتاً باید سعی کنیم با او به طرز صحیح صحبت کنیم و سخن بگوییم ؛
کلمات و جملات نماز را درست تلفظ کنیم تا رضایت خاطر او را جلب کنیم.

2. آیا می دانید که جابه جا تلفظ کردن حرف در کلمات عربی و یا تغییر حرکت آن ها، باعث تغییر معنای کلمات می شود، و یا کلمه را بی معنا می کند؟ حال اگر در گفتن اذکار ن ماز به این مسئله توجه نکنیم، چه بسا معنای جمله ها، عبارت ها و ذکرهای نماز تغییر کند و این سهل انگاری با روح نماز – که اعلام بندگی به درگاه خداونداست – سازگاری ندارد.

برای آگاهی از اهمیت این موضوع، چند کلمه از کلمات نماز ارائه می شود تا ملاحظه کنید تلفظ اشتباه آن ها به چه میزانی موجب تغییر معنا می شود:
صحیح
اشتباه
حَمد : ستایش
هَمد : مردن، خاموش شدن
صِرَاط: راه
صِراد : درفش کفاشی
صِرَاط : راه
سُراط : بلند و برا
ضَالِّین : گمراهان
زَالین : ریخته شدگان
عَظِیم : بزرگ
عَزیم : دشمن سرسخت
صَلِّ: درود فرست
سَلِّ : تسليت بگو
تصحیح قرائت نماز از نظر مراجع

هر یک از ما مسلمانان در انجام امور عبادی و فروع دین ، و از جمله در احکام مربوط به نماز مقلد یکی از مراجع بزرگوار تقلیدهستیم. جا دارد درباره ضرورت صحیح خواندن نماز، سه مسئله از توضیح ا لمسائل مراجع معاصر تقدیم شما نمازگزاران گرامی شود:

مسئله 997 : « انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند …» این مطلب فتوای همه مراجع تقلید معاصر است.
مسئله 998: کسی که حمد و سوره و چیزهای دیگر نماز را به خوبی نمی داند و می تواند یاد بگیرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، باید یاد بگیرد.

و اگر وقت تنگ است ، بنا بر احتیاط واجب1 در صورتی که ممکن باشد، باید نمازش را به جماعت بخواند.
مسئله 1000. اگر یکی از کلمات حمد یا سوره را نداند،3 یا عمداً آن را نگوید یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید، مثالاً به جای (ض)، (ظ) بگوید، یا جایی که باید بدون زیر و زبر خوانده شود، زیر و زبر بدهد، یا تشدید را نگوید، نماز او باطل است.

فتوای مقام معظم رهبری

واجب است همه ذکرهای واجب نماز از قبیل قرائت حمد و سوره و غیر آن به طور صحیح قرائت شود و ا گر نمازگزار کیفیت صحیح تلفظ کلمات عربی را نمی داند واجب است یاد بگیرد و اگر قادر به یادگیری نیست ، معذور است .

 نظر دهید »

مثل گل آفتاب‌گردان

07 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

… و به داوود، سلیمان را هدیه دادیم؛ بنده‌ی خوبی بود؛ زیاد به سوی ما باز می‌گشت.

به نظرم یکی از کلیدواژه‌های دوست‌داشتنی سوره‌ی «صاد»، واژه‌ی «اوّاب» باشد. وقتی خدا توی این سوره‌- با آن موسیقی خاص- سه چهار بار از بنده‌های خوبش – داوود و سلیمان و ایّوب - با این وصف یاد می‌کند؛ «اواب». یعنی کسی که زیاد به خدا رجوع کند. رویش را زیاد به سمت خدا بگیرد.* خیلی شیرین است که خدا بنده‌ای را این‎طوری توصیف کند: «بنده‌ی خوبی بود؛ زیاد به سمت ما بازمی‎گشت».

… و وهبنا لداوود سلیمان نعم العبد انّه اوّاب (سوره صاد/ آیه 30)

*و فرقش با «توّاب» این است که آن تکرّر در برگشت و رجوع به خدا مربوط به بعد از گناه و لغزش نیست.

میم.روستا 

 نظر دهید »

میلاد سید الساجدین

03 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

میلاد مبارک

 نظر دهید »

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین

02 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر
 1 نظر

میلاد امام حسین علیه السلام

01 خرداد 1394 توسط الزهرا (س) نصر

دل من سخت هوای حرمت را دارد…

 2 نظر

بهترین مردم...

31 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

امام سجاد علیه السلام :

اَلْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ اَفْضَلُ اَهْلِ كُلِّ زَمانٍ …

بهترين مردم هر زمان كسانى هستند كه منتظر ظهور حضرت مهدى عليه‏السلام هستند.

بحارالأنوار، ج 52، ص 122.



 2 نظر

حکایت یخ فروش

30 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر
 
 
رضوان الله تعالی علیه
 نظر دهید »

اعمال مشترك ماه شعبان

30 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اوّل: هر روز هفتاد مرتبه بگويد:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ
از خدا آمرزش و توبه مى‏خواهم

دوم: هر روز هفتاد مرتبه بخواند:

أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ.
آمرزش مى‏خواهم از خدا معبودى جز او نيست‏ بخشدنه مهربان زنده به خود پاينده و به سوى او باز مى‏گردم.

در بعضى روايات«الحىّ القيّوم»پيش از«الرّحمن الرّحيم» است،و عمل به هر دو خوب است،و از روايات استفاده میشود،كه بهترين دعاها و ذكرها در اين ماه استغفار است،و هركه ر هر روز اين ماه هفتاد مرتبه استغفار كند،مانند اين است كه در ماه‏هاى ديگر هفتاد هزار مرتبه استغفار بجا آورد.

سوّم: در اين ماه صدقه بدهد،گرچه نصب دانه خرما باشد،تا حق تعالى بدن او را بر آتش دوزخ حرام كند.از امام صادق عليه السّلام‏ روايت شده:كه از وجود مبارك ايشان درباره فضيلت روزه رجب سؤال كردند؟ فرمود:چرا از روزه شعبان غافل هستيد؟راوى عرض كرد يابن رسول اللّه كسیكه يكروز از شعبان را روزه بدارد،چه ثوابى دارد؟فرمود:به خدا سوگند بهشت پاداش آن است،عرض كرد يابن رسول اللّه بهترين‏ اعمال در اين ما چيست؟ فرمود:صدقه و استغفار،هركه در ماه شعبان صدقه دهد حق تعالى آن را رشد و نموّ دهد همان‏گونه كه يكى از شما بچّه‏ شترش را رشد می‏دهد،تا آن‏كه در قيامت درحالى‏كه به اندازه كوه احد شده باشد به صاحبش بازگردد.

چهارم: در تمام اين ماه هزار مرتبه بگويد:
لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ لا نَعْبُدُ إِلا إِيَّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
معبودى جز خدا نيست،و نپرستيم جز او را درحالى‏كه عبادت را براى او خالص مى‏كنيم،گرچه مشركان را خوش نيايد.
اين ذكر پاداش بسيارى دار،از جمله اينكه در نامه عملش عبادت هزار ساله بنويسند.

 

التماس دعا

 

 1 نظر

در محضر استاد

29 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

خدایش بیامرزد

 3 نظر

انی لمجنون

28 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

” و ان یکاد ” می خوانم برایت ؛
غافل از ٬
نمک ِ چشم های خودم !



* وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ( سوره قلم آیه ۵۱)

به قلم: گوشه نشین

 نظر دهید »

بالای "در بهشت" سه جمله نوشته شده است

28 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر


حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی فرمودند:

در کتاب « مواعظ العددیه» آمده است که پیامبر خدا ص فرمودند: شبی که مرا به معراج بردند، هنگامی که به در بهشت رسیدم، دیدم بالای سر در بهشت سه جمله نوشته شده:

جمله اول: رحمت خدا بر غضب او پیشی دارد

خداوند می فرماید: « بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم، أَنَا اللهُ لا إلهَ إلاَّ الله، سَبَقَت رَحمَتی غَضَبی»

به نام خداوند بخشنده مهربان، رحمت من بر غضبم پیشی دارد.

جمله دوم: صدقه ده ثواب، قرض هجده ثواب دارد

« الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةِ وَ القَرضُ بِثَمانِیَظِ عَشَر وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِثَلاثینَ»

اگر کسی به مستحقی صدقه بدهد، به او ده ثواب می دهند، اما اگر قرض بدهد هجده تا، حال اگر این قرض را به خویشان خود، خواهر یا برادر بدهد، سی تا ثواب به او می دهند.

جمله سوم: راضی به رزق و روزی بودن

« مَن عَرَفَ قَدَری وَ رُبُوبِیَّتی فَلا یَتَّهِمُنی فِی الرِّزقِ»

کسی که قضا و قدر مرا بشناسد و خدایی و پروردگاری مرا هم بشناسد، مرا متهم نمی کند که خدایا، چرا به من ندادی؟

 1 نظر

قیمه نثار

16 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

مواد لازم

برنج   ۶ پیمانه
گوشت گوسفندی   ۵۰۰ گرم
پیاز داغ   ۲ قاشق غذاخوری
شکر   ۱ قاشق غذاخوری
رب گوجه ‏فرنگی   ۱ قاشق غذاخوری
زرشک   ۲ قاشق غذاخوری
خلال پرتقال شیرین   ۱ قاشق غذاخوری
خلال بادام  ۱ قاشق غذاخوری
خلال پسته   ۱ قاشق غذاخوری
گلاب  ۱ قاشق غذاخوری
کره   ۱۰۰ گرم
زعفران آب گرفته غلیظ   ۱ قاشق غذاخوری
دارچین ، هل ، زیره   ۱ قاشق غذاخوری
نمک، فلفل و زردچوبه    به مقدار لازم

طرز تهیه
۱- برنج را از قبل خیس کرده و دم کنید.
۲- گوشت را به صورت قیمه ‏ای خرد کنید و با پیاز داغ ، رب گوجه فرنگی ، فلفل سیاه ، زردچوبه و کمی روغن تفت دهید.
۳- مواد فوق را با 2 پیمانه آب روی حرارت قرار دهید و حدود یک ساعت بعد ، نیمی از خلال بادام خیس خورده را به گوشت اضافه کنید تا گوشت کاملاً مغز پخت شود.
۴- بقیه ی خلال بادام خیس خورده را در کمی کره تفت دهید.
۵- خلال پسته را نیز در گلاب خیس کنید ، سپس در کمی کره تفت دهید.
۶- زرشک شسته و خیس خورده را با کمی کره تفت دهید ، شکر را روی آن بریزید و شعله را خاموش کنید.
۷- یک پیمانه از برنج را که دم کشیده است با زعفران ترکیب نموده و برنج زعفرانی آماده کنید.
۸- برای تزیین  برنج گرم را داخل قالب میان تهی ، مخصوص ژله بریزید و با قاشق خوب فشار دهید تا برنج به فرم قالب در آید .حال آن را در دیس برگردانید .
۹- در قسمت میان تهی ، قیمه پخته به همراه خلال بادام را بریزید و روی آن را با نوارهای برنج زعفرانی ، زرشک ، خلال پسته ، خلال بادام و خلال پرتقال شیرین تزیین کنید.
۱۰- روی همه ی مواد آماده شده از ادویه ذکر شده بپاشید و از طعم و ظاهر خوب آن لذت ببرید.

*قزوینی ها گاهی در کنار خلال پرتقال ، خلال نارنج در قیمه نثار می ریزند که به این ترتیب ، طعم قیمه نثار بهتر خواهد شد.

 3 نظر

اولین و آخرین را سرور است ....

13 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

عاشقان دهر بیمار علی ع
غیر زهرا کیست غمخوار علی ع

اولین و آخرین را سرور است
خلقت آدم گرفتار علی ع

مشکات

 1 نظر

پدر!

12 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

 دعا کن مرا؛
با تسبیح هزاردانه ی
شاه مقصود ِاشک هایت ..



* قَالُواْ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ (سوره یوسف آیه ۹۷)
* انا و علی ابوا هذه الامه !

به قلم: گوشه نشین

 1 نظر

یا باب الحوائج یا جواد الائمه

09 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر


اذن دخول را دم باب الجواد خواند

هر کس که خواست بشنود از عمق جان سلام

 2 نظر

دل آرام ...

07 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

آخرین دانه ی تسبیح را
لمس میکنم؛
و میان وسعت ِ سبز ِ سجاده ٬ 
می میرم …


* قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ (سوره طور آیه ۳۱)

به قلم: گوشه نشین

 2 نظر

السلام علیک یا ابا عبدالله علیه السلام

07 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اول صبح بگوییم حسین جان رخصت

تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد

 5 نظر

فاضل

06 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

همین حقارت مرا بس ؛
که  عمق اقیانوس بی کران فضلت ٬
در باورم نمی گنجد ..




*وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ (سوره نسا آیه ۳۲)

به قلم: گوشه نشین

 3 نظر

گل چهره

05 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

طراوت ِ گل ِ چهره ام ؛ 
از سبزی ِ پیچک ِ
 دعاست .



* قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ (سوره فرقان آیه ۷۷)

به قلم: گوشه نشین

 2 نظر

اولویت های پژوهشی و مالیِ مسیرنویس!

04 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

اگر پول دار شدم؛ همین قدری که بتوانم یک طرح پژوهشی به یک آدم ِ عاقل سفارش بدهم؛

می روم یک آدم عاقل پیدا می کنم که برای خانم های این سرزمین اولویت های وظایفشان را در بیاورد!

از کجا؟

 قطعا از مسیر وحی و عقل!

دق کردم از بس غصه ی این خانم و آن خانم را خوردم که نمی دانند حقشان و تکلیفشان را!

بعد می روند سنگی در چاهی می اندازند که هزار تا عاقل نمی توانند درش بیاورند!

 

پ.ن. آیا برای آقایان چنین سفارشی لازم نیست؟

قطعا که لازمست و بسا اولی تر ولی من که مرد نیستم تا غصه خورشان باشم! در ضمن همین چند تا محرم و فامیلی که نم نمک غصه شان را می خوریم بسِ مانند!!!

 

نمی فهمم نهادهای اجتماعی چه می کنند! این همه سازمان و ارگان دولتی و عمومی به چه مشغولند! پژوهشگاه خانواده؛ نهادهای مدعی ِ خانواده و …

حتا نمی فهمم حوزه های علمیه بخصوص بخش های خواهرانش مشغول چه هستند!

به قلم: مسیر نویس

 نظر دهید »

اعمال لیلة الرغایب

03 اردیبهشت 1394 توسط الزهرا (س) نصر

بدان‏كه اولين شب جمعه ماه رجب را«ليلة الرغاب»(يعنى شب دلدادگان)مى‏گويند و براى آن عملى با فضيلت‏ بسيار از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وارد شده كه آن را سيّد در كتاب«اقبال»و علاّمه حلى در«اجازه بنى زهره»نقل كرده‏اند،بعضى از فضيلت آن اينكه به سبب انجام آن گناهان بسيار آمرزيده مى‏شود،و نيز نمازى در آن وارد شده كه هركه آن را به جاى‏ آورد هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نيكوترين صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گويا به سوى‏ او مى‏فرستد،پس به او مى‏گويد:اى حبيب من تو را بشارت باد كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى،بنده مى‏گويد تو كيستى؟به خدا سوگند من چهره‏اى زيباتر از چهره تو نديدم،و سخنى شيرين‏تر از سخن تو نشنيدم،و بويى بهتر از بوى‏ تو نبوييدم!!پاسخ ميدهد:من ثواب آن نمازم كه در فلان شب،از فلان ماه،از فلان سال به جاى آوردى‏ امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا كنم،و مونس تنهايى تو باشم،و هراس را از تو برگيرم و هنگامى‏كه در صور(شيپور قيامت) دميده شود،در عرصه قيامت سايه‏اى بر سرت خواهم افكند،پس خوشحال باش كه خير هرگز از تو جدا نخواهد شد.كيفيت‏ اين نماز چنين است: اولين پنجشنبه ماه رجب را روزه مى‏دارى،چون شب جمعه داخل شود،ما بين نماز مغرب و عشا،دوازده ركعت نماز بجاى مى‏آورى،هر دو ركعت با يك سلام به اين ترتيب كه در هر ركعت يك مرتبه سوره«حمد»و سه مرتبه«سوره قدر»و دوازده‏ مرتبه«سوره توحيد»مى‏خوانى و هنگامى كه از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مى‏گويى:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ عَلَى آلِهِ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] .
خدايا!بر محمّد پيامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست
سپس به سجده مى‏روى و هفتاد مرتبه ميگويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
آنگاه سر از سجده بر مى‏دارى و هفتاد مرتبه مى‏گويى:
رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَمُ
پروردگارا!مرا بيامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من مى‏دانى بگذر،تو خداى برتر و بزرگترى
دوباره به سجده مى‏روى و هفتاد مرتبه مى‏گويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
سپس حاجت خود را مى‏طلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.آگاه باش زيارت حضرت رضا عليه السّلام در ماه رجب مستحب است،و انجام آن در اين ماه امتياز خاصى دارد،همانگونه كه انجام عمره در ماه رجب فضيلت دارد تا جايى كه روايت شده انجام آن در اين ماه،در فضيلت همتاى حج است و نيز نقل شده:حضرت سجاد عليه السّلام در ماه رجب به عمره مشرّف شده بود،و شب‏ و روز نزد كعبه نماز مى‏خواند،و در حالى كه پيوسته در سجده بود اين ذكر از زبان ايشان شنيده مى‏شد:
عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
گناه از بنده‏ات بزرگ شده،پس بگذر گذشت از سوى تو زيبا باشد.


التماس دعا

 3 نظر

نظر کرده

31 فروردین 1394 توسط الزهرا (س) نصر

محتاج ِ آغوش ِ نگاه ِ تو ام !

 

*وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي(سوره طه آیه ۴۱)


به قلم: گوشه نشین

 نظر دهید »

فضیلت ماه رجب

30 فروردین 1394 توسط الزهرا (س) نصر

بدانكه اين ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند و روايت بسيار در فضيلت آنها واردشده بلكه ازحضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله روايت شده كه ماه رجب ماه بزرگ خداست وماهى در حرمت و فضيلت به آن نميرسد و قتال با كافران در اين ماه حرامست و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است كسى كه يك روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودى بزرگ خدا گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنّم بر روى او بسته گردد و از حضرت موسى بن جعفرعليه السلام منقول است كه هر كه يكروز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنّم يكساله راه از او دور شود و هر كه سه روز از آنرا روزه دارد بهشت او را واجب گردد و ايضاً فرمود كه رجب نام نَهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر هر كه يكروز از رجب را روزه دارد البتّه از آن نهر بياشامد و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله فرموده كه ماه رجب ماه استغفار اُمّت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش ‍ كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اَصَبّ مى گويند زيرا كه رحمت خدا در اين ماه بر اُمّت من بسيار ريخته مى شود پس بسيار بگوئيد اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ، و ابن بابويه بسند معتبر از سالم روايت كرده است كه گفت رفتم بخدمت حضرت صادق عليه السلام در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود چون نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آيا روزه گرفته اى در اين ماه گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آنرا بغير خدا كسى نمى داند بدرستيكه اين ماهيست كه خدا آنرا بر ماههاى ديگر فضيلت داده و حُرمت آنرا عظيم نموده و براى روزه داشتن آن گرامى داشتن را بر خود واجب گردانيده پس گفتم يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ اگر در باقيمانده اينماه روزه بدارم آيا ببعضى از ثواب روزه داران آن فايز مى گردم فرمود اى سالم هر كه يكروز از آخر اين ماه روزه بدارد خدا او را ايمن گرداند از شدّت سَكَراتِ مرگ و از هَوْل بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كه دو روز از آخر اين ماه روز دارد بر صراط بآسانى بگذرد و هر كه سه روز از آخر اين ماه را روزه دارد ايمن گردد از ترس بزرگ روز قيامت و از شدّتها و هَوْلهاى آنروز و بَرات بيزارى از آتش ‍ جهنّم به او عطا كنند و بدانكه از براى روزه ماه رجب فضيلت بسيار وارد شده است و روايت شده كه اگر شخص ‍ قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه اين تسبيحات را بخواندتا ثواب روزه آن را دريابد:

سُبْحانَ الاِْلهِ الْجَليلِ سُبْحانَ مَنْ لا يَنْبَغِى التَّسْبيحُ اِلاّ
منزه است خداى بزرگ منزه است آنكه تنزيه و تسبيح جز براى او شايسته نيست

لَهُ سُبْحانَ الاْعَزِّ الاْكْرَمِ سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ اَهْلٌ
منزه است خداى برتر و كريمتر منزه است آنكه لباس عزت در بردارد و شايسته آن است


التماس دعا

 3 نظر

مرگ بر جنگ

30 فروردین 1394 توسط الزهرا (س) نصر

کره ی زمین را از توی اتاق شان آورد و گرفت جلوی صورتم و گفت: مامان ببینید عربستان چه قدر به یمن نزدیکه!!!

گفتم: خب! برای چی؟

گفت: خب الان عربستان بهش حمله کرده دیگه! خیلی بهش نزدیکه! بیچاره یمن!

کمی کُره را توی دستش حرکت داد و براندازش کرد، بعد با تعجب گفت: ماماااااان به ایران هم نزدیکه ها!

نگاهش کردم و با هم خندیدیم و من فکر کردم این وروجک کلاس اولی چه دغدغه هایی دارد!

خدایا کی می آید آن روز که هیچ کودکی معنای کلمه ی جنگ را نداند!

اللهم عجل لولیک الفرج

به قلم: زینب سادات

 3 نظر

هلوع

30 فروردین 1394 توسط الزهرا (س) نصر

بی تاب مرهم  ِ
نگاه تو ام !


* إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا(سوره معارج آیه ۱۹)

به قلم: گوشه نشین

 1 نظر

گمراه!

29 فروردین 1394 توسط الزهرا (س) نصر

تسبیح به دست گرفته ام
” الا یا ایها الساقی “
بشمارم !



* وَالشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ(سوره شعرا آیه ۲۲۴)

 

به قلم: گوشه نشین

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13

.

ذکر روزهای هفته

مدرسه علمیه الزهرا (س) نصر تهران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اهل بيت عليهم السلام
    • امام اولمان را بشناسیم
  • توصيه هاي تربيتي
    • در محضر استاد
    • نکات تفسیری
  • اسماء الله الحسنی
  • فاطمیه
  • نکته های قرآنی
  • دعا و نیایش
  • سبک زندگی
    • شهدا
    • امام خمینی (ره)
    • شناخت پیامبران
      • سفرنامه مکه
    • زندگی به سبک شهدا
    • فرهنگی
  • در محضر استاد
    • بیانات امام خامنه ای
      • اخبار مدرسه
    • در محضر رهبری
    • سلسله مباحث حیا در بُعد تربیتی
  • نکات خانه داری
  • نکته های ناب
  • در محضر اهل بیت
  • کلام امام
  • احکام
  • سلامتی
  • ماه خدا
  • اخبار
    • معرفی امامزاده های ایران
      • محرم نوشت ها
        • دلنوشت های طلاب
          • آموزش آشپزی
          • ویژه نوشته های دهه فجر
          • خوش نوشته
        • توصیه های سلامتی
      • نکته های جالب
  • محرم
  • پژوهش
    • مستوره آفرینش ( بیانات رهبری در باره زن و خانواده )
    • فناوری اطلاعات
    • پژوهش ها و تحقیقات پایانی طلاب
    • مقاله نویسی
    • مقالات مفید
  • مسابقات پژوهشی

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس